هنر در زمان اسلام نه برای تجمل بلکه برای تکمیل و به رخ کشیدن وجه زیبای طبیعت و خلقت خداوندی به شکوهی بی مانند رسید و توانست در کنار علومی همچون ریاضیات، هندسه، نجوم و حتی شیمی یادگاری های ابدی خلق کند. هرچند که با انقلاب صنعتی و رنسانس در اروپا عده ای در شرق منتقد هنر سرزمین های خویش شدند اما با گذشت قرن ها آثار باقی مانده خود غربی ها را نیز به دنبالش کشانده است و امروزه هزاران گردشگررا برای دیدن کاشی کاری، نگارگری، سفالگری، قالیبافی و و... به ایران و یا دیگر سرزمین های اسلامی می کشاند.
هنر اسلامی یکی از دورانهای شکوهمند تاریخ هنر و یکی از ارزشمندترین دستاوردهای بشری در عرصه هنری بهشمار میآید و شامل انواع متنوعی از هنر همچون معماری، خوشنویسی، نقاشی، سرامیک و مانند آنها میشود.ظهور هنر اسلامی از دل دین و دولت جدید به صورت تدریجی و گام به گام نبود، بلکه همچون ظهور خود دین اسلام و حکومت اسلامی، روندی پرشتاب و ناگهانی داشت. عمده آنچه بر شکلگیری و تزئین بناهای صدر اسلام تأثیر گذاشت ویژهٔ مسلمانان بود و این تأثیرات در خدمت اهدافی قرار گرفت که پیش از اسلام بهآن شکل و صورت وجود نداشت.
هنر اسلامی برای گسترش خود از منابع بسیاری الهام گرفت: هنر رومی، هنر اولیه مسیحی، و هنر بیزانس در هنر و معماری اسلامی اولیه مؤثر بودند؛ نفوذ هنر ساسانی از ایران پیش از اسلام، اهمیت بیشتری داشت؛ بعدها روشهای و عناصر مختلفی از هنر آسیای مرکزی و هنر چین طی تاخت و تازهای چادرنشینان مغول اثر مهمی در نقاشی اسلامی، سفالگری، و منسوجات برجای گذاشت.
بازنمایی تصویری موجودات زنده در قرآن بهصراحت منع نشده با این وجود بسیاری از مسلمانان ترسیم چهرهها و موجودات زنده را خطری به سوی بتپرستی بهشمار میآوردند و گناه میدانستند؛ بنابراین هنر اسلامی اغلب بر خلق زیبایی با نقوش انتزاعی و استفاده از حروف٬ متمرکز بوده است. و به دلیل محدودیت نسبی سایر هنرها همچون نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی، مسلمانان به توسعه سبکهای مختلف در زمینههایی انتزاعی سوق داده شدند.
در هنر اسلامی به عناصر تکرار شونده زیادی برمیخوریم مانند استفاده از طرحهای هندسی و یا ترسیمی تخیلی از گل و گیاه که به اسلیمی معروفند. نقوش اسلیمی در هنر اسلامی اغلب بهعنون نمادی از طبیعت بیکرانی بهکار میرود که مخلوق خداست. هرچند این نظریه مورد قبول همگان نیست اما تعمد در عدم بازنمایی و تقلید دقیق طبیعت را معمولاً بهعنوان نشانی از فروتنی هنرمندان دانستهاند که معتقد بودند ایجاد کمال تنها خاص خداوند است.
شاید یکی از مهمترین نمودهای هنر اسلامی، معماری باشد. بهویژه مساجد چهار ایوانه و ستوندار که معرف هنر و معماری اسلامی هستند. این عمارتهای باشکوه، میتواند تأثیر فرهنگهای متفاوت در درون تمدن اسلامی را نشان دهد. به عنوان مثال عناصر رومی ـ بیزانسی، در معماری شمال آفریقا و اسپانیای اسلامی، در کاخ الحمراء در گرانادا، یا در مسجد جامع قرطبه به خوبی قابل مشاهده است.
نقش گنبد در معماری اسلامی بسیار قابل توجه بوده و طی قرنها گنبد در معماری اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است. قدیمیترین گنبد باقی مانده در تاریخ اسلام، بخشی از بنای تاریخی قبةالصخره متعلق بهسال ۶۹۱ میلادی است. یکی دیگر از گنبدهای شاخص متعلق به بنای زیبای تاج محل متعلق به معماری هندی ـ ایرانی از سده ۱۷ میلادی است. در اواخر سده نوزدهم میلادی گنبدهای اسلامی با معماری غربی ادغام شده اند.
خوشنویسی بارزترین هنر اسلامی است خوشنویسی را میتوان شاخصترین هنر در پهنهٔ سرزمینهای اسلامی دانست، و آنرا به مثابهٔ زبان هنری مشترک برای تمامی مسلمانان تلقی کرد.
هنر خوشنویسی همواره برای مسلمانان اهمیتی خاص داشتهاست، زیرا در اصل، آنرا هنر تجسم کلام وحی میدانستهاند. در سرزمینهای اسلامی خط زیبا را نه فقط در نگارش قرآن، بلکه در اغلب هنرها بهکار میبردند. در هنر اسلامی تزئینات خطی و خوشنویسی در همه جا بهچشم میخورد در کتیبههای دیوارها و گنبدهای بناهای مختلف مذهبی و غیر مذهبی، منبرها، سکهها، سفالینهها، ظروف فلزی، سلاحها، لباسها و منسوجات، نسخههای خطی اسناد و کتابها و قطعات هنری تذهیب شده و درهمه جا از خط به عنوان عاملی تزئینی بهره گرفتهاند.
هنر نگارگری یا نقاشی هرگز آنگونه که در هنر مسیحیان یا بودائیان مورد احترام بوده در سرزمینهای اسلامی مورد توجه قرار نگرفته است. با ظهوراسلام و طی حکومت امویان و عباسیان نمونههای نادری از نقاشی مشاهده میشود حتی در دوران سلسلههای ایرانی سامانیان، غزنویان و آل بویه نیز عمدهٔ آثار به دستآمده شامل مصورسازی کتابها میباشد و کمتر شامل نقاشی دیواری کاخهاست.
نقاشی اسلامی، بهویژه در سدههای اولیه، وسیلهای بیان مستقلی نبود بلکه بهنوعی مکمل ادبیات بهحساب میآمد. اولین آثار نقاشی اسلامی، حاصل تلاش نقاشان، در کار مصور ساختن بعضی از متون ادبی است. آنان محتوای آثار خود را از متن این کتب میگرفتند و بسته به ذوق خود، آن را در قالب اشکال زیبا ارائه میکردند. بهطور کلی موضوع نقاشی اسلامی عبارت است از تصویرسازی کتابهای معتبر ادبی و مذهبی. همچنین، عنوان میشود که مسلمین در حین ترجمهٔ آثار یونانی و بیزانسی از تصاویر این کتب الهام می گرفتند.
اما بهتدریج نقاشی در سرزمینهای اسلامی اهمیت یافت. با سقوط خلافت عباسی طی دوره ایلخانی هنرهای کتابسازی و نقاشی رشد شگرفی کرد. تاثیر هنر چینی و نقاشیهای آسیای شرقی و مرکزی در این دوران مشهود است. سنت نقاشی ایلخانی در دورههای خلافت فاطمی در مصر و تیموریان در ایران، عثمانیها در ترکیه و گورکانیان در هند پی گرفته شد. هنر نقاشی اسلامی در دوره صفوی به اوج رسید و در دوران زند و قاجار رنگ و بویی تازه یافت.
شعر اسلامی از وجوه برجسته هنری در فرهنگ اسلامی بهشمار میآید که در سه زبان عربی، فارسی و ترکی به اوج رونق خود رسیده است. دو زبان مهم دیگر در شعر اسلامی، زبان اردو و بنگالی هستند.
موسیقی اسلامی به معنی آواز یا اجرای موسیقی در عرصه عمومی یا محافل خصوصی در مناطق مختلف مسلماننشین است که شامل کشورهای عربی در منطقه مرکزی جهان اسلام و خاور میانه، شمال آفریقا، ایران، آسیای مرکزی و جنوب آسیا میشود.
از آنجایی که اسلام شامل چندین مذهب، قوم و ملیت است سبکهای موسیقایی مختلف بومی در مناطق مختلف شکل گرفته است. برخی از نظریهپردازان اسلامی موسیقی را «غنا» دانسته و آن را حرام شمردهاند اما برخی دیگر این نکته را شامل فقط برخی از انواع موسیقی میدانند.
قالیبافی و منسوجات از هنرهای دستی و سنتی مهم در کشورهای اسلامی به ویژه در ایران و آسیای مرکزی است که شهرتی جهانی دارد.
وسایل و محصولات مختلف از سفال و سرامیک در تمامی مناطق مسلماننشین با اندکی اختلاف در نوع مواد اولیه، رنگ و طرحهای تزئینی همواره تولید میشده است؛ از این رو محصولات هر ناحیه به خوبی قابل تشخیص از فرآوردههای سایر نقاط است. بسیاری از نقوش تزئینی این سفالینهها از آثار برجسته هنری بهشمار میآیند. همچنین کاشیکاری به عنوان پوششی تزئینی برای ساختمانها بهویژه در ایران و آسیای مرکزی رشد شگرفی را تجربه کرده است و از مفاخر هنر اسلامی و بلکه هنر جهانی محسوب میشوند.
علاوه بر انواع هنرهای مختلف نمایشی مانند نمایشهای خیمهشب بازی یا سایه عروسکها و مانند آنها تعزیه در ایران که نوعی نمایش سنتی در سوگ مصائب حسین بن علی(ع) است یکی از نمونههای بارز هنرهای نمایشی سنتی در جهان اسلام میباشد.
مجسمهسازی در هنراسلامی بسیار محدود و تقریباً ممنوع بوده؛ با این وجود تقریباً در همه سرزمینها و دورانهای اسلامی به نمونههایی از آن برمیخوریم و انواعی از نقوش برجسته ارزشمند و شگرف بر روی کتیبههای آجری و گچی، ظروف فلزی و چوبی و یا ساخته شده از عاج و مانند آن همواره اجرا شده است.