مجموعه داستان «ایستگاه گورخوان» نقد و بررسی شد

مجموعه داستان «ایستگاه گورخوان» نقد و بررسی شد
در بیست و ششمین عصرانه داستان حوزه هنری قم مجموعه داستان «ایستگاه گورخوان» نوشته سعیده شفیعی با حضور نویسنده اثر و منصوره رضایی منتقد ادبی نقد و بررسی شد.
دوشنبه ۰۲ دی ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۵
کد خبر :  ۸۱۷۳۲

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری استان قم، در ابتدای این نشست ادبی که در سالن جلسات حوزه هنری استان قم برگزار شد، شاکری مهر مجری_کارشناس، به برخی رویدادهای ادبی اشاره کرد و نامز شدن رمان «وضعیت بی‌عاری» نوشته حامد جلالی نویسنده شناخته شده‌ی شهر قم را در دوازدهمین جایزه ادبی جلال احمد، تبریک گفت.

در ادامه سعید شفیعی نویسنده مجموعه داستان «ایستگاه گورخوان» در سخنانی به چگونگی ورودش به دنیای ادبیات اشاره کرد و درباره انتشار مجموعه داستانش گفت: «برای انتشار کتابم تردید داشتم اما به اصرار دوستان و البته استاد خوبم داود غفارزادگان کار را منتشر کردم. در حالی که گرایشم بیشتر به ادبیات و رمان دفاع مقدس است اما موضوع اغلب داستان‌های این مجموعه اجتماعی‌ست.»

وی در پاسخ به این سوال که آیا به نوشتن رمان علاقمند هستید؟ گفت: «داستان کوتاه را به رمان ترجیح می‌دهم چرا که امروزه خوانندگان کمتر حوصله خواندن داستان‌های بلند را دارند از طرفی خودم هم به داستان کوتاه علاقه بیشتری دارم.»

شفیعی در پایان سخنانش بخشی از کتابش را برای حاضران قرائت کرد.

  

 

بهترین نقطه قوت‌ این کتاب آغازهای جذاب و پایان‌های تاثیرگذار است

در ادامه دکتر منصوره رضایی دکترای ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان و مدرس داستان‌نویسی به عنوان منتقد ادبی به بررسی کتاب «ایستگاه گور‌خوان» پرداخت. وی در ارزیابی این کتاب گفت: «در این کتاب کم حجم شاهد مضامین متنوعی هستیم که اغلب اجتماعی و برای مخاطب ملموس هستند. در این داستان با تصاویری عمیق مواجه می‌شویم که مانند آینه پیش روی ما گذاشته می‌شود و مثل سیلی ما را هوشیار می‌کند. موضوعاتی مانند؛ همسر آزاری و یا کودک همسری. در واقع وجه نقد اجتماعی داستان‌های این کتاب پر رنگ است.»

وی در ادامه افزود: « در این کتاب علاوه بر تنوع موضوع، شاهد تنوع ژانرها و سبک‌های ادبی نیز هستیم. رئالیسم، سورئالیسم و ناتورالیست سه سبکی‌ست که در اثر دیده می‌شود. در داستان‌های مجموعه، این سه سبک در هم تنیده هستند. روایت‌های این کتاب واقع‌گرا هستند در عین حال عنصر فرا واقع‌گرایی که باعث مرموز شدن مثلا داستان «ایستگاه گورخوان» شده‌است در اثر دیده می‌شود. این دو عامل آنقدر در هم تنیده‌اند که قابل تشخیص نیست شما با واقعیت مواجه هستید یا غیرواقعت. همچنین توصیفات طبیعت در این مجموعه، قابل لمس و تصور هستند. اکثر داستان‌ها با توصیف شروع می‌شوند. همچنین در متن شاهد اصطلاحات جدید و جذاب هستیم که خاص این کتاب است.»

این منتقد ادبی همچنین متذکر شد: «علی‌رغم اینکه در این مجموعه با تنوع اقلیم مواجه هستیم، لهجه‌ها و لهن‌ها زیاد دیده نمی‌شوند. دیالوگ‌ها کم هستند و شخصیت‌ها کم حرفند و صدای راوی قالب است. شاید همین کم‌حرفی شخصیت‌ها باعث شده لهن‌ها هم کمتر دیده شوند. بچه و بزرگسال در این مجموعه مثل هم صحبت می‌کنند در حالی که باید دنیای واژگانی و لهن‌شان با هم متفاوت باشد. همچنین بعضی داستان‌ها مثل «عروسی زهرا» در حد طرح مانده‌اند.»

رضایی در پایان خاطر نشان کرد: «از بهترین نقطه قوت‌های این کتاب آغازهای جذاب و پایان‌های تاثیرگذارش بود. در اغلب داستان‌ها شاهد پایان‌های غیر قابل پیش‌بینی و ضربه زننده و یا پایان بازهای تاثیرگذار بودیم. پایان‌بندی از جهت مهم است که کمک می‌کند داستان در خاطر خواننده بماند.»

ارسال نظر