به گزارش روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری، چهلمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی بهانه خوبی برای دیدار و گفتوگو با کسانی است که عمر خود را صرف دفاع و صیانت از مواضع انقلاب و انقلابیون کردهاند.
سید مسعود شجاعی طباطبایی، کاریکاتوریست نامآشنا و رئیس مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری، از چهرههای انقلابی کشور است که هنر خود و برنامه های تجسمی حوزه را در راستای حمایت از مظلوم و ایستادگی در برابر ظلم بهکار میگیرد.
ظهر یک روز زمستانی مهمان حوزه هنری بودیم و با رئیس مرکز هنرهای تجسمی این مجموعه به گفتوگو نشستیم که در ادامه آن را میخوانید:
آقای شجاعی طباطبایی تعریف شما از هنر چیست؟
تعاریف خوب و زیبایی را از کلام امام راحل دریافت میکنیم که میتواند سرلوحه تعاریف ما از هنر باشد. امام خمینی (ره) میفرمایند که «هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است» یا در ارتباط با هنر ناب محمدی بیاناتی دارند که بسیار زیباست.
به نظرم هنرمند در وهله اول باید هنرمند زمانه خودش باشد؛ یعنی بتواند متناسب با اتفاقها، رویدادها و مسائلی که به وجود میآید، واکنش نشان دهد و وظیفه خود را انجام دهد.
عملی شدن این تعریف، نیازمند این است که هنرمند به درستی در معرض این اتفاقها قرار بگیرد. به عنوان مثال بعد از پیروزی انقلاب شاهد هجمههای سنگینی از سوی نیروهای متخاصم مخصوصا آمریکا بودیم. باید نسبت به این موضوع واکنش نشان میدادیم که همین امر باعث شد هنرمندان آن زمان آثار خوبی را خلق کنند.
بعد از مدتی هم با طولانیترین جنگ قرن بیستم مواجه شدیم. صدام فکر کرد که ارتش ما به دلیل انقلاب گسسته شده است؛ بنابراین حمایت ۳۳ کشور دنیا را گرفت و با آن خیال خام که خوزستان قادسیه میشود و... به ایران حمله کرد. در آن مقطع باز تعدادی از هنرمندان نسبت به اوضاع کشور خود واکنش نشان دادند و در نتیجه آثار هنری بسیاری تولید شد.
از فعالیتهای خود در سالهای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی بگویید.
شروع کار من همزمان با جنگ تحمیلی بود. در آن زمان ۲۲ کار نقاشی دیواری در ابعاد بزرگ اطراف فرودگاه مهرآباد کار کردم. موقعیت فرودگاه طوری بود که هرکس وارد تهران میشد، لاجرم آن آثار را میدید. به همین دلیل این تصاویر بازخورد خوبی بین توریستها، خبرنگاران و... داشت. بعد از آن به نشریه اطلاعات هفتگی دعوت شدم و کار مطبوعاتی را از سال ۶۳ آغاز کردم.
کار شما در نشریه اطلاعات هفتگی چه بود؟
در نشریه اطلاعات هفتگی صفحه ای با عنوان «دیدگاه» داشتم که در آن مسائل سیاسی، اجتماعی و... را کار میکردم. آن زمان اعتماد به نیروهای جوان خیلی زیاد بود. بیشتر فرماندهان ارشد جنگ هم جوان بودند و مسئولان نسبت به جوانان رویکرد مثبتی داشتند.
برای مثال آن زمان تیراژ نشریهها خیلی زیاد بود. به یاد دارم که دوران انقلاب تیراژ روزنامه کیهان یک میلیون نسخه بود و مردم برای خرید روزنامه در صفهای کیلومتری منتظر میماندند. مجله اطلاعات هفتگی هم تیراژ بالایی داشت. همین که در این نشریه یک صفحه در اختیار من جوان قرار داده بودند، نشان از اعتمادی بود که به نیروهای جوان داشتند.
از طرفی چون من در موسسه اطلاعات بودم، از طریق آرشیو در جریان اخبار، اطلاعات و بازخورد طرحها بودم. یادم هست که یک بار مسئول نشریه از من خواست نشریه فیگارو را ببینم که ۸ صفحه از صفحات خود را به کارهای من اختصاص داده بود و تیتر زده بود «میترانژی که برای هزاران مرده کاریکاتور میکشد»!
شاکله اولین گروه کارتونیست بعد از انقلاب اسلامی چگونه شکل گرفت؟
وقتی برای تحصیل به دانشکده هنرهای زیبا رفتم، همراه دو دوست هنرمندم آقایان اصغر کفشچیان مقدم و محمدحسین نیرومند احساس کردیم طرح مباحثی مانند هویت مهم است. بنابراین بعد از انقلاب اسلامی شاکله اولین گروه کارتونیست با عنوان «کاسنی» که برگرفته از مناجاتنامه خواجه عبدالله انصاری بود، شکل گرفت.
این گروه خیلی زود قوام پیدا کرد. هنرمندان بسیار خوبی به گروه پیوستند و زمینه ورود ما به حوزه هنری فراهم شد که پس از آن با دعوت حبیبالله صادقی به حوزه هنری آمدیم. قبل از آن از طریق جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران و سالن مولوی آثارمان را ارائه میکردیم، اما با آمدن به حوزه هنری امکانات بیشتری به ما داده شد. توانستیم کتاب چاپ کنیم و فضای بسیار خوبی با عنوان «خانه سوره» در اختیارمان قرار گرفت که نمایشگاههایمان را آنجا برگزار کردیم و خیلی زود در سراسر ایران نمایشگاههایمان را برپا کردیم.
اقداماتی که گروه کاسنی برای حوزه کاریکاتور انجام داد، چه بود؟
گروه کاسنی اتفاقهای اصلی را در حوزه کاریکاتور رقم زد. اولین نشریه تخصصی کاریکاتور با عنوان «کیهان کاریکاتور» شکل گرفت. طرح اولین دوسالانه کاریکاتور به صورت بینالمللی را ارائه کردیم و در نتیجه این جشنواره با شرکت ۴۳ کشور از جهان برگزار شد. به دنبال این اقدامها، اولین سایت تخصصی و اولین خانه کاریکاتور نیز شکل گرفت.
تعریف شما از هنر انقلاب چیست؟
در گام اول باید دید که تعریف واژه «انقلاب» چیست؟ انقلاب یعنی دگرگونی در فکر، نگرش، نگاه و برخورد؛ هنر انقلاب هنری است که همیشه در کنار مظلوم میایستد و در مقابل ظالم مقاومت میکند. هنر انقلاب یک نوع حمایت به شکل آشکار و جدی از مظلومان عالم است؛ زیرا ما اعتقاد داریم که مستضعفان وارثان این زمین خواهند بود، بنابراین سعی میکنیم که کنار آنها قرار بگیریم.
از فعالیتهای حوزه هنری و خانه کاریکاتور در قالب هنر انقلابی بگویید.
موضوع اولین نمایشگاههایی که برگزار کردیم، غزه و فلسطین بود. در ادامه در ارتباط با هر مبحثی در اطرافمان از جمله گروه طالبان که وهابی بوده و توسط آل سعود تشکیل شده بودند و هنوز هم فعالیتهایشان ادامه دارد، برنامههایی ترتیب دادیم. این فعالیتها مستمر است. «پایان یک داعش» آخرین مسابقه ای بود که برگزار کردیم و عنوان این جشنواره هم برگرفته از بیانات سردار سلیمانی بود و مورد استقبال هنرمندان قرار گرفت.
جالب است بدانید قبل از آنکه داعش در منطقه ظهور کند و واژه «تروریست» به شکل فعلی جدی شود، در سال ۹۰ با مشارکت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانه کاریکاتور نمایشگاهی در خانه هنرمندان علیه تروریسم برگزار کردیم.
واکنش هنرمندان جهان در رابطه با مرگ آیلان کُردی چه بود؟
این خصلت هنر انقلابی است که نسبت به اتفاقهای دنیا واکنش نشان دهد. وقتی جسد آیلان کُردی کودک سه ساله در سواحل یونان پیدا شد، به واسطه اقدامات بشردوستانهای که ما به صورت مستمر انجام میدهیم، خیلی از هنرمندان دنیا تماس گرفتند و گفتند که آیا سایت ایران کارتون نمیخواهد کاری انجام بدهد؟ در نتیجه در شرایط بیپولی، فراخوان جشنواره آیلان کُردی را در دو بخش کارتون و تصویرسازی منتشر کردیم. در آن جشنواره جایزهای هم نداشتیم و همان ابتدا اعلام کردیم که در هر بخش فقط ۳ تندیس و ۳ لوح تقدیر به برندگان تقدیم خواهیم کرد. جالب است که در همین جشنواره بدون جایزه، هنرمندان ۴۳ کشور شرکت کردند و آثار هم در فضای مجازی منتشر شد.
این دنیا، دنیایی است که ظلم را برنمیتابد و همه دوست دارند در صلح نقشی داشته باشند. در حال حاضر هنرمندان و چهرههای مشهور دنیا بحث یمن را مطرح کرده اند و خود ما هم به صورت جدی روی آن کار میکنیم. از آمریکای لاتین در برزیل گرفته تا خاور دور اندونزی، «فکو» که فدراسیون جهانی کاریکاتوریستهای اروپاست و این طرف هم کشورهای عربی از مراکش تا مصر، همه آمادگی خود را برای کار اعلام کرده اند.
حضور هنرمندان ایرانی در یک جشنواره چه اثراتی دارد؟
ایران کشوری است که نقطه عطف پایداری در جهان است. ما دنبال مباحث انسان دوستانه هستیم و دنیا این منطق ما را پذیرفته است. در مسابقه «پایان یک داعش» و «ترامپیست»، ۷۴ کشور شرکت کردند که این آمار در خیلی از مسابقات بزرگ دنیا وجود ندارد. به توانمندی ایرانیان در حوزه کارتون و کاریکاتور میتوان بالید و اگر کارتونیستهای ایرانی در جشنوارهای شرکت نکنند، اعتبار آن جشنواره پایین میآید.
ارزیابی شما از وضعیت فعلی هنرهای تجسمی چیست؟ آیا هنر امروزی مسیر درست را طی می کند یا از چارچوب انقلاب خارج شده است؟
در حال حاضر بیش از ۵۰۰ گالری در کل کشور داریم که بیش از نصفی از این آمار در تهران است. حال و هوای گالریها هم به گونه ای است که به شدت دنبال جذب مخاطب و فروش آثار هنری هستند. میشود گفت این مسئله تا حدودی جریان هنری کشور را ترسیم میکند و از طرفی حراجیهای هنری در کشورهای دیگر هم به این وضعیت دامن میزنند. در آن حراجیها آثاری که بیشتر فرمالیستی و به عبارتی هنر برای هنر هستند، با قیمتهای بالا فروش میرود.
از آنجا که اقتصاد هنر در کشور ما ساماندهی نشده و اکثر هنرمندان هم مشکل معیشتی دارند، طیف وسیعی از آنها برای گذراندن زندگی خود به گالریها رو می آورند و گالریها هم تحت تاثیر این حراجیها قرار میگیرند که در نتیجه مسیر اصلی هنر یک باره تغییر میکند و از مفهوم و موضوع تهی میشود.
برای مثال چند روز پیش، هنرمندانی از کشورهای منطقه به ایران آمده و از اماکن مختلف و نمایشگاهها دیدن کردند. وقتی نظر آنها را جویا شدیم، همه گفتند آثاریرا که در نمایشگاههای ایران مشاهده کردیم در آمریکا و اروپا هم میبینیم؛ اثری که حس بومی، ایرانی، انقلابی و اسلامی داشته باشد، ندیدیم.
زمانیکه به حوزه هنری آمدند ما آثار نگارگری با مضامین انقلابی را به آنها نشان دادیم، آثار «ایران من» و گنجینه را دیدند و فضای بومی و مردمی را لمس کردند. در کل باید گفت چون سازمانها و ارگانها نتوانستند برنامه درستی برای اقتصاد هنر تدوین و اجرا کنند، خط اصلی هنر دستمایه اتفاقات خارجی قرار گرفته است.
برای حمایت از هنرمندان چه راهکاری را پیشنهاد میکنید؟
مسئولان در کشوری مانند بلغارستان برای هر هنرمند یک آتلیه شخصی اختصاص داده اند. آیا در کشور ما در همه دولتهایی که آمدند و رفتند شاهد اقدامات اینچنینی بودیم؟ خیلی از هنرمندان سرشناس ایرانی گالری که هیچ، یک کتاب هم از مجموعه آثارشان ندارند. بنابراین وقتی این افراد خوب حمایت نشوند، در روند فعالیتهایشان مشکل ایجاد میشود.
ارتباط تنگاتنگ کاریکاتور با سیاست موجب دیده شدن آنها میشود؟
در جلسهای همراه با مسئولان اداره تجسمی وزارت ارشاد تعدادی از آثار هنرمندان را بررسی کردیم و دیدیم که بیشتر آثار خوب افسرده هستند! یعنی خالق آن اثر احساس افسردگی میکند و هرکدام از آنها احساس میکنند در جزیرههای تنهایی خودشان هستند. خصلت کاریکاتور این است که با سیاست آمیخته است. البته نمایشگاههای هنری هم داریم مثل دوسالانه، نمایشگاه با موضوع کتاب و... در کل ارتباط تنگاتنگ این هنر با سیاست موجب دیده شدن آثارش میشود. اما باید اعتراف کنیم که نتوانستیم در حوزههای دیگر مخصوصا نقاشی شرایط مساعدی برای هنرمندان ایجاد کنیم.
در پنجمین جشنواره مقاومت، نقاشی دیجیتال هم در نظر گرفته شد. موضوع این بخش هم بحث اشرافیگری بود که برای مردم یک معضل است و باید یک کار جدی در این راستا انجام شود و این کار جدی هم باید از بالا آغاز شود؛ چگونه میتوان از هنر و هنرمند حمایت کرد در حالیکه هنر کمترین سهم را در بودجه بندیهای دولت دارد؟!
آیا این ادعا که قبل از انقلاب حمایتها از هنرمندان بیشتر بود، صحت دارد؟
خیر، از روی شواهد میبینیم که در آن مقطع تنها تعدادی آدم خاص مطرح میشوند؛ مثلا در آن زمان تعداد هنرمندان کاریکاتور بسیار محدود بود اما از بین این تعداد محدود هم فقط یک نفر به نام اردشیر محصص رشد میکند. حمایت و پشتیبانی بسیار خاص بوده و در مجموع تعداد هنرمندان مورد توجه شاید به کمتر از ۵۰ نفر برسد.
جا دارد که در این بخش از عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بحث ارج نهادن به هنرمندان دفاع کنیم. تعداد کسانی که هر ساله از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مفاخر هنر معرفی و تقدیر میشوند، کم نیست. مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش میکنند اما در بحث مدیریتی کمی مشکل داریم. باید کاری کنیم که صرفا در جشنواره با هنرمند ارتباط برقرار نکنیم و بعد از جشنواره هم به سراغشان برویم و آثار را به سمت بومی شدن پیش ببریم.
برای پاسداشت دستاوردهای انقلاب چه کنیم؟
در بعضی از حوزهها عملکرد بسیار خوبی داشته و توانستهایم تا حدودی دِین خود را به امام راحل و خون شهیدان ادا کنیم. برای مثال ادبیات مقاومت و پایداری در این سالها خیلی خوب کار کرده است اما بین تجسمی و رسالت واقعی این حوزه فاصله زیادی افتاد.
در حال حاضر نیاز داریم که همه ارگانها دست به دست هم دهند و بحث همافزایی را پیش بگیریم. اگر بودجهها کنار هم قرار بگیرند منجر به جریانسازی میشوند. خوشبختانه در بخش کارتون و کاریکاتور با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تعامل هستیم و در بعد سیاسی هم فعالیت میکنیم، اما فعلا نتوانستهایم مشکل معیشتی هنرمندان این حوزه را حل کنیم که امید است برای رفع این مورد هم تدابیری اندیشیده شود.