آثار ابوتراب جلی
استاد ابوتراب جلی با اسامی مستعار متعدد چون: «مزاحم، فلانی، خفی، فیلسوف، رنجبر، علی ورجه، خوشه چین، مجید کامروا، جلیل، رقم، رمق، ندا، بازیگوش، آراسته، میرزا کائنات، ونداد» و ... از جوانی در خدمت مطبوعات بود و کتابهای: " ابراهیم، موسی، علی، طوفان، اسرار شیطان، ترانه، عشق و عفت، دوالپا و خروس بی محل" از آثار نظم و نثر این شاعر و نویسنده چیره دست است.
"حسین کرد شبستری" از جمله کتابهای پرحاشیه و مشهور جلی است که ابتدا در مجله توفیق چاپ میشد و چندین بار جلوی چاپش را گرفتند و نهایتا پیش از انقلاب به صورت ناتمام کنار گذاشتهشد. وی در مصاحبهی خود با ابوالفضل زرویی نصر آباد( شهریور 1375) پیرامون این کتاب که پس از انقلاب همراه با بخش پایانی منتشر شد، میگوید:
«حسین کرد مستقیماً حمله به دستگاه حاکمه بود، من نمیتوانستم به زبان دیگر به آن یارو(شاه سابق) فحش بدهم، دائم میرفتند پیش او که : این را بکش، اعدامش کن، به درد نمیخورد، خیلی شلوغ کرده، مخصوصا آزموده(دادستان تهران) اصرار داشت که مرا بفرستد پیش "کریم شیرازی" (مدیر نشریه "شورش" که در زندان شاه کشته شد!). حتی به جایی رسیده بود که آن طاغوت گفته بود که: ما نمیخواهیم بت دیگری درست کنیم. اگر این را بکشید، یک بت دیگر درست کردهاید. خلاصه نکردند و نرفتیم آن دنیا (قرشی، 1390: 83).
«وقتی در سال ۱۳۲۳ساکن تهران شد، هدفش فقط همکاری با مطبوعات و فعّالیّتهای فرهنگی بود. از این رو پس از انتشار روزنامۀ "چلنگر" با مدیریت "محمّدعلی افراشته" همکاری خود را با آن نشریه آغاز کرد. جلی در طی همکاری خود با چلنگر مثنوی معروف "کتاب ابراهیم(ع)" و"موسی(ع)" را سرود که یکی از شاهکارهای طنز فارسی است.
جلی با نشریۀ "توفیق" نیز همکاری داشت و در آنجا اشعار و مطالب طنز چاپ میکرد و تا آخرین شمارۀ توفیق (۱۳۵۰) این همکاری ادامه داشت. وی در هفتهنامۀ توفیق سال ۱۳۴۹ سرودن مثنوی «کتاب علی(ع)» را که جنبۀ فکاهی نداشته و بیشترش ذکر وقایع است، آغاز کرد» (اصغرپور، 1382: 10).
بعدها در سال 1361، سه مجموعه شعر ابراهیم(ع)، موسی(ع) و علی(ع) در کتابی با عنوان سه منظومه چاپ شد که جلی در مقدمه پیرامون محتوا و هدف آن میگوید:
«کتابی که اکنون از نظر شما میگذرد محصول نوزده سال مبارزه مداوم با نظام ظالمانهای است که بیش از پنجاه سال سایه شوم خود را بر پهنه این مرز و بوم بر سر این مردم رنجدیده و محروم گسترده بود... آنانکه اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور ما را در سال 1330 به خاطر دارند، به خوبی میدانند که در شرایط فشار و اختناق آن روز، انتشار کتاب ابراهیم و کتاب موسی چه ضربه درد آوری بر پیکر نظام جبار حاکم وارد ساخت و چگونه بتهای ساخته شده به دست استعمار را سرنگون گرد و پایههای تخت فرعون وقت را به لرزه درآورد؟...»(جلی، 1361: 4).
همان طور که پیشتر اشاره شد، ابوتراب جلی سالها با نشریات معتبری چون عراق، چلنگر و توفیق همکاری داشت و در سال ۱۳۳۰، خود به انتشار نشریهای طنز به نام "شب چراغ" پرداخت؛ امّا به دلیل مشکلات فراوانی که برایش به وجود آمد تا ۲۲ شماره بیشتر از آن را به چاپ نرساند. جلی غیر از نشریات مذکور در نشریۀ "ماه" نیز قلم میزد و پس از تعطیلی "شب چراغ" به نشریۀ "ماه" رفت و مدّتی به مدیر مسئول آن - شهریاری - کمک کرد.
جلی بعد از انقلاب اسلامی نیز فعالیتهای قلمی خود را ادامه داد. مدتها با اسم مستعار "ونداد" مقالاتش را در روزنامهها به چاپ میرساند و پس از آن نیز اشعار و مقالات طنز خود را در روزنامۀ "نهیب آزادی" چاپ میکرد. طنزهای منتشر شده در این دوران، بعدها در دو کتاب با عنوان "خروس بیمحل" و "دوالپا" انتشار یافت.
در آبان ماه ۱۳۶۹ که اوّلین شمارۀ هفتهنامۀ طنز گلآقا با مدیریت«کیومرث صابری فومنی» منتشر شد، از همان ابتدا ابوتراب جلی همکاری خود را با گلآقا آغاز کرد و اشعارش با امضاهای مستعار «مزاحم»، «فلانی»، «جلیل» و ... در هفتهنامه و داستان کوتاه طنزش در ماهنامۀ گلآقا چاپ میشد... (رک. اصغرپور، 1382: 10-14).
همان طور که پیشتر مطرح شد، ابوتراب جلی از جمله هنرمندانی است که با زبان طنز عمر خود را صرف مبارزه علیه تبعیض و فساد کرد و همسو بودن با مردم و از دل مردم برای مردم گفتن را در اولویت آثار خویش قرار داد. وی در مصاحبه با ابوالفضل زرویی نصرآباد طنز را این طور تعریف میکند:
«طنز باید با زندگی اجتماعی نزدیکی داشته باشد. دور از مردم نباشد. اگر نوشتهای باشد که فقط آدم را بخنداند، این طنز نیست. هزل است. طنز باید با اجتماع، با درد اجتماع، با زبان اجتماع، با مسائل اجتماع هماهنگی داشته باشد» (قرشی، 1390: 85).
لذا مهمترین دغدغه ابوتراب جلی وضعیت اجتماعی مردم بوده است و در نتیجه موضوع و درونمایه اکثر غریب به اتفاق آثار وی، پیرامون معضلات اجتماعی از جمله گرانی، ظلم، تبعیض، آزادی، حمایت از کارگران و مستضعفان، نقد درباریان و دولتمردان، دعوت به مبارزه علیه ستم ، هجو نادانی و خرافات و حتی استعمارستیزی است.
وی در جواب زرویی نصرآباد که درباره مبنای فکری تعدد و تنوع آثار انتقادی جلی نسبت به آمریکا و سیاستهایش در پیش از انقلاب اسلامی میگوید:
«به طور کلی من با آمریکاییها چه در گذشته و چه در حال مخالفم. سیاست غلط و قلدرمآبانه و خودخواهانهای دارند و من همیشه با آمریکا مخالف هستم. از آن قدیم هم هر وقت به اسم آمریکا میرسیدم ریشهاش را می زدم» (قرشی، 1390: 87).
جلی خود را یکی از مبارزترین شخصیتهای فرهنگی معاصر مینامد و در مقدمه سه منظومه؛ این کتاب را محصول نوزده سال مبارزه با حکومت شاهنشاهی میداند و بدون ترس، صریحترین انتقادات را در آثار خود مطرح میکرد. همچنین وی نسبت به ایران نیز عرق خاصی داشت و این غیرت در اشعار وی نیز نمایان بود. به عنوان مثال در جواب یاوهگویی های دول عربی حاشیه خلیج فارس در ارتباط با تنب کوچک و بزرگ سروده است:
«تنب بزرگ و کوچک ما در خلیج فارس
جزء کویت و مسقط و عمان نمیشود
گر صرف و نحو خواندهای این نکته گوش دار
هرچند نکته حالی نادان نمیشود
گر هر دو تنب را بگذاری به روی هم
هرگز برای پای تو تنبان نمی شود!» (قرشی، 1390: 103).
سطح زبانی و شیوهی بیانی وی، بسیار استوار و پرصلابت است و در هر سطری از سرودهها، هوشمندی و تبحر جلی در بهرهگیری از عناصر زیبایی سخن متجلی میشود. چنان که تأمل در ظرافتها و هنروریهای کلامی او هم برای آشنایان با هنر شاعری و هم برای مردم کوچه و خیابان جذاب بود و ستونهای وی در نشریات از پرمخاطبترین بخشهای مطبوعات معاصر به حساب میآمدند.
مهمترین نکته در سبک طنزپردازی جلی، اشراف به پیشینه شعر و نثر فارسی و همچنین آگاهی و تسلط وی بر زبان فارسی و عربی است. با این دو مهارت و همراهی نبوغ شاعرانه در بسیاری از ابیات، با ظرافت خاصی طنزآوری میکرد؛ بدون اینکه برای شیرینتر شدن کلام نیازی به پررنگتر کردن نکتههای خندهآور باشد.
دلیل عکس، شگردهای زبانی، تلمیح، مقایسه، تناسب گریزی(در محور افقی و عمودی) و اغراق در آثار وی حضور پررنگتری دارند.
در این پژوهش کتابهایی که در ادامه اشاره خواهند شد برای بررسی آثار این شاعر از منظر کاربرد صنایع بدیعی، مدنظر قرار گرفتهاست و از مطالعه آثار جدی و نثر طنز جلی از جمله "کتاب علی(ع)"، "دوالپا"، "عشق و نفرت"، "ترانه" و... اجتناب شدهاست:
منابع:
اصغرپور، ریتا. (1382). ابوتراب جلی. تهران: گلآقا.
فرجیان، مرتضی و نجفزاده بارفروش، محمدباقر. (1370). طنزسرایان ایران از مشروطه تا انقلاب. تهران:چاپ و نشر بنیاد.
قرشی، سید عمادالدین. (1390). محبوب دیرآشنا(یادنامهی ابوتراب جلی). تهران: دفتر طنز حوزه هنری.