23 نفر، گروهی از رزمندگان نوجوان ایرانی بودند که در جریان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۱ به اسارت نیروهای عراقی درآمدند. این گروه کم سن و سال بین ۱۳ تا ۱۷ سال سن داشتند و اکثراً از تیپ ثارالله کرمان اعزام شده بودند و در اردیبهشت ۱۳۶۱ در مرحله مقدماتی عملیات بیتالمقدس در مناطق مختلف جبهه اسیر شدند. کتاب خاطرات خودنوشت احمد یوسفزاده یکی از این رزمندگان در سال 1392 به رشته تحریر درآمد و توسط انتشارات سوره مهر وابسته به حوزه هنری انقلاب منتشر شد؛ کتابی که از همان آغاز انتشار مورد استقبال گسترده قرار گرفت و باعث شد که توجه بخش مهمی از جامعه به این اثر و اتفاقاتی که برای این 23 رزمنده نوجوان افتاد، جلب شود. با توجه به اینکه یک بار در بین سالهای 1384 تا 1387 مستندی درباره این 23 رزمنده ساخته شده اما کاری که کتاب «آن بیستونفر» انجام داد بهراستی باعث شد که آنان مورد توجه جدی در جامعه قرار گیرند. جامعه ایرانی که همواره نشان داده قدردان مردان و زنانی است که همه چیز خویش را در راه وطن خویش فدا کردند، به این کتاب واکنش بسیار مثبتی داشت و پس از تقریظ آن توسط مقام معظم رهبری نیز اقبال عمومی به این اثر چند برابر شد. هر چه اقبالها به داستان بیست و سه رزمنده نوجوان افزایش پیدا میکرد، ضرورت تبدیل کتاب «آن بیستوسه نفر» نیز به فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی بیشتر احساس میشد. داستانی که واقعا شاید برای بخش مهمی از جامعه ایرانی که چندان اهل مطالعه نیستند روایت آن در قالب یک فیلم سینمایی بهراستی بااهمیت بود. جذابیتهای خاطرات یوسفزاده و دیگر همرزمان او برای تبدیل به درامی بر پرده سینما باعث شد که 5 سال بعد از چاپ کتاب سازمان رسانهای اوج دست به کار شود و فیلم «23 نفر» را بسازد؛ فیلمی به کارگردانی مهدی جعفری که مستند دهه 80 درباره این رزمندگان نوجوان را نیز او ساخته بود.
در طول ایام دهه فجر و برگزاری سیوهفتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر نقدها و واکنشهای فراوانی درباره فیلم «23 نفر» نوشته و نکات فراوانی نیز درباره آن مطرح شد. دریافت سیمرغ زرین بهترین فیلم از نگاه ملی توسط این فیلم نیز مزید بر علت و دلیلی برای پاسداشت از بزرگی این رزمندگان بود. اما آنچه که در این میان کمتر مورد توجه قرار گرفت، امر اقتباس در سینمای ایران و چگونگی انجام آن است؛ مقولهای که در جشنواره امسال فیلم فجر نیز میشد چند نمونهای از آن را ذکر کرد.
در مهمترین جشنوارههای فیلم که در نقاط مختلف دنیا برگزار میشوند، معمولا دو جایزه در بخش بهترین فیلمنامه اهدا میشود: بهترین فیلمنامه ارجینال و بهترین فیلمنامه اقتباسی. امر اقتباس در سینمای امروز دنیا به قدری با اهمیت است که همواره توجه زیادی به آن میشود و بخشی از آثار تولید شده در هر سال بر اساس اقتباس از آثار مکتوب است. این امر نه تنها در فیلمهای سینمایی که در قالب سریالهای تلویزیونی - که امروز بخش مهمی از صنعت سرگرمی را به خود اختصاص داده - نیز خود را نشان داده و بسیاری از آثار مکتوب تبدیل به زمینهای برای عمقبخشی به صنعت سرگرمی شده است. اما سینمای ایران همچنان در شرایط مناسبی برای استفاده از اقتباس نیست. متاسفانه معمولا فیلمهایی که در سینمای ایران بر اساس آثار مکتوب و با اقتباس از آنها ساخته میشوند نتوانستهاند آنچه که در کتابها برای مخاطب اتفاق افتاده روی پرده آن را به خوبی بازنمایی کنند. نمونه روشن و نزدیک این امر یکی از فیلمهای حاضر در بخش مسابقه جشنواره سیوهفتم فیلم فجر بود که پس از نمایش در این رویداد باعث شد که حتی نویسنده رمان اظهار برائت از فیلم کند. به این ترتیب ساخت فیلمی درباره 23 نوجوان رزمنده کاری بینهایت دشوار و سخت نشان میداد.
فیلم «23 نفر» همه تلاش خود را به کار میگیرد تا بتواند تصویری را که کتاب «آن بیستوسه نفر» روایت میکند بر روی پرده بیاورد. تصویر مستندگونه فیلم و تلاش برای بیان جزئیات در قالب یک اثر سینمایی شاید نقطه قوت مهم «23 نفر» مهدی جعفری باشد. بهخوبی روند فیلم نشان میدهد که این اثر همان چیزی است که هر یک از رزمندههای نوجوان حاضر در استخبارات حزب بعث تمایل داشتهاند در قالب فیلم سینمایی ببینند اما شاید این اتفاق به طور کامل در رابطه با مخاطبان سینما نیفتاده باشد. بیشتر به نظر میرسد «23 نفر» روایت نعل به نعل خاطرات 23 نفر است با اندکی دخالت ظرافتهای سینمایی. حال آنکه از چنین ایده جذابی میشد یک اقتباس صورت گیرد و داستان از یک زاویه روایت شود. اقتباس از یک کتاب برای ساخت یک فیلم سینمایی، صرفا اینگونه نیست که همه آنچه در یک اثر آمده روایت شود. سینما ظرفیتهای فراوانی دارد و در هر پدیدهای میتوان از آن بهره گرفت. شاید ورود بیشتر به این عرصه کمک بزرگی باشد برای انجام اقتباسهای بیشتر و ساخت فیلمهایی که فیلمنامههای آن ظرافتهای سینما را بیشتر نشان دهند.