نقاشی شخصیت های تاریخی و مذهبی همیشه راهی برای به یاد آوری باورهای هر دوره بوده است. از میان این رویدادهای هنری، مکتب بیزانس و هنرکلیسایی بهترین بهره را جسته اند. اما هنرمند ایرانی که سالها با نقاشی سنتی خود (نگارگری) به پختگی رسیده است سعی بر آن دارد که نمونه منحصر بفرد از نقاشی تمثیل گرایانه را به تصویر بکشد، نمونه هایی که خالی از معانی زمینی و انسانی باشد، ولی نگرشی عالی به اَبَر انسانی هست که شایسته وجودی است که باید در تاریخ جاودان بماند .
عزیزمحمدی نقاشی هست که این مهم را به خوبی تشخیص میدهد و با بهره گیری از نقاشی کهن ایران و ترکیب آن با نقاشی مدرن دنیا، هارمونی بی نظیری ازیک نقاشی مدرن به وجود میآورد که ریشه در باورهای ایرانی اسلامی ما دارد . ضربه قلمهای آزاد و رها، در عین حال سرشار از پختگی، حاکی از وجود خالقی است که نقاشی معاصر را خوب میداند اما نگاهی موشکافانه به گذشته دارد.