به گزارش روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری به نقل از تسنیم، علی بهزادپور خوشنویس جوانی است که خطاطی را از دوران دبستان آغاز کرده است. او که در خانوادهای مذهبی پرورش یافته، از کودکی به حضور در مجالس و هیئات سوگواری حضرت سیدالشهدا(ع) عادت داشته و به واسطه همین حضور، به دستگاه امامحسین(ع) ارادت پیدا کرده است؛ ارادتی که در آثار خوشنویسی او نیز تجلی یافته است. با این خوشنویس جوان درباره وضعیت کنونی هنر خوشنویسی به ویژه خوشنویسی آیینی به گفتوگو نشستیم؛ مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
برای شروع، خود را برای مخاطبانی که کمتر شما را میشناسند، معرفی کنید.
علی بهزادپور هستم؛ متولد تهران؛ تحصیلاتم را در رشته مهندسی عمران به اتمام رساندم. ارادت به حضرت اباعبدالله(ع) از خردسالی در خانوادهمان جاری بود و بحمدالله ما در هیئتها و مراسم حضرت سیدالشهدا(ع) بزرگ شدیم. شغل کنونی من به خوشنویسی مرتبط نیست اما از کودکی به این رشته علاقه زیادی داشتم؛ خاطرم هست کلاس پنجم دبستان بودم که کاغذهای پوستی را روی سرمشقهای خوشنویسی کتاب هنر میانداختم و خطاطی میکردم؛ معلم هنر ما در آن برهه وقتی متوجه علاقه من به خوشنویسی شد، انجمن خوشنویسان را به من معرفی کرد؛ من تا پیش از آن نمیدانستم چنین انجمنی وجود دارد؛ در ادامه به انجمن خوشنویسان خیابان خارک رفتم و یادگیری هنر خوشنویسی را به صورت رسمی آغاز کردم، البته باید به این نکته هم اشاره کنم که حضور اساتیدی چون حمید عجمی و مسعود فاضلی مقدم در محله ما نیز از دیگر دلایل علاقهمندی من به هنر خوشنویسی بود.
نخستین تمرینها و سرمشقهایتان چگونه شکل گرفت؟
به یاد دارم هربار که شروع به تمرین میکردم، نخستین کلمهای که مینوشتم لفظ جلاله «الله» بود و پس از آن نام مبارک امامحسین(ع) را مینوشتم؛ به اعتقاد من جاری بودن مهر امامحسین(ع) در جانهای ما و بیرون نرفتن این مهر ازلی و ابدی از دلهایمان، دست خودمان نیست؛ بسیاری از همکاران و اساتید خوشنویس من درباره حضرت اباعبدالله(ع) خطاطی کردهاند اما وقتی با آنها صحبت میکنیم، میگویند ما صرفا سفارشگیرنده بودهایم و به سبب سفارش، اثر آیینی خلق کردهایم؛ من سعی کردم در این جرگه نباشم و برای دل خود بنویسم؛ تقریبا 90 درصد کارهایی که تاکنون انجام دادهام، درباره امامحسین(ع) و احادیث متعلق به ایشان است و به ندرت اشعار فارسی را خطاطی کردهام؛ امسال نیز به دنبال این بودیم که پیش از آغاز محرم نمایشگاهی را جهت عرض ارادت به مقام والای حضرت سیدالشهدا(ع) برپا کنیم که متاسفانه توفیق رفیقمان نشد؛ امیدوارم در محرم سال آینده بتوانیم نمایشگاهی را مختص حضرت اباعبدالله(ع) برگزار کنیم.
کمی راجع به تکنیک خلق آثارتان توضیح دهید.
بیشتر کارهای من به شیوه سنتی، به خط نستعلیق و ثلث، با مرکب روی کاغذ آهار نگاشته شده است؛ این آثار به شیوه قدیمی و سنتی تذهیب و قابل ارائه میشوند؛ چندین اثرم نیز در مسابقات مختلف حائز مقام شدهاند؛ اثر آخرم نیز مشتمل بر حدیثی از امامحسین(ع) است که اجرای آن قریب به سه ماه زمان برد؛ این اثر اکنون در مرحله تذهیب قرار دارد؛ میدانید که برای خلق یک اثر خوشنویسی در آغاز، تنها یک متن در ذهن خوشنویس وجود دارد؛ این متن باید مراحل مختلفی را طی کند تا به مرحله پختگی و خلق اثر برسد؛ فکر میکنم هنر خوشنویسی در ایران قدری مظلوم واقع شده است.
دلیل این مظلومیت چیست؟
منبع کسب درآمد من از راه خوشنویسی نیست اما درباره برخی اساتید این رشته که تمام مخارج زندگیشان از راه خوشنویسی میگذرد، باید بگویم خداوند باید خیلی هوای آنها را داشته باشد تا به نان شبشان محتاج نشوند؛ برخی از آنها اکنون به نان شب خود محتاجند. پیشرفتهای تکنولوژیکی که اکنون رخ داده، باعث به حاشیه رفتن برخی هنرهای اصیل ما شده است؛ به گمان من باید در مواجهه با این پیشرفتها اصالتمان را حفظ میکردیم، در حال حاضر برای یک تابلوی نقاشی مدرن، مبالغ سرسامآوری صرف میشود اما در رشته خوشنویسی که در زمره هنرهای اصیل ما به حساب میآید، شرایط اینگونه نیست.
اکنون شناخت ما از هنر خوشنویسی بسیار کم است؛ خوشنویسی در مکتبخانههای قدیم ما هنر مقدسی بود و بسیار جدی گرفته میشد؛ برای مثال در گذشته اگر میخواستند مطلبی را اثبات و در تاریخ ماندگار کنند آن را مکتوب میکردند؛ امام رضا(ع) نیز وقتی حدیثی را نقل میفرمودند، از کاتبان زیادی دعوت میکردند تا در مجلس حضور داشته باشند و آن را ثبت کنند؛ این که ما بگوییم«السلام علیک یا اباعبدالله» با اینکه آن را نوشته و ثبت کنیم، تفاوت بسیاری دارد.
ما در خط ثلث هنوز هم از سرمشق قدمای ترکیه تقلید میکنیم؛ در میان قدمای ترکیه، هنرمند خوشنویسی که «السلام علیک یا اباعبدالله» را به خط ثلث ماندگار نوشته باشد، نداریم؛ یا عبارت شریف «لا فتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار» را شاید مجموعا چهار خوشنویس کتابت کرده باشند که آنها هم اصلا ایرانی نبودند و همگی خارج از ایران ساکن بودند؛ به اعتقاد من تداوم حرکت در این مسیر، صحیح نیست؛ اگر ما ارادتی داریم، این ارادت باید ثبت شده و ماندگار شود؛ مرحوم فضایلی زمانی کتیبهای را نوشتند که پس از وفاتشان این کتیبه به حرم امامخمینی(ره) رفت و دور ضریح ایشان نصب شد.
فلسفه خوشنویسی این است که اگر ارادتی به ائمه اطهار(ع)، دین و مذهبمان داریم، آن را اثبات کنیم؛ همانطور که ترکتباران اهل سنت اسامی خلفائشان را مینویسند و ازقضا هزینه بسیار زیادی را هم صرف این کار میکنند و در نهایت این تابلوها را که مویّد عقایدشان است، بر دیوار خانههایشان میآویزند؛ متاسفانه بسیاری از ما حاضر نیستیم یک اثر فاخر خوشنویسی آیینی را بخریم و آن را به دیوار خانههایمان نصب کنیم؛ نمیدانم مشکل کار کجاست، شاید مشکل فرهنگی است؛ ترکتباران اهل سنت خیلی بهتر از ما کار کردند و در منزل اکثر آنها نمادی از «الله» «هو» یا «ودود» وجود دارد اما متاسفانه ما تصور میکنیم اگر به جای یک اثر خوشنویسی آیینی، تابلوی فلان نقاش مشهور خارجی را بر دیوارهایمان بزنیم، باکلاستر است!
تفاوت تجربه خلق آثار آیینی نسبت به آثار غیر آیینی از منظر شما به عنوان یک هنرمند چیست؟
به اعتقاد من این دو تجربه با یکدیگر قابل قیاس نیستند؛ حال و هوای خوشنویسی از نص قرآن و احادیث اهل بیت(ع) با حال و هوای خطاطی از یک رباعی یا دوبیتی بسیار متفاوت است؛ با تمام وجود میگویم که کار برای اهل بیت(ع) کاری دلی است و خود اهل بیت(ع) به آن نظر میکنند. شاید باورتان نشود ما امسال حدودا 60 حدیث با همراهی جواد مقدم که از مداحان اهل بیت(ع) هستند، استخراج کردیم و تصمیم بر انتخاب از بین آنها داشتیم؛ خدا شاهد است که خود اهل بیت(ع) به دل هنرمند میاندازند که کدام حدیث را خوشنویسی کند؛ شاید نمایش نوشتههای ما در مکانهای عمومی به ویژه در ایام خاصی نظیر محرم، نیمه شعبان، سیزده رجب و... باعث شود حال و هوای این مراسم برای مردم نیز حال و هوای متفاوتی باشد.
ما هرسال در روز عید غدیر به مجلسی میرویم و نام مولا علی(ع) را با ماژیک مینویسیم؛ این اتفاق برای کودکان الهامبخش است؛ خوب است که فلسفه غدیر را بیابیم و آن را رایج کنیم؛ در عینحال معتقدم که نباید بدون علم کاری را انجام دهیم؛ مثل فلان خوشنویس معاصری که اکنون نیز در آمریکا زندگی میکند؛ ما اینجا آثار وی را به بنر تبدیل میکنیم در مراسم عزاداری امامحسین (ع) مورد استفاده قرار میدهیم؛ متاسفانه ما این نکات را نمیدانیم و در این زمینه کمکاری کردهایم؛ ما هنرمندان خوشنویس توانایی داریم که میتوانیم از هنر آنها استفاده کنیم؛ من با افتخار میگویم که عاشق نوشتن برای امامحسین(ع) هستم؛ باز هم زیارت ناحیه مقدسه و عاشورا مینویسم.
در آغاز اشاره کردید که بسیاری از اساتید خوشنویسی کمتر به صورت خودجوش به سمت خلق آثار آیینی میروند و اگر هم اثری را در این زمینه خلق کنند، مبتنی بر سفارش است. دلیل این امر چیست؟
فکر میکنم این اتفاق ناشی از مشکل فرهنگی است؛ ما آنچنان که باید برای تربیت فرهنگی نسلهای جدید کاری نکردهایم؛ در مقابل، دشمن به صورت شبانهروزی مشغول برنامهریزی برای انحراف جوانان از دین و فرهنگ حسینی است؛ هنر خوشنویسی آرام آرام در حال محو شدن از سرفصلهای درسی مدارس ما است؛ در گذشته شما به هر فروشگاه لوازمالتحریری که سر میزدید، به راحتی مرکب و قلم پیدا میکردید اما اکنون در کمتر فروشگاهی میتوانید قلم و مرکب بیابید.
خوشنویسی هنر دشواری است؛ از این حیث که شما در هنرهای دیگر مثل نقاشی با صرف یک سال و نیم تا دو سال به مرحله خلق اثر میرسید و دیگران نمیتوانند از شما اشکال چندانی بگیرند؛ اما در خوشنویسی باید دستکم پنج سال تمرین کنید تا به مرحله خلق یک اثر نمایشگاهی برسید؛ نسل جدید ما حوصله سپری کردن این زمان طولانی را ندارند.
خلق اثر آیینی مستلزم وجود اعتقاد قلبی است؛ منِ نوعی باید با تمام وجود و از عمق دلم یک موضوعی را قبول داشته باشم تا راجع به آن بنویسم؛ شاید این حرف من چندان به مذاق دوستان خوش نیاید اما متاسفانه اکثر بزرگان ما آنچنان که باید اهل رندی و معرفت حسینی نیستند.
منظورتان از بزرگان، بزرگان هنر خوشنویسی است؟
بله؛ بخش قابل توجهی از هنرمندان خوشنویس ما تنها به سفارش موزه یا شهرداری، آثار آیینی خلق کردهاند و صرفا مسائل مادی برایشان مهم است؛ من به شخصه نمیتوانم چنین روحیهای داشته باشم؛ گاه پیش آمده است که برای خلق یک اثر وجهی را هم از جیب خود دادهام؛ به این امید که حضرت اباعبدالله(ع) گوشه چشمی بیندازد و دستمان را بگیرد.
سخن پایانی؟
در پایان لازم میدانم از زحمات اساتیدم آقایان فاضلیمقدم و قربانی تشکر و بار دیگر تاکید کنم که ما هر چه داریم از نوکریها و عنایات خاندان مطهر عصمت و طهارت(ع) است؛ من در دستگاه امامحسین (ع) هر چه خواستهام، گرفتهام؛ مملکت ما با وجود تمام مشکلات و توطئههایی که از سوی دشمنان طراحی میشود، همچنان پابرجاست؛ بقای ما به برکت عنایت حضرت سیدالشهدا(ع) است؛ هر چه داریم از امامحسین(ع) است؛ دوست دارم تمام عمرم را «یاحسین» بنویسم و آنها را قاب کنم.