یادداشتی از مجتبی احمدی

نگاهی به «طنز» در شعرِ «منوچهر نیستانی» - قسمت دوم

نگاهی به «طنز» در شعرِ «منوچهر نیستانی» - قسمت دوم
بررسی طنز در شعر «منوچهر نیستانی»، در دو بخش محتوایی و ساختاری صورت گرفته است. ...
پنجشنبه ۲۷ تير ۱۳۹۸ - ۲۳:۳۱
کد خبر :  ۳۸۹۹۰

 

اشاره: بررسی طنز در شعر «منوچهر نیستانی»، در دو بخش محتوایی و ساختاری صورت گرفته است. نخست در تحلیلی مضمونی و محتوایی، ضمن ارائه نمونه‌هایی از طنزآفرینی در شعر این شاعر معاصر، به بررسی مفهومی و محتوایی اشعار طنز و طنزآمیز منوچهر نیستانی پرداخته شده است. در بخش بعدی، با توجه به برخی ابزارها و شگردهای ساخت طنز، بهره‌گیری شاعر از این شیوه‌ها در طنزآمیز کردن شعر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و نمونه‌هایی از سروده‌های طنز و طنزآمیز نیستانی ارائه شده است.

بخش دوم این مقاله را در ادامه می‌خوانید.

 

پیش‌تر در تحلیل محتوایی شعرهای طنز و طنزآمیز منوچهر نیستانی گفتیم که او در شعرهایش به دغدغه‌های انسان‌های فرودست و‌‏ بیهودگی دنیا می‌پردازد. نیستانی، دغدغه‌های اجتماعی دارد؛ او وضع موجود را در شعرهایش ترسیم می‌کند و این ترسیم در پاره‌ای از اوقات با سیاه‌اندیشی و پوچ‌گرایی گره می‌خورد و البته با انتقاد و طنز همراه می‌شود. می‌توان طنز نیستانی را یکی از نمونه‌های برجسته در طنز اجتماعی قلمداد کرد؛ طنزی که سرشار از انتقاد و اعتراض است اما اعتراض و انتقادی هنرمندانه و شاعرانه.

زنده‌یاد عمران صلاحی، شاعر و طنزپرداز معاصر، طنز را مهم‌ترین مؤلفه شعرهای نیستانی می‌داند و می‌گوید: «منوچهر نیستانی از شاعران تاثیرگذار دهه 40 و 50 به‌شمار می‌رود که در غزل امروز ایران تاثیر شگرفی گذاشته است، اما متاسفانه حق او در ادبیات ایران به درستی ادا نشده است...  اگر قرار باشد که آنتولوژی طنز شعر معاصر ایران روزی منتشر شود، حتما دو شعر «امتحان» و «حق» منوچهر نیستانی از نمونه‌های درخشان این ژانر در این مجموعه گنجانده خواهند شد. البته اگر به شعرهای منوچهر نیستانی دقیق‌تر شویم به شعرهای دیگری نیز که از نظر طنز قابل تأمل هستند، برخواهیم‌خورد.» (صلاحی، 1385: 2)

اینک چند خط از شعر «حق، حق» منوچهر نیستانی را نقل می‌کنیم که عمران صلاحی به‌حق از آن به‌عنوان نمونه‌ای درخشان در عرصه شعر طنز یاد می‌کند:

«حق یک کُره ا‌ست

-با چرخشی که با او-

                       «رعنای مستبد»ی‌ست

هر جانب از جوانب را می‌گردد.

پس: حق به جانب همه‌کس هست!

...

حق، طفل نوزبانی، نوپا

اکنون

       از شیر خشک، اشباع

                    در باغ‌های خرم خواب است.

...

حق یک «مربع» است، نه!

                             یک مستطیل کامل

ضلع بلندتر: مشرق. اضلاع دیگرش: جوانب دیگر

چون قاب کهنه‌ای‌ست، این عکس کهنه را

                                    -که جهان باشد-

حق یک کتاب مبهم

بغضی

       شروع گریه آرامی‌ست:

حق، در دکه‌ای محقر

                       - با هیاتی حقیر-

در چارراه‌ها

               - در چارراه قصر و گلوبندک-

در کوچه و خیابان

در معرض خرید و فروش است...». (نیستانی، 1384: 99)

منوچهر نیستانی در این شعر، با استفاده درست از ظرفیت‌ها و امکانات زبانی و بازی هنرمندانه با کلمات، و با نگاهی دقیق و عمیق به دنیای پیرامونش، به خلق اثری پرداخته که مخاطب علی‌رغم لذتی که از شوخ‌طبعی‌ها و طنازی‌های کلامی شاعر می‌برد، اما در زیر این لایه رویین، لایه‌ای پنهانی را می‌بیند که سرشار از رنج و درد و تلخ‌کامی است، و همان لبخند تلخی که حاصل یک طنز واقعی است، بر لب او می‌نشیند.

باباچاهی درباره شعر «حق، حق» نیستانی می‌نویسد: «عنصر طنز با نقض معناهای مرسوم و احکام اجتماعی ظاهراً ثابت، زمینه نوعی نسبیت‌گرایی و یا تکثرباوری را در نگاه و نگارش نیستانی پدید می‌آورد که با توجه به مقطع تاریخی این‌گونه شعرها، نکته درخور توجهی است... این نسبیت‌گرایی، مدیون طنزی است که در شعر نیستانی جنبه‌ای محوری به خود گرفته است... در شعر «حق، حق» وقتی فرضاً واژه «حق» از منظرهای مختلف مورد درنگی طنزآمیز قرار می‌گیرد، یا به بیانی دیگر، وقتی واژه مورد اشاره، پذیرای اوصاف مختلفی است، نسبیت‌گرایی مورد اشاره امکان بروز می‌یابد.» (باباچاهی، 1382: 53)

البته این درست که منوچهر نیستانی در شعر «حق، حق» مفهوم حق را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار می‌دهد و نگاه‌های مختلفی را مطرح می‌کند، اما برداشت «نسبیت‌گرایی» و «تکثرباوری» از شعر او چندان درست به نظر نمی‌آید. اتفاقاً به نظر می‌رسد نقد نیستانی در شعر «حق، حق» معطوف به همین مسأله است که هرکسی به نفع خود «حق» را تعریف و تفسیر می‌کند.

احمد نوری‌زاده در یک یادداشت، از «ذهنیت جامعه‌گرا و انسان‌گرا»ی منوچهر نیستانی می‌گوید و معتقد است این ذهنیت در شعر «حق، حقِ» او در شکل «انتقاد بی‌امان از بی‌عدالتی‌ها» خود را نشان می‌دهد. (نوری‌زاده، 1382: 43)

همچنین منوچهر نیستانی در آثاری نظیر شعرهای «قهوه‌خانه» و «کارخانه»، به مردم در سطح ضعیف و فرودست جامعه و رنج‌های ایشان و نیز به زندگی کارگری و مشقات این قشرِ سختی‌کشیده می‌پردازد.

محمود مشرف آزاد تهرانی (م. آزاد)، ضمن اشاره به شعر «کارخانه» می‌گوید: «کارخانه شاید تنها شعر موفق کارگری در شعر امروز فارسی باشد که شعر «درهای کارخانه» کارل سند برگ (شاعر آمریکایی ۱۹۶۷-۱۸۷۸) را به یاد می‌‏آورد. اما این یک شباهت کلی موضوعی است. امتیاز شعر کارخانه در زبان بیانگر و اثرگذار آن است. زبانی که فضای خشن، سرد، بی‌رحم و پرهیاهوی کارخانه را بی‌‏سوز و گذار و خالی از مبالغه القا می‌‏کند. البته کارخانه خالی از حس هم‌دردی نیست وگرنه یک شعر مکانیکی از کار درمی‌‏آمد.» (آزاد تهرانی، 1382: 31)

«این‌جا

هر دکمه‌ای به منبع برقی‌ست متصل

کار تلاش آهن و بازوست

هر گوشه پیلواری، پولاد،

                 - روی زمین چرب-

خفته است و دود عالم، با اوست

با سینه‌ها، رفاقتِ دیرین صبر و سل...». (نیستانی، 1384: 107)

«اشعار نیستانی بیانگر این نکته است که علی‌رغم کم‌کاری‌اش، به‌هیچ‌وجه شاعری برج‌عاج‌نشین و مرفه و بی‌درد نبوده است. عمیقاً نسبت به جامعه و آنچه در پیرامونش می‌گذشته، حساسیت داشته و بازتاب این حساسیت را در شعرش نمود داده ‌است. اما تعهد نیستانی به جامعه و مشکلات آن، در اوج مطرح بودن نظریه «تعهد هنرمند» در دهه‌های چهل و پنجاه شمسی به هیچ روی رنگ تبلیغی و مرامی ندارد و شعرش از این خطر به سلامت جسته که در خدمت اوامر و دستورهای حزبی قرار نگرفته است.» (صراف، 1382: 61)

 

ادامه دارد

 

منابع:

- باباچاهی، علی، یادداشت «مولفه‌ها و محورهای شعر منوچهر نیستانی»، فصلنامه گوهران، ش2، تهران، زمستان1382.

- صراف، غلامرضا، یادداشت «خط فاصله- امروز»، فصل‌نامه گوهران، ش2، تهران، زمستان1382.

- صلاحی، عمران، مصاحبه، وب‌سایت ایلنا، تهران، 1385.

- مشرف آزاد تهرانی، محمود (م. آزاد)، یادداشت «فضاهای تازه شعر منوچهر نیستانی»، فصلنامه گوهران، ش2، تهران، زمستان1382.

- نوری‌زاده، احمد، یادداشت «نگاهی گذرا به یک مجموعه‌شعر و خاطره شاعری که ناتمام ماند»، فصلنامه گوهران، ش2، تهران، زمستان1382.

- نیستانی، منوچهر، گزینه اشعار، به کوشش علی باباچاهی، انتشارات مروارید، چاپ اول، تهران، 1384.

ارسال نظر