این تابلوی بزرگ جزو اولین آثار حسین خسروجردی است. این اثر، هفت مرحله از تکامل نفسانی انسانی را در سیر به سمت تعالی معنوی نشان می دهد. خسروجردی درباره این اثر می گوید: «این تابلو را سال 55 – 56 کار کردم. در آن میخواستم بگویم انسان تا در مسیر اعتقاد درست قرار نداشته باشد هیچگاه کامل نخواهد شد و پیشنهادم برای حضور در این مسیر، تشیّع بود؛ مکتبی که می تواند انسان کامل و وارسته بسازد. در این اثر انسانی دیده می شود کنار پنجره های کوچکی که گذاشتن از آن ها مشکل است. هرچند پنجره ها طبیعی نیستند، اما انسان باید از این تنگناها بگذرد و به مسیر طبیعی که دروازه هایی است رو به تکامل، برسد.»
خسروجردی درباره یکی از مراحل این تابلو مردی دست برسته را از پشت نشان می دهد و می گوید: «در مرحله اول، شخصیت آدم به حیوان نزدیک است و شخصیت دوگانه ای دارد میان حیوان و انسان. در مراحل بعد با طی مسیر و سیر و سلوک، دارای شخصیتی انسانی می شود. در مرحله ما قبل آخر، دستهایش از پشت بسته است. این وقتی است که به خودش می پردازد و در مقابله با کج رفتاری ها و معضلات اجتماعی و سیاسی قیام می کند. مرحله بعد، مرحله به آگاهی رسیدن و تکامل و راه یافتن است. در این جا او در حال رفتن است. کتیبه بالا هم نشان از تأثیرات مذهب و تشیّع دارد و عاشورا را به شکلی در عمل شخصیت نقاشی گنجانده ام.»
حی علی الفلاح، حسین خسروجردی، رنگ و روغن روی بوم، 500×200 سانتیمتر(3 لته)، 1356
کتاب «هنر انقلاب»، مرتضی گودرزی دیباج