به گزارش روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری، نمایشگاه عکس و مجسمهی علیرضا معتمدیان با عنوان «عزای عمومی» در گالری اعتماد تا تاریخ ۱۱ دی ماه برپا خواهد بود.
علیرضا معماریانی که برای ساخت این آثار یک سال زمان گذاشته است، درباره ایده کار خود و هدفش از ساخت این آثار چنین میگوید: شروع ایده نمایشگاه «عزای عمومی» با مرگ آهوها بود. این آهوها بهدلایل مختلف به صورت دسته جمعی میمردند و هیچ کس نیز به مرگ آنها توجه نمیکرد. یکی از مهمترین و عمدهترین دلیل مرگ این حیوانات، به مشکلات ابتدایی فرهنگی مردم برمیگردد. چراکه مردم هنوز نمیدانند که نباید زباله خود را در طبیعت رها کنند و این کارشان میتواند منجر به بیمار شدن حیوانات و در نهایت مرگ آنها شود.
وی ادامه میدهد: این قبیل از مشکلات فرهنگی تنها مختص به جزیره هرمز نیست بلکه در کل کشور بهچشم میخورد چراکه آنقدر درگیر مسائل و مشکلات اقتصادی شدهایم که فرهنگ را فراموش کرده و حتی فرهنگ ما در حال نابودی است.
این هنرمند درباره ساخت مجسمههای نمایشگاه «عزای عمومی» میگوید: در پی مرگ این حیوانات از تاریخ اسفند ۹۵ تا اردیبهشت ۹۶ حدود ۲۸ راس آهوی مرده پیدا کردم. تمام اسکلتهایی که در عکسها دیده میشود واقعی هستند. در واقع شروع ماجرا محیطزیستی بود. بعضی از جنازهها که قدیمیتر بودند به دلیل ماندن در فضای باز تجزیه شده بودند و استخوان جنازههایی که تازهتر بودند را خودم جدا و تمیز کردم. مونتاژ اسکلت آهوها حدود سه ماه طول کشید که در نهایت یک گله آهو به وجود آوردم.
وی در ادامه بیان میکند که کار او اعتراض به مرگ محیط زیست است و توضیح داد: عقیده دارم که مرگ این حیوانات، مرگ انسانهاست. بههمین دلیل لشکر مرگ آهوها را از دل طبیعت به دل انسانها رساندم و آنها را با یکدیگر به نمایش گذاشتم.
معماریانی تصریح میکند: در این پروژه مجسمهها را بهرنگ طلایی درآوردم چراکه این رنگ حالت معنویتری را داراست و از طرفی نیز قصد داشتم این کار را با یک حالت معنوی پیش ببرم. در ادامه شروع کردم به شخصیتپردازی کردن. برای نمونه عزراییل اولین چیزی بود که به ذهنم رسید. عزراییل در بیشتر فرهنگهای دنیا نشانهای از مرگ است و بهترین چیزی که برای این شخصیت بهنظرم رسید، کفن بود.
وی ادامه میدهد: اصولا با خاک متبرک برروی کفن جوشن کبیر مینویسند. اگر به این خاک نگاه کنید میبینید که طلایی است و این رنگ با دیگر بخشهای کارم نیز همخوانی داشت. همچنین یکی دیگر از شاخصههای عزراییل این است که ساز میزند، انگار که یک لشکر از مردهها را فرا میخواند.
علیرضا معماریانی درباره بُعد اعتراضی و اجتماعی آثار خود میگوید: من فکر میکنم که قبل از هر چیزی یک هنرمند هستم و دوست دارم کار در شاخههای مختلف را تجربه کنم. درواقع در طی دوران کاریام از عکاسی به مجسمه رسیدم و تا زمانی که بدانم از پس یک کار برمیآیم آن را انجام خواهم داد.
این هنرمند ادامه میدهد: برای انجام هر پروژه کاری مدت زیادی را برای آن صرف میکنم. درواقع با هر موضوع و ایده زندگی میکنم چراکه آنها را از محیط اطرافم دریافت میکنم و تجربه زیست من هستند. من میتوانم ذهنم را درگیر یک سری مسائل انتزاعی شخصی کنم و در نهایت به یک آفرینش برسم. ولی معتقدم که جامعه ما در حال حاضر به پرداختن به اصلهای اجتماعی و فرهنگی نیاز دارد. درواقع زمانی که من در جزیرهای زندگی میکنم که مرگ و میر به این شدت در آن در حال اتفاق است و کمتر کسی به آن توجه نشان میدهد، نمیتوانم به آن بیتوجه باشم. پس درگیر آن موضوع میشوم و سعی میکنم توجه و اعتراض خودم را نسبت به آن معضل اجتماعی و فرهنگی علاوه بر واکنشهای بیرونیام در آثارم نیز نشان دهم.
وی در پایان بیان میکند که موضوعات کارهای هنری خود را از محیط اطرافش الهام میگیرد.
معماریانی در رشته طراحی صنعتی تحصیل کرده و مجسمههای این نمایشگاه اولین کار مجسمهسازی او هستند. علاقه اصلی او به انجام کار هنری در حوزه سینماست و در این حوزه نیز فعالیت کرده است.