به گزارش سایت صحنه، شورای عالی انقلاب فرهنگی چند سالی است که 18 تیرماه مقارن با سالروز درگذشت مهدی آذریزدی؛ نویسنده ادبیات کودک و نوجوان و صاحب آثار شاخصی همچون «قصههای خوب برای بچههای خوب» را به عنوان «روز ادبیات کودک و نوجوان» اعلام کرده است.
به این بهانه پایگاه خبری حوزه هنری برای آگاهی از وضعیت کنونی و چگونگی شکلگیری تئاتر کودک و نوجوان، دست به انجام سلسله مصاحبههایی با اساتید و فعالان تئاتر کودک و نوجوان زده است که نخستین آن که با یدالله وفاداری ترتیب داده شده است را میخوانید:
یدالله وفاداری در ابتدا با نگاهی به گذشته تئاتر کودک و نوجوان و چگونگی اولین گامهای آن گفت: سابقه تئاتر کودک و نوجوان در ایران به حدود سال 1300 بازمیگردد که در برخی مدارس ملی و غیردولتی کشور به صورت پراکنده پیگیری شد. به ویژه این برنامهها برای جشن پایان تحصیلی قوت بیشتری میگرفت. در همان دوران برخی از علاقهمندان نیز اقدام به نویسندگی و کارگردانی نمایشهای کودک و نوجوان بار دیگر به صورت پراکنده کردند. علاقهمندانی مثل جبار باغچهبان که ارتباط گسترده و مستقیمی با این گروه سنی داشت.
وفاداری افزود: اقدامات تئاتر کودک و نوجوان تا جایی پیش رفت که سال 1336 وزرات آموزش و پرورش آن دوران اقدام به تولید کتاب نمایشنامهای کرد تا برای اجرا در مدارس نوشته شود. به این ترتیب ابوالقاسم جنتی عطایی این کار را بر عهده گرفت و اولین نمایشنامهای را که مخصوص بچهها باشد به رشته تحریر درآورد که در نهایت با عنوان کتاب «تئاتر مدارس» چاپ، منتشر و در مدارس توزیع شد. این کتاب حاوی تعدادی نمایشنامه مناسب برای گروههای سنی مدرسهای پسرانه و دخترانه بود اما توجه دقیقی به نیازهای دانشآموزان متناسب با سن، جنسیت و جهانبینی آنها صورت نگرفته بود.
وی ادامه داد: با عبور سالهای طولانی از آغاز فعالیتهای تئاتر کودک و نوجوان تغییر چندانی در این زمینه دیده نمیشود. البته که فعالیتها بیشتر شده و تغییراتی متناسب با گروه سنی، جنسیت و نیازهای اجتماعی کودک و نوجوان انجام شده است اما همچنان اصول فعالیت در تولید آثار تئاتر کودک و نوجوان رعایت نمیشود. به عنوان مثال آیا نویسنده یک نمایشنامه کودک و نوجوان متخصص در این امر هست؟ این نویسنده شناخت کافی از کودک و نوجوان دارد؟
وفاداری با انتقاد از عدم رعایت اصول اجرای تئاتر برای این قشر سنی گفت: ما در مواقعی با اشعاری در نمایشنامههای کودک و نوجوان مواجه میشویم که نمایشنامهنویس بدون هیچ توجه و مشورتی با یک شاعر متخصص قافیههایی را سر هم میکند یا اینکه با موضوعاتی نمایشنامه را پیش میبرند که برای بچهها بسیار مضر است. سؤال اینجاست که اگر با اجرای یک نمایشنامه نامناسب روح کودکی را بیازاریم و یا تفکر وی را به سوی تباهی هدایت کنیم چه خواهد شد؟ چه بلایی بر سر آن کودک خواهد آمد؟ همه میدانیم که هر آسیبی را شاید بتوانیم ترمیم کنیم اما آسیب روحی آن هم برای یک کودک را هیچگاه نمیتوانیم جبران کنیم چرا که آن زخم روحی تا پایان عمر آن کودک همراه است.
این پیشکسوت تئاتر کشور افزود: برخی نمایشهای کودک و نوجوان چنان شخصیتهای منفی، دروغگو، خائن و نادرست را روی صحنه جذاب نمایش میدهند که کودک با آن اُنس میگیرد و علاقهمند کارهای او میشود. به این ترتیب به جای تنفر از کارهای بد از سوی آن شخصیت منفی، راغب به انجام آنها میشود پس برای تولید نمایشهای کودک و نوجوان باید از دقتی بسیار بالا و همهجانبه بهره ببریم.
وفاداری ادامه داد: سالها پس از اولین کتاب نمایشنامهای که در آموزش و پروش به چاپ رسید، گذشت و دیگر هیچ کار مؤثری در حوزه تئاتر کودک و نوجوان نشد تا اینکه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سال 1344 تأسیس میشود. در این مقطع بود که تئاتر برای کودک و نوجوان جدیتر به کار گرفته میشود. همزمان با آن استاد تئاتری به نام «دان لافون» ( DAN LAFON ) با هدف آموزش و تربیت مربیهای تئاتر کودک و نوجوان به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میآید. به این ترتیب تکنیک تئاتر کودک و نوجوان را به این مربیها آموزش میدهد و آنها را موظف به آموزش دیگران بهویژه در کتابخانههای کانونهای شهرستانها میکند. «دان لافون» به دلیل شناخت درست و دقیق تئاتر کودک و نوجوان بهترین تأثیر سازنده را داشت. امروزه بسیاری از هنرمندان حرفهای تئاتر کودک و نوجوان کشور هنرجویان و آموزشدیدگان کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستند.
وی افزود: پس از انقلاب این شیوه آموزشی تئاتر کودک و نوجوان تعطیل شد. دلیلش را هم نمیدانم. برای پاسخ به چرایی دلایل این تعطیلی میتوانیم از مدیریت پس از انقلاب کانون سؤال کنیم. اما به هر حال تعطیل شد. از آن پس تا کنون جایی را سراغ ندارم که اصولی و جدی به تئاتر کودک و نوجوان پرداخته باشد.
این استاد دانشگاه که خود سالها در آموزش و پرورش نیز فعالیت داشته است گفت: آموزش و پرورش جشنوارههای دانشآموزی را هر ساله در چند مرحله مدرسهای، منطقهای، استانی و کشوری برپا میکند. یکی از این جشنوارهها به تئاتر اختصاص دارد. آثار برگزیده را به جشنواره کشوری دعوت میکنند تا اجرا شوند. این کار برای تئاتر بد نیست و برعکس مؤثر هم هست. اما آیا گروههای تئاتر دانشآموزی شرکت کننده در این جشنوارهها مربیهای متخصص در آموزش تئاتر کودک و نوجوان دارند؟ پاسخ ما به این سؤال منفی است چرا که آموزش و پرورش هیچگونه برنامهای برای تربیت و آموزش مربی برای تئاتر کودک و نوجوان نداشته است. به این ترتیب برای تولید تئاترهای دانشآموزی خود به سراغ کارگردانهای تئاترهای حرفهای بزرگسالان میرود. در حالی که مربی تئاتر کودک و نوجوان باید شناخت درست از روح و راون کودک داشته باشد و اصول تولید تئاتر برای این گروههای سنی داشته باشد.
وفاداری افزود: روحیه سنین کودک و نوجوان در بسیاری از امور قدرت بالایی در گیرایی و تأثیرپذیری دارد. پس اگر کارگردان تئاتر این گروه سنی متخصص نباشد خوراک نامناسب را به آنها ارائه و ضربات مخرب و جبران ناپذیری به آیندهسازان کشور وارد میکند. این موضوع در جشنوارههای دانشآموزی سراسر کشور مشهود است. بنده داور چندین دوره تئاترهای دانشآموزی بودهام. در این ادوار گذشته 95 درصد نمایشهای اجرا شده به هیچ عنوان تئاتر کودک و نوجوان را روی صحنه نبردند.
وی با تاکید بر اهمیت دورههای اموزشی تخصصی برای مربیها و کارگردانهای تئاتر کودک و نوجوان به ویژه در مدارس گفت: مربی تئاتر کودک و نوجوان باید همانند یک پزشک متخصص اطفال دورههای تخصصی را پشت سر بگذارد تا بتواند راه درستی را برای رشد و بالندگی کودک با استفاده از هنر تئاتر ترسیم کند. یک پزشک تا زمانی که در دانشگاه تحصیلات خود را با موفقیت و نمرات ممتاز پشت سر نگذاشته و مجوز تاسیس مطب خود را نگرفته اجازه طبابت ندارد. پس مربی تئاتر کودک و نوجوان هم باید این دورههای تخصصی مربوط به کار خود را دیده باشد. جالب توجه است که پزشک با جسم کودک سر و کار دارد و مربی تئاتر مستقیما با روح کودک و نوجوان کار دارد. بیشک صدمات جسمانی جبرانپذیر و اهمیت کمتری نسبت به روح آدمی دارد. چرا که اگر شخصی روحیهای سالم و آرامش روانی کافی داشته باشد با هرگونه صدمات جسمی به زندگی خود ادامه میدهد.
وفاداری افزود: سازمانهایی همچون حوزه هنری انقلاب اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و امثال آنها فعالیتهایی در این زمینه داشته و دارند، اما کار زیربنایی و اصولی تاکنون نکردهاند یا اگر هم کردهاند من تاکنون از آن بیاطلاع هستم.
وی در تعریف درست و علمی تئاتر کودک و نوجوان گفت: تئاتر کودک و نوجوان تئاتری است که مسائل مبتلا به کودک و نوجوان را بیان میکند و در اجرایی ساده و نه سطحی سعی در تغییر، تصحیح یا تأیید اندیشه مخاطب خود را دارد. سادگی در این تعریف به معنای بهرهبرداری از سادهترین امکانات برای اجرایی کردن نمایش خود است. به عنوان مثال با یک صندلی و یک پارچه رنگی یک تخت پادشاهی بسازد. سادگی را در اجرای نمایشهای کودک و نوجوان به کار میگیریم تا مخاطب ما بتواند خود در خانه به همراه دوستان همبازیاش آن نمایش و یا با خلاقیتهای خود نمایشی تازه را طراحی و برنامهریزی کنند. این کار خلاقیتهای کودک و نوجوان را دو چندان میکند و به تربیت و پرورش نسل آیندهساز کشور کمک میکند.
وفاداری افزود: اما نکته اصلی در سادگی اجرای تئاتر کودک و نوجوان و توانایی اجرای آن از سوی مخاطب در خانه خود منجر میشود تا فضایل اخلاقی مطرح شده در نمایشی که کودک آن را تماشا کرده است بار دیگر تکرار و در عمق اندیشه وی تثبیت شود. به این ترتیب کودک و نوجوان جامعه ما فضایلی همچون دانایی، شجاعت، خویشتنداری و عدالت را یاد میگیرد. این کار تنها زمانی به خوبی شکل میگیرد که مربیهای تئاتر کودک و نوجوان و یا کارگردانهای این نمایشها اصول و ضوابط درست تئاتر کودک و نوجوان را بدانند و عملی کنند.
این استاد دانشگاه در مورد مخاطبان تئاتر کودک و نوجوان گفت: مخاطبان تئاتر کودک و نوجوان را سه قشر تشکیل میدهند. در موضوع نظم ما با مخاطب کودک منظم، متوسط و غیرمنظم روبهرو هستیم. در یک تئاتر کودک باید برای همه این اقشار برنامه داشته باشیم درحالی که تئاترهای ما تنها برای یک قشر از کودکان پیام دارند و تک بُعدی عمل میکنند.
وفاداری در مورد ارزیابی این آثار گفت: برای ارزیابی هر کار هنری فرمولهایی وجود دارد که براساس آن میتوانیم اثر را ارزیابی کنیم. اینکه هنرمند میخواهد چه چیزی به کودک بگوید؛ مثلاً جنگ باید با زبان و فرهنگ کودک به آنها گفته شود. اینکه در آنچه میخواهد بگوید موفق هست یا نه؛ در متن و زبان نمایشی توانسته هدف نمایش را درک کند و آنچه گفته میشود ارزش گفتن دارد یا نه سه ملاک ارزیابی اثر برای کودک است.
این پیشکسوت تئاتر خاطرنشان کرد: کودک و نوجوان در زمان حال زندگی میکند؛ لذا باید در تئاتر کودک و نوجوان حرف تازه داشته باشیم. به این ترتیب بچهها باید یاد بگیرند قدر لحظههای زندگی خود را بیشتر بدانند.
وی گفت: تئاتر کودک و نوجوان و دانشآموزی این امکان را دارد که به بچه بگوید چگونه وارد جامعه شود و درست زندگی کند. بچهها در تئاتر کودک و نوجوان با فضائل اخلاقی آشنا میشوند؛ وقتی با این فضائل آشنا شوند آن را در زندگی به کار میگیرند. آموزش و پرورش به عنوان متولی تئاتر کودک و نوجوان باید برای آموزش تئاتر اهتمام جدی داشته باشد.
وفاداری احترام به بزرگتر، شجاعت، فضائل اخلاقی و حرکت رو به تعالی را از جمله اهداف تئاتر کودک و نوجوان دانست و تصریح کرد: تئاتر کودک و نوجوان نباید مخاطب را ناامید کند بلکه باید به سمت عدالت حرکت کند. تعزیههای ما که به سمت شهادت است فضلیت شجاعت را نشان میدهد که در تئاتر کودک و نوجوان نیز مهم است که باید مسئولین اهتمام ویژهای به آن داشته باشند.
این پیشکسوت تئاتر بر ضرورت تربیت مربی در این زمینه تأکید کرد و ادامه داد: باید زنگ تئاتر در مدرسه ایجاد شود؛ چراکه تئاتر برای دانشآموز درس زندگی خواهد بود و برای این ساعتها، متخصص نیز لازم است.
وفاداری در مورد چگونگی پرداخت به موضوعاتی همچون شهادت در تئاترهای کودک و نوجوان با اشاره به آثار محمود حکیمی گفت: محمود حکیمی در داستانی آنچنان مرگ را زیبا ترسیم کرده که مخاطب از آن نمیترسد. دلیل ترس ما از مرگ، عدم شناخت ادامه حیات در آخرت است. به همین دلیل پرداختن به مفاهیمی مانند شهادت به نوع بیان ما برای کودک و نوجوان و میزان شناهت و فهم ما از شهید و شهادت بستگی دارد.
وی در همین راستا بار دیگر با تأکید بر نقش مربی یا کارگردان تئاتر کودک و نوجوان گفت: مربی متخصص میتواند بر اساس نیازسنجی تشخیص دهد که چه طرحی داشته باشد تا با یک قصه و نمایشنامه مسائل گوناگون از جمله شهادت را لطیف و قابل فهم مانند تعزیههای روایت شهادت حضرت قاسم و عبدالله (ع) برای کودک و نوجوان مطرح کند.
وفاداری در پایان گفت: بیان مستقیم شهادت برای کودک و نوجوان کار سادهای نیست و گاهی غیرممکن میشود اما اگر شهید و مقام شهادت را به عناصر سازنده آن تجزیه کنیم، میتوانیم به یکی از آن عناصر جداگانه در تئاترهای کودک و نوجوان بپردازیم. یک شهید بیشک دارای فضایل اخلاقی چون راستگویی، شجاعت، ایثار، خویشتنداری، فداکاری و صبر است که میتوانیم هر یک از این موارد را در تئاترهای کودک و نوجوان به نمایش بگذاریم.
انتهای پیام