به همت مجله بخارا برپا شد؛

مراسم «شب رسام ارژنگی» در خانه اندیشمندان علوم انسانی

مراسم «شب رسام ارژنگی» در خانه اندیشمندان علوم انسانی
مدح رسام ارژنگی نقاش، مجسمه‌ساز و نمایشنامه‌نویس که بیش از نیم قرن پیش چشم از جهان فروبست توسط جمعی از هنرمندان در شب‌های مجله بخارا سراییده شد.
دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۵
کد خبر :  ۴۶۶۷۷

به گزارش روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری به نقل از ایرنا، شب رسام ارژنگی؛ مینیاتوریست، مجسمه ساز، نمایشنامه نویس که بیش از نیم قرن پیش چشم از جهان فروبست با حضور جمعی از هنرمندان صاحب‌نام و علاقه‌مندان به این هنرمند به همت مجله بخارا در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

در این مراسم هما ارژنگی، آیدین آغداشلو، مجید بجنوردی و علی دهباشی حضور داشتند و سخن گفتند و برنامه با نمایش فیلم‌هایی از نقاشی‌های این هنرمند به پایان رسید.

 

 

عباس رسام ارژنگی، نقاش، مینیاتوریست، تندیس‌ساز، کاریکاتوریست در سال ۱۲۷۱ در خانواده‌ای هنرمند که نسبت آن به میرک نقاش بزرگ عهد صفوی می‌رسد، در تبریز چشم به جهان گشود و در سال ۱۳۵۴ شمسی درگذشت.

هما ارژنگی فرزند رسام ارژنگی در آغاز این مراسم در تشریح زندگی پدر خود گفت: پدرم برای آموزش اکادمیک هنر نقاشی نوین، ابتدا به هنرستان تفلیس و سپس به آکادمی مسکو رفت و پس از پایان آموزش‌ها، در آغاز جنگ جهانی اول به ایران بازگشت و با ورود به تهران در سال ۱۲۹۸ خورشیدی نخستین نگارخانه پایتخت را در خیابان فردوسی (علاءالدوله) با نام نگارستان ارژنگی بنیان نهاد.

وی افزود: پدرم با آرمان‌های بزرگ برای هنر این مرز و بوم تلاش‌های بسیاری کرد ولی در طول حیاتش قدرشناس آن نبودند. نگارستان ارژنگی از مهم‌ترین مجامع روشنگری، هنری و ادبی آن روزگار بود که نامدارانی همچون میرزاده عشقی، عارف قزوینی، سعید نفیسی، ملک‌الشعرای بهار و نیما یوشیج آن را برای برگزاری نشست‌های خود برگزیدند.

 

 

دختر این هنرمند با اشاره به نامه‌های نیما و پدرش گفت: در نامه‌های نیما با اشاره به نام پدرم آمده است که نوگرایی در هنر پس از مشروطه نخست در نقاشی شکل گرفت و  سپس وارد شعر شد.

وی به خروج اجباری پدرش از تهران اشاره کرد و گفت: زمانی که به اجبار به تبریز بازگشت نخستین هنرستان صنایع مستظرفه تبریز را بنیان گذاشت و در مدت پنج سال شاگردان خبره‌ای پرورد که پس از او و برادرش میرمصور نسل جدید طراحان قالی صورت‌دار را پدید آوردند.

به گفته هما ارژنگی، این هنرمند به آموزش و پرورش رفت و رویکرد هنر نوین را وارد فضای آموزشی کرد؛ آموزش نقاشی ارژنگ سال‌ها به عنوان شیوه آموزش مبنا قرار گرفت.

ارژنگی به فشارها بر پدرش از طرف جریان‌های مختلف اشاره کرد و گفت: کار برای وی بسیار سخت شده بود و در زمانی که نقاشی نادرشاه را می‌کشید به کارگاه پدر حمله کردند و نقاشی‌هایش را تکه تکه کردند ولی او با سماجت این نقاشی را دوباره کشید.

 

نادر شاه / اثر رسام ارژنگی

از وی قریب بر دو هزار اثر هنری بر جای مانده که از آن میان می‌توان به تابلوهای تاریخی وی همچون حمله نادر به هندوستان، نبرد یعقوب لیث با سپاه خلیفه، کورش بزرگ و بهرام گور اشاره نمود.

مجید بجنوردی که در حوزه مجسمه‌سازی و نقاشی‌های رسام ارژنگی تحقیقات گسترده‌ای انجام داده است در این مراسم گفت: اولین مجسمه‌ای که از فردوسی تهیه شده توسط ارژنگی است که حتی من در پژوهش‌های گذشته‌ام به اشتباه آن را منتصب به لورنزینی هنرمند فرانسوی در باغ موزه نگارستان عنوان کردم. خاندان ارژنگی تاریخ‌ساز و فرهنگ‌ساز بودند و از زمان تیمور لنگ نگارگری در میانشان نسل به نسل تداوم داشته است.

وی ارژنگی را یکی از نمودهای تجدد در هنر عنوان کرد و گفت: با تحقیقات بیشتر پی بردم زمانی که از روسیه به تهران می‌آید از نبود مجسمه بزرگان دلگیر می‌شود و مجسمه‌ای را می‌سازد که امروز از آن اطلاعاتی در دست نیست و ظاهرا زمانی که سقف کارگاهش به دلیل بارش باران فرو می‌ریزد و بسیاری از آثارش از بین می رود آن هم نابود شده است.

بجنوردی با اشاره به خاطرات ارژنگی گفت: به گفته این هنرمند تابلوهایی از جنگ ایران و روس توسط اجدادش کشیده شده و سپس به روسیه منتقل شده است. دو اثر با ویژگی‌های نقل قول‌های ایشان در موزه سن پترزبورگ بدون نام هنرمند موجود است که بنا بر حدس من همان تابلوهای خانواده ارژنگی است.

این پژوهشگر دیدار ارژنگی با کمال الملک را چنین نقل قول کرد: من به استاد رو کردم و گفتم چرا از بزرگان هنر ایران نقاشی نکشیدی. او گفت که وثوق الدوله و بسیاری از بزرگان را کشیدم. من گفتم که این‌ها بزرگان ایران نیستند. فردوسی، سعدی و خیام بزرگان هستند. او گفت سعدی در دوران زندگی نان نداشت که خود بخورد ولی اکنون وثوق الدوله صد نان برای من دارد.

آیدین آغداشلو نقاش و پژوهشگر هنر گفت: ارژنگی و هنرمندان هم نسل وی از کودکی برای من رویاهای دست نیافتنی بودند و همیشه برای من پرسش بود که آنها چه طور کار می‌کردند. پژوهشگران تاریخ هنر این دوره تاریک را که شامل سال‌های پس از مشروطه ایران است از فراموشی نجات دهند.

 

نبرد یعقوب با سپاه خلیفه / اثر رسام ارژنگی

وی ادامه داد: این دوره نه آنقدر دور است که برای پژوهشگران جذاب باشد و نه آنقدر نزدیک که در روزمرگی و رسانه‌های کنونی مطرح شود و خوشبختانه افراد محدودی پژوهش‌هایی انجام دادند ولی کافی نیست.

رسام، برادرش و تعداد قابل توجهی از هنرمندان آذربایجانی، زاییده نیاز دوران خود بودند و آثاری چون نقاشی خیالی، حماسی، طبیعت بی‌جان و شمایل را از خود بر چای گذاشتند.

وی در وصف فعالیت‌های ارژنگی گفت: اولین و تنها نقاشی بود که در آثارش به کتاب‌های دوره زندیه و قاجار نظر داشت؛ گل و مرغ‌های آثارش نشان دهنده توجه او به هویت ایرانی است که البته پرداخت‌هایش به عبارتی ارژنگی است.

آغداشلو اظهار داشت: رسام اولین کسی بود که تلفیقی از آثار غربی و سنتی را انجام داد و در نهایت به مکتب سقاخانه رسید. توجه به آدم‌های عادی در آثارش نسیم چپ را با خود دارد،حیات‌های کوچک نشان دهنده آثاری هستند که معنا را با خود حمل می‌کنند و به مفهوم وفادار است.

رسام با فخر و آرزوهای بزرگ آغاز می‌کند و به مکتب کمال الملک ارادت ندارد ولی در پایان زندگی اندوهگین است و این جنس آن دوره‌ای است که در آن زیست کرد. دوره‌ای که بسیاری از هنرمندان ناسپاس و بی‌قدر ماندند.

وی در پایان افزود: من افتخار شاگردی با واسطه این هنرمند را توسط بیوک احمری داشتم که از هر نظر تحت تاثیر او و وامدارش بود.

مجله بخارا دوماهنامه‌ای فرهنگی و هنری است که در سال ۱۳۷۷ با مدیر مسئولی و سردبیری علی دهباشی آغاز به کار کرد. این موسسه ویژه‌برنامه‌هایی در بزرگداشت نویسندگان بزرگ ایران و جهان برگزار کرده‌است که می‌توان از میان آنها به مراسم شب‌های رابیندرانات تاگور، گونتر گراس، اوسیپ ماندلشتام، پتر هانتکه، امبرتو اکو، هانا آرنت، هوشنگ ابتهاج، ویرجینیا وولف، بهرام بیضایی اشاره کرد. شب‌های بخارا مجالسی در بزرگداشت بزرگان فرهنگ و هنر ایران و گاهی غیر از ایران است که تا نیمه‌ی سال ۱۳۹۸ شمار این شب‌ها از پانصد گذشته است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ارسال نظر