گفتگو با علیرضا امین مقدم / بخش اول

از کودکی ناخودآگاه جذب خط به خصوص خط نستعلیق می‌شدم / معلم هنر به من می‌گفت:"تو از من هم بهتر می‌نویسی"

از کودکی ناخودآگاه جذب خط به خصوص خط نستعلیق می‌شدم / معلم هنر به من می‌گفت:
علیرضا امین‌مقدم در سال 1347 در شهر مراغه متولد شد. وی تحصیلات دانشگاهی خود را در مقطع لیسانس رشته گرافیک به اتمام رساند. امین‌مقدم همگام با تحصیل به فراگیری هنر خوشنویسی روی آورد و موفق به دریافت گواهینامه فوق‌‌ ممتاز خوشنویسی از انجمن خوشنویسان ایران گردید؛ وی دوره استادی را در محضر استاد امیرخانی به اتمام رساند.
يکشنبه ۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۳:۰۰
کد خبر :  ۳۸۳۳۲

به گزارش روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری، علیرضا امین‌مقدم در سال 1347 در شهر مراغه متولد شد. وی تحصیلات دانشگاهی خود را در مقطع لیسانس رشته گرافیک به اتمام رساند. امین‌مقدم همگام با تحصیل به فراگیری هنر خوشنویسی روی آورد و موفق به دریافت گواهینامه فوق‌‌ ممتاز خوشنویسی از انجمن خوشنویسان ایران گردید؛ وی دوره استادی را در محضر استاد امیرخانی به اتمام رساند. تدریس در مقاطع مختلف آموزشی، تصویرگری کتاب، طراح هنری فصلنامه پژوهش، داوری جشنواره‌ها و رویدادهای هنری همچون جشنواره باغ بسم‌الله، برگزاری و شرکت در نمایشگاه‌های انفرادی و گروهیِ داخلی و خارجی، حضور در جشنواره‌ها و رقابت‌های هنری همراه با اخذ جوایز و الواح تقدیری متعدد از جمله جایزه برگزیده و رتبه نخست جشنواره شمسه بخشی از فعالیت‌های علیرضا امین‌مقدم در عرصه فرهنگ و هنر کشور است. از نمونه فعالیت‌های اجرایی وی می‌توان به اجرای بخش خوشنویسی کتاب فارسی اول و پنجم ابتدایی آموزش و پرورش استثنایی سال 1378 اشاره کرد.

 

 

در ادامه گفتگوی روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری را با این استاد خوش‌نویس می‌خوانید:

-چطور شد که به خط و خوش‌نویسی علاقه‌مند شدید؟

علاقه‌مند شدن من به خوشنویسی به دوران کودکی بر می‌گردد. شاید دوره ابتدایی مثلا سال سوم یا چهارم ابتدایی. من هر موقع خط زیبایی می دیدم خودبه خود جذب می‌شدم. دست خودم نبود و یک چیز درونی بود. بچه درس‌خوانی هم بودم و همیشه شاگرد اول بودم.  اگر از کوچه یا خیابان یا کنار مغازه‌ای عبور می‌کردم و خط خوشی می‌دیدم یا روی بنر یا جایی خط زیبایی (مخصوصا خط نستعلیق) می‌دیدم، خواه ناخواه جذبش می‌شدم و اصلا دست خودم نبود.

-در دوران کودکی چه چیزِ خط برای شما ایجاد جذابیت می‌کرد؟

در دوران کودکی انسان تشخیص نمی‌دهد که این خط چیست و شاید هم زیبایی این خط من را مجذوب خودش می‌کرد و من می‌ایستادم و خط را تماشا می‌کردم. حتی یک خاطره ای دارم : من همیشه از مدرسه به خانه می رفتم و سر موعد به منزل می‌رسیدم ولی یک بار موقعی که از مدرسه تعطیل شدم، دیدم یک خوش‌نویس روی مغازه ای جمله ای را با رنگ می نویسد و بعد متوجه شدم که اسم مغازه است. من آنقدر مجذوب این کار شدم که حدوداً نیم ساعت الی سه ربع بعد از تعطیلی مدرسه ایستاده بودم و دست او را نگاه می‌کردم. آنقدر از این کار خوشم آمده بود و جذب این کار شده بودم که حواسم پرت شد که من باید نیم ساعت پیش حرکت می‌کردم و به خانه می‌رسیدم. با همان حالت دویدن یک کودک دوان‌دوان به سمت خانه حرکت کردم که مبادا مادرم از دیرکردن من نگران شود و وقتی به خانه رسیدم با نگرانی مادرم مواجه شدم که دلیل دیرکردنم را از من می‌پرسید و توضیح دادم که مجذوب خط خوشی شده بودم که یک خطاط بر روی مغازه‌ای در حال نوشتنش بود. در واقع علاقمندی من به خط از این جور جاها شروع شد.

-بعد از اینکه متوجه علاقه‌مندیتان به خط شدید چه راهی در پیش گرفتید؟

بعد از آن مدت‌ها در این فکر بودم که چه‌جوری می‌توانم اینطور بنویسم و اولین کاری که کردم این بود که دوتا خودکار را به هم می‌چسباندم و حرکات دست خوش نویسان را تقلید می‌کردم یعنی به این وسیله سعی می کردم که شروع کنم به تمرین کردن خط خوب.

یا مثلا در دوران بچگی وقتی در خیابان از کنار مغازه‌ها می‌گذشتم هر کجا که می‌دیدم خطی برای من جذاب است می‌آمدم و آن خط را می‌نوشتم و سعی می‌کردم روی آن خط تمرین‌هایی را انجام بدهم و این شد که رفته رفته بیشتر به خوش‌نویسی علاقمند شدم ولی چون درس‌خوان هم بودم و درس برایم اهمیت بیشتری داشت، نسبت به درس بهای کمتری به خوش‌نویسی می‌دادم ولی بعضی مواقع در خلوت خودم با خودکار و ابزارهایی تمرین خط می‌کردم.

 

 

-آیا در دوران تحصیل مشوق یا معلمی هم داشتید که باعث علاقه‌مندی بیشتر شما به خوش‌نویسی و خطاطی شود؟

بله، وقتی که وارد مقطع راهنمایی ( هفتم یا هشتم کنونی ) در دوران تحصیل شدم، معلمی داشتیم به نام آقای «صدقی» که خودش خوش‌نویس بود. خدا رحمتشان کند ایشان یکی دوسال پیش از دنیا رفتند و من وقتی از این قضیه مطلع شدم خیلی ناراحت شدم چرا که آغاز علاقمندی من به خوش نویسی بصورت جدی‌تر به غیر از مواردی که قبلا ذکر کردم، توسط  ایشان صورت گرفت. من بدون استاد خودم تمرین می‌کردم ولی وقتی کلاس اول راهنمایی آمدم، ایشان معلم هنر و خط ما شد که همانطور که گفتم خوش‌نویس هم بود.

ایشان خطی را به من سرمشق داد که من آنقدر از این خط خوشم آمد که بعد از اینکه قلم من را تراشیدند رفتم سراغ اینکه مثل این خط بنویسم، با علاقه فراوانی که داشتم آنقدر این خط را نوشتم که یک چیزی شبیه آن را درآوردم حالا نه عین خود آن خط. وقتی سر کلاس رفتم و معلم آمد که سرمشق ها را ببیند که چه کسی چه کاری انجام داده است، وقتی کار من را دید تعجب کرد و فکر کرد که مثلا خط را من به بزرگترم یا کسی که وارد به خوش‌نویسی بوده داده‌ام که بنویسد. به من گفت این خط را خودت نوشتی؟ من هم با سن و سالی که داشتم با ترس گفتم بله خودم نوشتم. گفت باید قلم و مرکب را بیاوری اینجا و کنار من بنویسی و اگر خودت ننوشته باشی یک صفر کله گنده به شما می‌دهم (همراه با خنده).

من هم کمی ترسیده بودم ولی چون در منزل زیاد تمرین کرده بودم، شروع کردم و بالاخره چیزی شبیه به آن را نوشتم. بعد تا معلم‌مان نگاه کرد تشویقم کرد و همین تشویق باعث شد که من واقعا به خوش نویسی علاقمندِ علاقمند شدم. بعد یک نمره 18 به من داد و گفت تا حالا به هیچکس در خوش‌نویسی نمره 18 نداده ام، ببین چقدر خوب نوشته بودی که چنین نمره‌ای از من گرفتی و این تشویق من را در دور تمرین کردن انداخت. هر بار که سر کلاس حاضر می شدیم، سرمشق جدید می‌دادند و ما هم از روی آن تمرین می کردیم تا بعدها در کلاس سوم راهنمایی که هنوز هم آقای صدقی معلم هنر ما بودند به من نمره 20 می‌داد و می‌گفت من به هیچ کس تا حالا 20 نداده ام و این بخاطر این است که تو از من هم بهتر می‌نویسی و این علاقه در من بیشتر و بیشتر می‌شد تا جایی که در مسابقات استانی شرکت کردم که یک بار در این مسابقات دوم شدم منتها این فعالیت‌ها را در کنار درس داشتم.

 

 

-در دوران دبیرستان چگونه خوش‌نویسی را در کنار درس ادامه می‌دادید؟

وقتی که وارد دبیرستان شدم چون در مسابقات خوش‌نویسی شرکت می‌کردم، بعضی از کسانی که از خط سررشته‌ای داشتند به من پیشنهاد شرکت در کلاس‌های انجمن خوش‌نویسان را دادند. و گفتند که هر چند خط شما خوب است ولی باید استاد ببینی و بدون استاد نمی‌توانی به این راه ادامه بدهی. من آن زمان در رشته ریاضی تحصیل می‌کردم و درس‌ها هم سنگین بودند ولی دیدم اگر بخواهم در خطم پیشرفتی ایجاد بشود و خطم بهتر بشود باید نزد استاد حرفه‌ای بروم و خط را از او بیاموزم؛ کسی که بتواند من را درست راهنمایی بکند و متوجه شدم وقتی خودم به تنهایی تمرین می‌کنم پیشرفتم کم است.

-اولین استاد شما در زمینه خوش‌نویسی بصورت حرفه‌ای چه شخصی بود؟

بعد از کمی پرس و جو استاد اوّلم را پیدا کردم. چون خیلی روی خط‌ها حساس بودم و دوست داشتم بهترین خط را بنویسم رفتم و بهترین استاد شهرمان را پیدا کردم. یعنی خط ها را با هم مقایسه کردم و دیدم خط «استاد حسین نیکخو» که بعدها تا دوره ممتاز زیر نظر ایشان خط آموختم و تمرین کردم، شخصی بودند که زیر نظر استاد امیرخانی کار می‌کردند و در واقع یکی از بهترین اساتید شهرمان (مراغه) بود. من رفتم ایشان را پیدا کردم و در کلاس‌های ایشان ثبت نام کردم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  

ارسال نظر