خروج از بحران هویت در مدرنیسم

خروج از بحران هویت در مدرنیسم
یادداشتی بر یکی از نقاشی های مرتضی اسدی
يکشنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۷:۳۲
کد خبر :  ۴۰۷۳۸

نقاشی ایران همیشه دست‌خوش تغییرات بیرونی بوده است. این تغییرات از همان ابتدا کاملا مشهود است. زیبایی شناسی مصری جزیی جدانشدنی از هنر سنگ تراشی دوره هخامنشی است، و نقاشی استادان روسی همیشه ایرانی های فرنگ رفته را در دوره قاجار مدهوش خود می‌کرده.

در دوران پیش از انقلاب همیشه روشنفکران با نگاهی انتقادی به هنر غرب می نگریستند و همین موضوع باعث شد که در سالهای شکوفایی هنر بعد از انقلاب نگاه درست به هنر نو و معاصر جهان در کشورمان وجود نداشته باشد، البته در همین زمان ما شاهد تلاش هایی برای باز آفرینی هنر کهن نقاشی ایرانی (مینیاتور) هستیم که شاید حاصل نگاه مثبت بعضی از روشنفکران انقلابی مانند جلال الاحمد باشد که همیشه باز آفرینی سنت ها را نکو می داشتند.

اما در سالهایی که هنرمندان جوان ایرانی توانستند با فراغ بالی بیشتر به جستجو بپردازند هنر مدرن را دوباره بازآفرینی کردند. شاید این بازآفرینی، خیلی دیرتر از جنبش های اصلی خود در سراسر جهان بود اما توانست راهی نو در آفرینش های هنری خود ایجاد کند.

مرتضی اسدی از جمله این هنرمندان است. او که اکنون در دوران میان سالی خود به سر می‌برد، سال های جوانی را برای پیدا کردن پاسخی مناسب به نقاشی خود گذرانده است، و توانسته برای جستجوهای خود در هنر معاصر راهکاری مناسب بیابد .

نقاشی های اسدی با داشتن موضوعاتی که ریشه در باورهای خود هنرمند دارد توانسته ریتم مناسب خود را با یک اثر هنر حفظ کند و تنها از فرم برای بیان زیبایی استفاده نکند. به طور کلی می توان گفت نقاش با شناخت خوبی که از هنر فیگوراتیوِ گذشته دارد، می تواند در دام یک اثر تزیینی صرف نیفتد و یک نقاشی موضوعی با فضای مدرن خلق کند، نقاشی که از یک سو نگاه به تجربیات هنرمند از زندگی خود دارد و ترجمه رفتار هنرمندان فرنگی نیست و از سوی دیگر رویکردی مناسب و معاصر به نقاشی امروز است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ارسال نظر