تصویر شرق‌ در آثار نقاشان غرب‌ (Oriantalism)

تصویر شرق‌ در آثار نقاشان غرب‌ (Oriantalism)
امروزه، دنیای مشرق زمین بار دیگر افتخار و عظمت قرن گذشته خود را بازیافته و در عرصه هنر نقاشی اهمیتی نوین پیدا کرده‌ است. اکنون که داستانها و حکایات‌ شرقی‌‌ شکوه گذشته خود را بازیافته‌اند، تابلوهائی‌ که ما را با خود به دنیای رویائی این افسانه‌ها می‌برند، دوباره مورد توجه قرار گرفته‌اند.
چهارشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۲
کد خبر :  ۳۷۲۵۴

امروزه، دنیای مشرق­ زمین بار دیگر افتخار و عظمت قرن گذشته خود را بازیافته و در عرصه هنر نقاشی اهمیتی نوین پیدا کرده‌ است. اکنون که داستانها و حکایات‌ شرقی‌‌ شکوه گذشته خود را بازیافته‌اند، تابلوهائی‌ که ما را با خود به دنیای رویائی این افسانه‌ها می‌برند، دوباره مورد توجه قرار گرفته‌اند.

تابلوهای مشرق زمین با درخشش بی‌نظیر خود، با‌ رنگهائی‌ گاه خشن و گاه ملایم، آنچنان عجیب، واقعی و مستند به‌نظر می‌رسند که ما را افسون خود می‌کنند. این تابلوها با بیانی داستانگونه پرده از روی‌‌ اساطیر‌ خاور باز می‌گیرند و حوادث و ماجراهائی را که برای مردم و شهرهای صنعتی اروپا عجیب و بیگانه‌اند نقل می‌کنند. امروزه، طرز زندگی غرب بر دنیای شرق نیز - که افسانه‌ای‌ترین دنیاهاست - مستولی شده‌ و تأثیر‌ منفی‌ غرب آنرا مورد هجوم خود‌ قرار‌ داده‌ است. غرب مدهای نوین خود را تبلیغ می‌کند درحالیکه در میادین عمومی برخی شهرها، نقاشان‌ شرق‌گرا با آوازهای سنتی خویش این‌ امکان‌ را‌ به ما می‌دهند تا صحنه‌هائی را که برای‌ همیشه‌ از بین‌ رفته‌اند مشاهده کنیم. آنها در میان نورها و تاریک و روشنهای تصاویر تابلوهایشان اسطوره‌های شرق‌ را بازمی‌آفرینند. یکی از‌ موضوعات‌ مورد‌ علاقه هنرمندان قرن نوزدهم، احیای صحنه‌های زندگی‌ روزمره شرق بود‌.

مردم حاشیه یک شهر / کارل هاگ

 

انگیزه این‌گونه نقاشیها از چشم‌اندازهای‌ گوناگون زندگی مردم مشرق زمین، صرفا بهانه‌ای‌ بود برای دادن سیر و جریان آزاد‌ به‌ قوه‌ تخیل نقاش. در میان این تابلوها، مضامینی از این دست یافت‌‌ میشود‌: «زنان دربار که به خاطر یک رفتار اشتباه‌ کشته می‌شوند»، «کنیزانی که بر اثر کار زیاد‌ از‌ حال‌‌ می‌رفتند»، «بردگان زیبائی که مجبور بودند در میان‌ جمع و در مقابل چشم‌ خریداران ‌- بعضا‌ خشن و بی‌رحم - برهنه شوند»، ...

این صحنه‌های خاص و گاهی دردناک باعث می‌ شدند تا کلکسیونرهای‌ بورژوا‌ و تازه‌ به دوران‌ رسیده که اغلب امریکائی یا انگلیسی بودند با دیدن‌ آنها، زندگی خالی‌ از‌ لطف خود و فشارهای خشک و بی‌روح اجتماع خویش را فراموش کنند.

باوجود این می‌توان‌ هنرمندانی‌ را‌ نیز یافت که‌ نوعی دنیای مشرق زمین را به تصویر کشیده‌اند که‌ شایسته‌تر و واقعی‌تر‌ از‌ بقیه‌اند: یکی از این نقاشان‌ «جان فردریک» انگلیسی (John Frederick lewis) نام دارد که‌‌ به‌ مدّت‌ ده سال (1851-1841) در قاهره زندگی کرد و با اهالی آنجا و طرز زندگی آنان آشنا‌ شد‌. وی پس از پذیرفتن آداب و رسوم شرقی، در قلمرو عثمانی و در خانه‌ای‌ واقع‌ در‌ محله «ازبکیّه» (Ezbekieh) سکنی گزید و در همان خانه تعداد بسیاری از صحنه‌های داخلی‌ منازل شرق‌ را‌ نقاشی‌ کرد: «نور خورشید از لابلای‌ نرده‌های چوبی داخل می‌آید و باعث درخشش‌ لباسهای‌ رنگین‌ زنان شرقی می‌شود.»

جزئیات‌ فوق‌العاده دقیق رعایت شده در  تابلوی «میهمانی» جان فردریک لوئیس)1873، رنگ و روغن) راه‌‌ را‌ برای «رئالیسم فتوگرافیکی» نیمه دوّم قرن نوزدهم‌‌ باز‌ کرد‌.

احتمالا «جان‌ فردریک» اکثر صحنه‌ها را از طریق‌ توصیفات دقیق و جزئیات مطرح شده از سوی مصر‌ شناس‌ انگلیسی ادوارد لن(Edward lane‌) الهام‌‌ گرفته است‌. «لن» این‌ مطالب را در کتاب خود با‌ عنوان‌‌ «آداب و رسوم مصریان امروز»(Manners and customs of modern Egyptains) بیان کرده‌ است‌. در آنزمان عملا برای یک خارجی‌ غیرممکن بود بتواند در‌ اندرون‌‌ خانه یک مسلمان وارد شود. ولی صوفیا خواهرش لن را بعنوان همکار خود برای‌ اینکار‌ برگزید‌. صوفیا می‌گوید که‌ امکان‌ دیدن چیزهای‌ زیادی را‌ داشت‌ که فقط برای یک زن قابل دسترس‌ بودند. این تابلوها صحنه‌های درون منازل را‌ نشان‌‌ میدهند. بعنوان مثال نقاشان شرق‌گرا زنانی‌ را‌ به‌ تصویر‌ کشیده‌اند‌ که‌ در محله‌های خود محصور‌ بوده، یا مشغول گلدوزی یا بافندگی و یا درحال آماده‌ کردن خود جلوی آینه بودند، مردانی‌ را‌ نیز نقاشی‌ کرده‌اند که درحال پک‌ زدن‌ به‌ قلیان‌ و یا‌ وافورشان‌ هستند.

زندگی در حرمسرا / جان فردریک لوئیس

 

تمامی‌ این‌ تابلوها با تکنیک آکادمیک قابل توجهی‌ نقاشی شده‌اند. تزئینات معماری، تاروپود پارچه‌ها، بازی نور بر روی‌ فرشهای‌ سرخرنگ‌ و درخشان، همه این جزئیات و ریزه‌کاریها به تابلوهای‌ شرقی‌‌ اهمیتی‌ چندین‌ برابر‌ می‌دهند‌ و آنها را به صورت‌ اسنادی معتبر درمی‌آورند. گاهی تابلوهائی که با دقت‌ میکروسکوپی کشیده شده‌اند نفس را در سینه حبس‌ تابلوئی از ژان لوکنت دونوی(Jean Lecomte‌ du Nouy) با عنوان دروازه «سرای» (Serail): «یادگار قاهره»، تابلوی رنگ روغنی بر روی بوم در ابعاد 119×5/73 سانتی‌متر که در سال 1876 کشیده شده‌ است. جزئیات دقیق رعایت‌ شده‌ در این تابلو آنرا بصورت یک تصویر واقعی ارائه می‌دهند که گوئی‌ عکسبرداری شده است.

درواقع، این تابلوها، در چشم مردمی که برایشان‌ آگاهی از درون منازل شرقی‌ مقدم‌تر‌ از سایر چیزهاست و با دیدن این صحنه‌ها به فکر فرو می‌روند، انبوهی از آداب و رسوم جالب و عجیب را عرضه می‌کنند که درعین سرگرم‌ کنندگی‌ و لذت‌بخشی، تعلیم‌دهنده نیز هستند.

نگهبان / ژان لوکنت دونوی

بسیاری‌ از‌ این نقاشان شرق‌گرا توانستند در همان محله‌های نقاشی شده آثار خود را تمام کنند- مثلا در قاهره کارگاههائی به چشم می‌خورند که محل‌ کار‌ این‌ نقاشان بوده‌اند- اما اغلب‌ آنان‌ برای نقاشی در مورد یک محل از فرصت و آرامش کامل برخوردار نبودند به همین خاطر، اکثرا طرح اوّلیه‌ای را با مداد یا جوهر و یا آبرنگ پیاده می‌کردند، آنگاه به همراه‌ این‌‌ نقاشیها و یادداشتها و حتی تعدادی عکس به اروپا برمی‌گشتند تا در کارگاهها با آسودگی خاطر کار کنند. این شرق شناسان در اروپا از وسایل‌ جانبی و کمکی زیادی استفاده می‌کردند. آنها همچنین‌ لودیگ دچ (Ludwig Deutsch/1935-1855)، عنوان تابلو، «محافظین حرم»، رنگ روغن، 5/96×5/77 سانتی‌متر‌. این تابلو درواقع برداشتی‌ است که اکثر غربیان از زن شرقی‌ محصور‌ در‌ خانه‌ خود داشتند و هنوز هم دارند.

نگهبان حرمسرا / لودیگ دچ

ژول‌ روبر‌ اگوست(Jules Rober Auguste) از سال 1824 شروع به جمع‌آوری کلکسیون مهمی کرد. در همین‌ زمان «تئودور دوشاسریو» نیز طرح داخلی‌ منزل خود را کاملا به سبک شرقی‌ درآورد.

دنیای رنگهای متنوع می‌گوید: «دیوارهای مساجد قدیمی دمشق با آیات قرآنی‌ به‌ طرز سیاه قلم تزئین‌ گشته‌اند و سلاحهای جنگی نیز با نقره و مرجان مزیّن‌ شده‌اند. در کنار این شکوه و عظمت، لباسهای عربی، رداهای کلاهدار محلی، جامه‌های حاشیه‌دار تذهیب‌ شده با نقره‌ و طلا‌ و چادرهای زنانه عرب، همگی در امتداد دیوارها آویخته شده‌اند.»

در ایالات متحده امریکا نیز، مردم کم‌کم با مدهای‌ دکوراسیون ‌شرقی آشنا شدند. آنها این شناخت را بیشتر مدیون آثار‌ نقاشی لوئی‌ کمفرت تیفانی(Louis Comfort Tiffany‌) وبریگمن(Bridgman‌) هستند. نقاش‌ دیگری بنام ژرم(Gerome) نیز نزد کلکسیونرهای‌ امریکائی محبوبیت داشت و آثار او در این شناخت‌ سهیم بودند. هنرمندان شرق‌شناس‌، تاریخ‌ و یا‌ ریشه کشف خود را به خوبی نمی‌دانند و احتمالا‌ بسادگی‌ در وقایع‌نگاری دچار اشتباه می‌شدند.

ژرم در نقاشی به طرز وسواسی دقیق بود ولی‌ با اینحال قادر بود تا‌ در‌ یک‌ تابلوی واحد، کلاهخود و تفنگ مربوط به عصرها و کشورهای مختلف را‌ نقاشی کند.

باشبوزق سیاه‌پوست ارتش امپراتوری عثمانی / ژان لئون ژروم

تنها در اواخر قرن، هنر اسلامی با همان جدیتی که‌ تا آنزمان برای هنر چینی و ژاپنی‌ قائل‌ شده‌ بودند مطالعه شد. در سال 1893 افتتاحیه نمایشگاه انجمن‌ تابلوئی از تئودور شاسریو(Theodore Chasseriau / 1856-1819) عنوان تابلو: «زن و دختر کوچک اهل کنستانتین در کنار یک غزال». تابلوی رنگ روغن بر روی‌ صفحه‌ای به ابعاد‌ 37‌×5/29‌ سانتیمتر که در سال‌ 1849 کشیده شده است.(موزه هنرهای زیبا، هوستن) سفر‌ «شاسریو» به ‌»کابیلی»(Kabylie) در سال 1846 موجب شد تا وی از صحنه‌های زندگی در خانه‌های‌ مشرق‌ زمین الهام بگیرد. در این صحنه‌ها غم، وقار و مناعت بیشتر از همه چیز‌ به‌ چشم‌‌ می‌خورند.

جدید نقاشان شرق‌گرای فرانسوی با یکی از اوّلین‌ نمایشگاههای هنر مسلمانان همزمان شد‌. شرق‌‌ گرایان نسل جدید، کم‌کم با دایره علاقمندان واقعی هنر گذشته اسلام - که هنوز‌ محدود‌ بودند‌- ارتباط برقرار کردند.

تأثیر گسترده هنر اسلامی بر نقاشی آغاز قرن‌ بیستم کاملا غیر منتظره‌ بود‌. نقاشانی از قبیل: اگوست ماک(Auguste Macke)، واسیلی‌ کاندینسکی(Wassily Kandinsky)، هانری‌ ماتیس (HenriMatisse) و پل کله(Paul Klee) از جمله نقاشانی‌ بودند که از این هنر اسلامی تأثیر‌ پذیرفتند‌.

هنر‌ اسلامی به‌خاطر انتزاعی بودن نقش رنگها و اشکال بینهایت متعددش، بعنوان پایه و اساس‌ نقاشی‌‌ غیر تصویری و غیر فیگوراتیو(peinture non figurative) قرار گرفت.

لین تورنتون(Lynne Thornton) متخصص‌ نقاشی آکادمیک‌ و شرق‌شناس‌ قرن نوزدهم و اوایل‌ قرن بیستم، کاتالوگهائی برای نمایشگاههای‌ ارائه کننده نقاشی مشرق‌ زمین‌ طراحی کرده است‌ مانند: محمل و اتتیش(Mahamal‌ et‌ Attatiche‌)، دیدارهای مشرق زمین(Eastern Encouters) و مسافران(Travellers‌). آخرین‌ اثر وی با عنوان‌ شرق‌گرایان نقاش- مسافر(1908-1828)، از آثار جالب ‌توجه در‌ این‌ زمینه است.

علاقه به داشتن‌ دکورهای‌ عجیب و غریب‌، سراسر‌ اروپا‌ بویژه پاریس و لندن را فراگرفته بود‌. در‌ اواخر قرن نوزدهم، هنرمندان نامی و ثروتمند که‌ اغلب در محله جدیدالتأسیس پلن‌ مونسو(Plaine Monceau) در پاریس زندگی می‌کردند‌، دکورهای خیره کننده و واقعا‌ عجیبی‌ را برای تئاتر خلق کردند‌. در‌ محیط دوروبر نقاشانی که به‌ موضوعات نظامی می‌پرداختند ابزارهائی از قبیل‌ سلاحها و زره های‌ مسلمانان‌ به چشم می‌خورد. نقاشانی که‌ به‌ موضوعهای‌ تاریخی علاقه نشان‌‌ می‌دادند‌ نیز در میان سریرهای‌ مزیّن‌ و اثاثیه مجلّل، مخملهای تافته و کلاههای پردار تفنگداران، تابلوهای‌ خود را خلق می‌کردند. هنرمندانی همچون‌ ژان‌ لئون‌ ژرم، فردریک‌ آرتور‌ بریگمن(Frederick‌ Arthur‌ Bridgman‌)، لودویگ دچ(Ludwig Deutsch‌) و ژان ژوزف بنژمن - کنستان(Jean Joseph Benjamin-Constant)، در میان پارچه‌های پارسی، فرشهای ترکی، اثاثیه‌ سوریه‌ای‌ و لوازم هنری شرقی، زندگی می‌کردند.

بعد‌ از‌ جنگ‌ سال‌ 1870‌، بنژمن کنستان که‌ در‌ واقع یکی از با استعدادترین شرق‌شناسان این قرن‌ بود به اندلس عزیمت کرد و مجذوب‌ هنر اسلامی مودجار(Mudejar‌) و گرناد(Grenade) شد و سپس به فزویا ژیلبرالتار(Fezvia‌ Gilbrattar‌) عزیمت‌ کرد‌. وی‌ درحالیکه قصد داشت تا حداکثر چند هفته در مراکش اقامت کند، سفر خود را بمدت دو سال‌ در این کشور تمدید کرد. وی هنگام بازگشت وسایل‌ بسیاری‌ با خود آورد و در کارگاه پیگاله(Pigalle) بمدت ده سال از این وسایل، بعنوان منابع الهام‌ دکورهای خارجی تابلوهایش، استفاده کرد.

در سال 1851 هنگامیکه لوئیس از مصر برمی‌گشت‌، با‌ خود لباسها و آلات موسیقی و سلاحهائی نیز بهمراه آورد. کارل هاگ هم درون منزل خود را به سبک شرقی تزئین نموده بود.

فردریک لرد‌‌لیتون(Frederick lord leighton)، عضو رویال آکادمی(Royal Academy)، که سه بار به‌ مشرق زمین سفر کرده بود، آنقدر شیفته دنیای عرب‌ شده بود‌ که‌ خانه خود در لندن - که‌ از‌ آنزمان به بعد به‌ موزه تبدیل شده است - را تغییر داد تا در آنجا هال و کاشفی بنام ریچارد بورتن(RichardBurton) مجموعه قابل توجهی‌ از‌ سرامیک و پارچه‌های‌ کشورهای اسلامی‌ را‌ برای خود تهیه کرد.

فرد دیگری بنام فردریک گودال(Frederick Goodall) تا جائی پیش رفت که چندین گوسفند و بز بومی را با خود به خانه آورد تا زندگی روستائی وی‌‌ مستند‌ و طبیعی باشد... .

نوشته: D. SUTTON

ترجمه: فرزین طالبی

 

 

 

 

 

 

 

  

 

ارسال نظر