به گزارش روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری، نوروزی از هنرمندان خوشنویس حوزه هنری است که دارای سوابق تدریس طولانی و مدرک استادی از استاد کیخسرو خروش است. وی از اعضای انجمن خوشنویسان ایران بوده و کتابت الهینامه و نشر مؤلف از جمله آثار اوست.
در ادامه بخش دوم گفتگوی روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری را با ایشان میخوانید:
-لطفا درباره شیوه و سبک نگارشتان در خط توضیح بفرمایید؟
بنده سالیان سال است که خط نستعلیق کار میکنم و اگر بخواهم در مورد این موضوع تخصصیتر صحبت کنم باید بگویم که این خط در مکتب استاد کلهر و به شیوه عمادالکتاب است که از شاگردان برجسته ایشان بوده و در ادامه باید گفت این شیوه تلفیقی از خط مرحومین آقا سیدحسن و آقا سیدحسین میرخانی و مخصوصا استاد خروش می باشد که شیوهای اصولی و بسیار شیرین است.
برای بررسی بیشتر این خط میتوان گفت که این شیوه بیشتر برای کتابت بکار میرفته، مخصوصا تا قرن یازدهم و دوازدهم شیوه خط بیشتر روی ششدانگنویسی بوده که کلمات هم گوشت بیشتری داشتند و هم با ضخامت بیشتری نوشته میشدند در عین حال که تیز و صاف هم بودند که قاعدتا تراش قلم هم در این سبک متفاوت بوده مخصوصا برای چلیپا نویسی. اگر میخواستیم تیز نویسی را در خدمت کتابت قرار بدهیم خوب مسلما جایگاه خوبی نداشت اما در قطعهنویسی و دیوارنویسی جایگاه ویژهای داشت و در استحکام شاکلههای خط نستعلیق لازم بود.
کلهر که در دوران ناصرالدین شاه قاجار میزیسته اتفاقی را در زمینه خط رقم زد. او قلم را از شش دانگ کوچکتر کرد و شیوه تراش قلم را عوض کرد و در ضمن دانگ کلمات را ریزتر گرفت. در گذشته به سبب درشتنویسی کشیدهها 15 الی 16 نقطهای اجرا میشد و دایرهها کاسههای بزرگتری داشتند که کلهر همه اینها را جمعتر و اصطلاحا «جریده نویسی» کرده است. در واقع دایرهها خیلی جمعتر، کشیدهها کوتاهتر و نقطهها نیز همچنین کوچکتر شدند و از شش دانگ به پنج دانگ تقلیل پیدا کردند و این امر موجب شده تا این خط بیشتر در خدمت کتابت قرار بگیرد. در حال حاضر روش همه کسانی که کتابت انجام میدهند برگرفته از شیوه میرزا محمدرضای کلهر است که این روشها شامل مواردی از جمله ترکیب، حُسن همجواری (فاصله جانبی بین شاکلهها) و خودِ رشدِ تشکیل از لحاظ اجرای شکل اصلی کلمات (مفردات) میباشد که باعث میشود کلمات بیشتری در هنگام کتابت در صفحه جای بگیرد و همچنین متنی زیبنده را در مجموع پدید بیاورد.
البته اگر بخواهیم خط درشتتری بنویسیم ملزم به این هستیم که از قلمهای «جلی» و بزرگتر از سه سانتی متر استفاده کنیم و شش دانگ بنویسیم که بخاطر زاویه و فاصله دید ماست اما در قلم کتابت اندازه قلم کوچکتر و چشم ما به متن نزدیکتر است و نباید از کلمات ضمخت، بزرگ و درشت استفاده کنیم که چشم بیننده را آزار میدهد و ارتباط خوبی برقرار نمیکند.
-چه عواملی در خوشنویسی به شما کمک میکنند تا خط بهتری بنویسید؟
من در دانشگاه در رشته ادبیات تحصیل کردم و ضمنا به موسیقی هم علاقه خاصی داشتم و از صدایم در گفتن اذان و تلاوت قرآن استفاده میکردم و این حس خوب و علاقه را که در من بوده لطف خدا میدانم و همیشه سعی میکنم شاکر و قدردان باشم. به هرحال همه این تواناییها در من جمع شد و به حس و حال خط من کمک کرد تا بهوسیله روح قدسی که در این هنر وجود دارد، تاثیر فراوانی بر خط من بگذارد. زیرا که خط فقط ظاهر زیبا نیست چرا که مخاطب با اینکه ممکن است نگاه کارشناسانهای هم به کار شما نداشته باشد صرفا به لحاظ زیبایی ظاهری، نمیتواند ارتباط حسی خاصی را با کار شما برقرار کند و حس خوبی نخواهد داشت.
آن چیزی که در هنر خوشنویسی خیلی مهم است معنویت خط، قدسیت و روحانی بودن آن است که به میزان کمال و خلوص باطنی فرد برمیگردد اینکه باطن چقدر دارای پلیدی و آلودگی است یا برعکس خلوص و پاکیست و خط جلوهای از درونیات هنرمند است.
-چه موضوعاتی برای کارهایتان انتخاب میکنید و دلیل این انتخاب چیست؟
موضوعاتی را که در خط کار میکنم با توجه به علایقم حول محور ادبیات و عرفان میچرخد. در حوزه عرفان از آیات قرآن و احادیث استفاده کردهام ولی بیشتر موضوعاتی را که کار میکنم در حوزه ادبیات است. ادبیاتی که در آن مباحث عرفانی، اجتماعی و پندآموز وجود دارد و در قالب چلیپا نویسی پیاده میشود یا حتی در قالب کتابت که احساس میکنم میتواند بسیار آموزنده و تاثیرگذار باشد که بنده را هم جذب خودش کرده است.
-از اشعار کدام یک از شعرا بیشتر در کارهایتان استفاده میکنید؟
حضرات شمس، مولانا، سعدی و حافظ و باری به هرجهت به طور مثال: حکیم عمر خیام، بابا طاهر همدانی، صائب تبریزی و یا متون عربی که به نصر هستند مانند خواجه عبدالله انصاری و گلستان سعدی یا کلیله دمنه که سنگین و در عین حال بسیار زیباست.
خوشنویسی با خودکار
-چرا از بین خطوط مختلف خط نستعلیق را انتخاب کردید؟
نستعلیق خط ایرانی است، این خط امالخطوط است و هرکسی که بخواهد خوشنویسی را شروع کند ابتدا باید با این خط شروع کند چرا که خطِ پایه است و تا زمانیکه شخص این خط و پیچ و خمها و فرمهای مختلف آن را فرا نگیرد، ورود پیدا کردن به خطوط دیگر برایش بسیار سخت است. بطور مثال اگر مستقیما وارد خط شکسته شود لَنگی در هنگام نوشتن احساس خواهد کرد و وقتی خطش در نستعلیق استحکام و پختگی نیافته باشد در خطوط دیگر نیز این استحکام و پختگی را نخواهد داشت. درواقع دید خوب، ایدهی خوب و فضای خوب را نستعلیق به ما خواهد داد و عروس خطوط و در عین حال سختترین آنهاست چرا که ظرافتهایی که این خط دارد خطوط دیگر ندارند.
دلیل دیگر میزان علاقه و ذوقی است که هر فرد نسبته به خطوط مختلف پیدا میکند. بعد از سالیان سال کار کردن خط نستعلیق هیچ خط دیگری به این اندازه من را مجذوب خودش نکرد. مثلا خط نسخ، خشکیِ خاص خودش را دارد و حس، روانی و صمیمت نستعلیق را ندارد یا گردشها و چرخشهای بسیار سحرآمیزی که در نستعلیق وجود دارد در نسخ کمتر دیده میشود چرا که محور این خط بر مبنای خط افق است و این یکنواختی چشم را اذیت میکند.
نستعلیق تنوع فراوانی دارد که از جمله آنها میتوان به کتابت، چلیپا نویسی که بسیار جذاب است، قطعه نویسی، سیاه مشق و موارد دیگری اشاره کرد که چنین تنوعی در خطوط دیگر نیست لذا گفتهاند: کسی میتواند در خوشنویسی حرفی برای گفتن داشته باشد که نستعلیقنویس باشد.