به گزارش سایت صحنه؛ به بهانه ایام سوگواری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و همچنین ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی، اسماعیل مجللی (تعزیهخوان، پژوهشگر تعزیه و نویسنده کتاب شبیهنامه) مقالهای نوشته که در ذیل میآید:
از زمانی که برای نگارش کتاب «شبیهنامه» قلم را در دست گرفتم، با توجه به اینکه خود در کسوت تعزیه ظاهر میشوم، لذا در نگارش این اثر تمام جوانب مربوط به تعزیه را در نظر گرفتم و کوچکترین و جزئیترین مسائل مربوط به تعزیه را در این کتاب به تحریر درآوردم.
یکی از سر فصلهای مهمی که خیلی ذهن بنده را در مورد تعزیه مشغول به خود کرد، نقش انقلاب اسلامی در هنر انقلابی تعزیه بود. اگر چه تعزیه، شکل گرفته شده در عصر قاجاریان است و اجرای امروزه تکرار همان برنامه قرن ۱۹ میلادی است، اما به صراحت میتوان اذعان کرد که تعزیه یک هنر انقلابی است و انقلاب، نجاتدهنده اصلی این هنر ارزشی. در حالیکه پیش از انقلاب، روستاها و شهرهای کوچک شاهد اجرای تعزیه بودند و اجرای تعزیه در شهرها با ممنوعیت مواجه بود و این روند تا سالهای آغازین انقلاب نیز ادامه داشت، اما با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و بر اثر تاکیدهای مکرر حضرت امام خمینی(ره)، مبنی بر اجرای عزاداری سنتی باشکوه هرچه افزونتر، تعزیهخوانی رواج یافت.
ایشان در استفتائات خود میفرمایند: عزاداری برای سیدالشهدا از افضل قربات و مایه تقویت روح ایمان و شهامت اسلامی و ایثار و فداکاری و شجاعت در مسلمین است. و در فتوایی دیگر میفرمایند: شبیهخوانی اگر مشتمل بر محرمات و موجب وهن مذهب نباشد مانع ندارد، اگرچه روضهخوانی بهتر است و عزاداری برای سید مظلومان از افضل قربات است. با این فرامین امام(ره) در اوایل انقلاب، روح تازهای در کالبد تعزیه دمیده شد و این هنر که به پستوها و صندوقخانههای روستاها پناهنده شده بود، در شهرها نیز رایج و مرسوم و تبدیل به یک هنر انقلابی شد.
مقام معظم رهبری نیز در مورد تعزیه میفرمایند: از کارهایی که جنبه خیلی حقیقی ندارد و پرمعنا و پرمضمون نیست به نظر ما بایستی حتما اجتناب شود. در گذشته هم گفتیم گاهی شبیهخوانیهایی میشود ما با شبیهخوانی موافقیم. مخالف نیستیم اما شبیهخوانی خوب، شبیهخوانی درست، شبیهخوانی منطبق با واقعیت. بعضی از روایات ضعیف را حالا مثلا فرض کنید که ماجرای شیر و فضه را که حالا اصل قضیه هم معلوم نیست چطور باشد. این را بیایند شبیه کنند و شکل یک شیری را مثلا بکشند، حالا این شیر چی را مثلا نشان خواهد داد؟ و کدام بُعد از ابعاد حادثه حسینی را میتواند نشان بدهد؟ که میبینیم گاهی این چیزها هست. تلویزیون هم بعضا آنها را نشان میدهد. شبیهخوانی خوب است و مفید است به شرطیکه درست منطبق باشد با حوادث. البته پیداست بیان نمایشنامهای که شبیهخوانی هم یک نوع تئاتر و نمایشنامه هست و خوب هم هست، این با بیان معمولی فرق میکند، هنرمندانه باید باشد، خوب باید باشد، در این شکی نیست اما دروغ تویش نباشد، خلاف واقع نباشد، حقایق را برای مردم بیان بکنند.
ایشان در فتوایی دیگر میفرمایند:
اگر مراسم شبیهخوانی، مشتمل بر امور دروغ و باطل نباشد و مستلزم مفسده هم نباشد و با توجه به مقتضیات زمان، باعث وهن مذهب حق هم نشود اشکال ندارد.
پس از انقلاب، تعزیه همچنان بهصورت موروثی و عاداتی مذهبی با شیوههای ابتدایی و امکانات بسیار ساده و به شکل سنتی اجرا میشد، متونی که امروزه در اختیار تعزیهخوانان قرار دارد، همان متون دوران قاجار است و کمتر اثری از دخل و تصرف و پالایشهای اساسی در آن دیده میشود که همین موضوع دلیلی بر سنتی بودن این نمایش شده است و امروزه از آن به عنوان نمایش آیینی سنتی ایرانی یاد میشود.
مقام معظم رهبری در مورد موسیقی اصیل ایرانی، چنین میفرمایند: ما در قدیم از زبان موسیقیدانهای معروف شنیده بودیم که میگفتند موسیقی اصیل ایرانی را نوحهخوان و شبیهخوانها حفظ کردهاند؛ موافقخوان، مخالفخوان، علیاکبرخوان، قاسمخوان. هرکدام یک دستگاهی را به اینها میدادند که باید در آن دستگاه بخوانند. این موجب شد که موسیقی نانوشته ایرانی - که نه نُت داشت، نه نوشته داشت و نه چیز دیگری داشت - بتواند برسد به دست کسانی که اینها را با نُت و شیوههای جدید بتوانند ثبت و ضبط کنند.
یکی از موارد قابل توجه در تعزیه که انقلابی بودن این هنر را تایید میکند، نفوذ آهنگهای انقلابی در تعزیه بود. در تعزیههای دهه ۶۰ آهنگ سرودهای انقلابی به شکل گستردهای توسط نوازندگان ترومپت نواخته میشد. سرودهایی همچون «ای مجاهد شهید مطهر» و یا «مرگ بر تو ای آمریکا» و ... از جمله مارشهایی بودند که در تعزیهها نواخته میشد و با اقبال عموم نیز مواجه بود. به خاطر دارم که در تعزیه شهادت حضرت عباس(ع) که عباس خوان موظف به در دست گرفتن عَلمی بود، پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی ایران در دستان شبیه ابوالفضل قرار داشت.
بیشترین حضور تعزیه در تاریخ پس از انقلاب به دهه ۶۰ و همزمان با دوران دفاع مقدس باز میگردد که در این سالها تعزیه در شهرها و روستاها اجرا و با استقبال چشمگیر مردم مواجه میشد. بسیاری از تعزیهخوانان در این دهه به شهرت چشمگیری دست پیدا کردند. مجالس تعزیه شهادت حضرت علیاکبر، حضرت ابوالفضل العباس و امام حسین(ع) از عمده مجالسی بودند که توسط شبیهخوانان برای مردم اجرا میشد و چون مجالس ذکر شده در بر گیرنده رشادتها و دلاوریها و شهادت اولیاءالله بودند و در آن برهه زمانی رزمندگان اسلام به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام میشدند، به گونهای تعزیه با رشادتها و دلاوریها و شهادت شهدای ایران تناسب پیدا کرده بود.
همچنین مجالسی مانند بازار شام که روایت کننده اسارت اهلبیت امام حسین(ع) بود و مجلس فاطمه صغری و شرح حال یکی از دختران امام حسین که چشم انتظار و منتظر بازگشت پدر و برادرش به مدینه بود و در نهایت متوجه شهادت آنها میشود، با وضعیت خانواده شهدا تناسب پیدا کرده بود و در دوران دفاع مقدس این مجالس اجرا میشدند.
اواخر دهه ۶۰ و همزمان با بازگشت آزادگان به میهن اسلامی نیز مجالس شهادت امام موسی کاظم(ع)، بازار شام، ورود به مدینه، ورود به کوفه اجرا میشد. به جز اجرای مجالس تعزیه متناسب با دفاع مقدس، فضای تعزیههایی که در دهه ۶۰ در سطح کشور اجرا میشد، مزین به تصاویر شهدای جنگ تحمیلی و پلاکاردهای بیانات امام خمینی(ره) پیرامون جنگ بود و مجالس تعزیه علاوه بر اجرای در منازل، کوچهها، خیابانها، مساجد و تکایا، در گلزار شهدا نیز اجرا میشد.
همچنین، نوارهای کاست تعزیه نیز با استقبال مردم مواجه بود و بسیاری از مردم هنگام حضور در تعزیه با خود ضبط صوتی را برای ضبط آن مجلس به همراه میآوردند که این مورد در مواقعی که تعزیهخوانان صاحب نام کشور در آن مجلس حضور داشتند با استقبال بیشتری مواجه بود و نوار کاست تعزیه که دقیقا شبیه نمایش رادیویی عمل میکرد، در منازل و مغازهها پخش میشد و مردم اوقات فراغت خود را با گوش دادن نوار کاست تعزیه سپری میکردند، که در میان آنها نوار کاست تعزیه شهادت علیاکبر(ع) از همه مجالس بیشتر مورد استفاده قرار میگرفت.
نگارنده خود شاهد امانت گرفتن ضبط صوت و نوارهای کاست تعزیه بین افراد برای گوش کردن این نوار در مهمانیهای خصوصی بوده است.
در پایان اظهار میکنم: تعزیه نهالی بود که در عهد قاجاریان کاشته شد، پهلوی او را خشکاند، اما انقلاب اسلامی این هنر ارزشی را آبیاری کرد و جان تازهای در کالبد آن دمید.
انتهای پیام/