به گزارش سایت صحنه؛ ابراهیم رهگذر مسئول دفتر نمایندگی انجمن هنرهای نمایشی شهرستان شهریار به تماشای نمایش «آنکه گفت آری، آنکه گفت نه» به کارگردانی هومن رهنمون نشست و با نگارش یادداشتی به نقد این نمایش رفت.
و اما کارگردان هومن رهنمون کاری خوش ریتم و پرانرژی ساخته و متن را چنان با زمانه هماهنگ کرده که چشم هر بینندهای را خیره میکند و لب به تحسینش باز. البته که در جایی اضافه کاری دارد و ای کاش کمی روی میزان و حرکت فرم بیشتر کار میکرد. اما چشمان خوشبخت من در این نمایش تنها یک چیز را دید. انسانیت و انسان بودن و انسان زیستن.
مگر نه اینکه تمام هنر از برای بهتر زیستن و بهتر شدن آفریده شده. مگر نه اینکه هنر از دنده راست انسانترین انسانهاست. آنهم تئاتر که چکیده ی تمام هنرهاست. پس چرا به همین سادگی باید گذر کنیم از آنچه که در این نمایش رخ داده است.
کارگردانی در یک کار آموزشی، به واقع کار آموزشی کرده. بدون ترس از ایراداتی که ممکن است بر او گرفته شود با آغوش باز هر هنرجوی علاقهمندی را پذیرفته. از کوچک و بزرگ، با استعداد و بیاستعداد، پر توان و کم توان. همه در اثر او جای دارند. آیا این کار معنای واقعی شعار تئاتر برای همهای نیست که سالهاست آن را سر میدهیم.
صحنه برای همه است و هر کس به اندازه توانش خود را عرضه کرده و استاد هر آنچه که داشته به آنها ارزانی فرموده و هرکس به قدر استطاعت دریافت نموده و در نهایت چون معلمی مهربان و بزرگوار تقصیرها و نقدها را به جان خریده اما راضی نشده دل هنرجویی را بشکند و به خاطر کم توانیاش او را کنار بگذارد. به او امید بخشیده و درس زندگی داده به قیمت لنگ زدن گوشهای از کارش.
چه بسیارند کسانی که در این زمانه به قیمت از دست نرفتن اعتبار خود حاضر به کنار زدن و جا گذاشتن هر کسی هستند. این همه را گفتم تا به اینجا برسم: که حواسمان باشد چه چیز را آموزش میدهیم. بر گردن استاد حقی است. چه خوشتر از اینکه استاد درست زندگی کردن را به ما بیاموزد.
نمایش «آنکه گفت آری، آنکه گفت نه» سرشار از آموختنی است. از نوشتهی ساده و روان و در عین حال نغز برشت. تا بازی پر انرژی و جسورانه ی بازیگرانش.
اما آموختنیترین اتفاق این اثر سوای حضور هر لحظهای کارگردان در نمایش و قابهای خوب و فرمها و ریتمهای کم نظیرش، انسان بودن و درست زندگی کردن است. که هومن رهنمون نه چون خاری در چشم و با سری بالا، بلکه به فروتنانه ترین شکل ممکن از خود نشان داده. آنهم نه به قصد آموختن بلکه به قصد آسوده ماندن روح و روانش. این انسان را ببینیم و بیاموزیم. که بی شک نیاز امروز هنر ماست.
انتهای پیام/