زیباشناسی و نقاشی
نویسنده: جیسون گیگر
مترجم: عبدالله سالاروند
ناشر: نقش جهان
شابک: 2-6688-964-978
کتاب « زیباشناسی و نقاشی »، در فصلهای ششگانهی خود هم یک نگاه جامع نظری به نقاشی و ابعاد مختلف این هنر میاندازد و هم در لابلای مطالب نظری، تاریخ تحول آن را نشان میدهد. بدین ترتیب شالودهی یک فهم عمیقتر و علمیتر از این هنر را فراهم کرده و چارچوبی مناسب برای نقد و تحسین نقاشی صورتبندی میکند.
در فصل اول، «نقاشی و فلسفه»، از موضوعیت فلسفه برای نقاشی میگوید و این پرسش را مطرح میکند که اصلاً چرا باید نقاشی موضوعِ تفکر فلسفی قرار بگیرد.
در فصل دوم، «پنجرهای به جهان»، به مسئلهی تقلید (محاکات) میپردازد و به ترتیب، کتاب «وازاری» یعنی زندگی هنرمندان و کتاب «آلبرتی» یعنی دربارهی نقاشی را بحث میکند و سپس نظریهی تقلید را در اندیشهی افلاطون به میان میآورد تا از این طریق پیشینهی نظریِ نقاشیِ بازنمودی یا همان تقلیدی را به شرح داده باشد.
جیسون گیگر
در فصل سوم، «سطح و سوژه»، به تنشی که میان دو نوع آگاهی در مواجهه با نقاشی پدید میآیند میپردازد. آگاهی به سطح بوم و نشانها و علامتهای روی آن و آگاهی به خودِ سوژهی نقاشی یعنی محتوای بازنمودیِ آن. این مسئله پای نظریهی توهمِ «ارنست گومبریچ» را به میان میآورد و موضوع ابهام در بازنمایی تصویری را که در کتاب اصلی گومبریچ یعنی هنر و توهم آمده است.
در فصل چهارم، «شباهت و دلالت»، به نشانهشناسی در نقاشی میپردازد. در اینجا با معرفی مختصری از مبانی نشانهشناسی که اندیشهی سوسور و اندیشهی پیرس باشد، به نظریهی نمادین هنر که توسط نلسون گودمن در کتاب زبانهای هنر تدوین شده میپردازد.
در فصل پنجم با عنوان «سبک تصویری» نوبت به چگونگیِ بازنمایی میرسد و پای مسئلهی سبک به میان میآید. هینریش وُلفلین پنج جفت مفهوم را در این باره تشخیص داده و نقاشیها را بر اساس آنها طبقهبندی میکند. خطبنیاد/ رنگبنیاد، مساحتنما / عمقنما، فرم بسته / فرم باز، وحدت مرکب / وحدت آمیخته، وضوح مطلق / وضوح نسبی. بدین ترتیب، نوعی منطق تصویرگری تدوین میشود که در نقد هنری جایگاه ویژهای مییابد.
در فصل ششم، «مدرنیسم و آوانگارد»، با جنبشهای فرمالیستی مدرن آشنا میشویم که خود را در قید بازنمایی طبیعت نمیدیدند و بر ساختار درونی اثر تمرکز میکردند.