«مطالعات و تجربیات من در زمینه جامعه شناسی و تحلیل سلایق و خواسته های مردم کشورمان باعث شد که برای حضور موثر و کارآمد و اثبات خود در جامعه گرافیک به فراخوان و رقابت های مختلف در زمینه گرافیک روی بیاورم. بنابراین تصمیم گرفتم بازه زمانی معینی را به طراحی پوستر های اجتماعی با مضامین مختلف بپردازم و همین آثار معدود را در رقابت های مختلف ارسال کنم که نتیجه ی آن، شد همان چیزی که اتفاق افتاد.
هیچ وقت در هنگام طراحی پوستر از تکنیک واحدی استفاده نکردم و در این راستا برای طراحی پوستر های تبلیغاتی از تکنیک عکاسی و تصویر سازی دیجیتال بهره بردم در حالی که در پوستر های با مضامین اجتماعی و سیاسی و حتی فرهنگی خود، معمولا از تکنیک های مختلف از جمله طراحی و تصویر سازی دستی و دیجیتال و حتی عکاسی استفاده نمودم. هیچ وقت به دنبال خلق هویت واحد در آثار خود نبوده ام با این وجود استفاده از ایمیج ها با نسبت های بزرگتر و اهمیت بیشتر نسبت به نوشتار در آثارم می تواند به نوعی هویت شخصی کارهای بنده به حساب بیاید.
لازم می دانم در اینجا مختصری در رابطه با جامعه ای که ما از آن با عنوان سنتی یاد می کنیم اشاره ای بکنم که درواقع با استفاده از کلماتی چون سنتی بودن، بخش وسیعی از معضلات آن لاپوشانی شده و به راه اشتباه گذشته خویش ادامه می دهیم. دلیل اینکه آثار گرافیکی و ایده های ناب طراحان معاصر گرافیک ما از طرف سفارش دهنده های عام مورد پسند واقع نمی شوند، حاصل بی سوادی جامعه در حیطه هنرهای بصری بوده و دلیل اصلی این اتفاق هم وجود یک سری افراد با سواد پایین بصری به عنوان طراح در جامعه است.
مردم ما چشمشان به این آلودگی های بصری که هر روز در سطح شهر و حتی برخی رسانه ها با آنها روبرو می شوند عادت کرده و متاسفانه همین آلودگی ها امروزه فرهنگ بصری ما را شکل داده اند و بر سلیقه ی عموم تاثیر بسزایی گذاشته اند. مردم به خواندن نوشتار بر روی بنر و پوسترهای آنچنانی عادت کرده اند در حالی که برای درک یک پوستر با اولویت تصویر، نیاز حتمی به خواندن نوشتار نخواهد بود. اگر این وضع به همین شکل ادامه پیدا کند، همیشه فاصله ای در روابط بین طراح گرافیک واقعی و مخاطب عام وجود خواهد داشت که به نفع هیچ یک از آنها نخواهد بود و همان روال قبلی ادامه خواهد یافت.
حال چگونه م یتوان این روابط را سامان بخشید؟ شاید یک راه حل مؤثر در این زمینه، کم رنگ کردن حضور نوشتار در پوستر های فرهنگی و اجتماعی باشد. مضامینی که به شکل تصاویر در کنار عنصر خط بتوانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند به مرور زمان می توانند به عنصر اصلی در پوستر های فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی در ایران تبدیل شوند و همین امر باعث بالا رفتن سواد بصری عموم شده کم کم بر فرهنگ بصری همین جامعه ی به اصطلاح سنتی ما تاثیر می گذارد تا جایی که سفارش دهنده ها دیگر به نوشته شدن عنوان اصلی در اندازه های نامتناسب و تکراری راضی نخواهند شد.»
فرزاد سعیدی، متولد سال ۱۳۷۰ و فارغ التحصیل رشته گرافیک از تبریز است.وی فعالیت حرفه ای خود را ازسال ۱۳۹۱شروع کرده است.