حمید نیلی معتقد است در حوزه فرهنگ و هنر بسیاری از سازمانهایی که موظف به رسیدگی به این کار هستند کمکار و یا بیکار هستند. چرا که دغدغهمندی لازم را نسبت به گفتمان انقلاب اسلامی ایران ندارند.
به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، کاوه مهدوی بازیگر، نویسنده و کارگردان تئاتر، در نشست بررسی تئاتر انقلاب که در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شد، با تاکید بر حضور همه تئاترهای کشور به عنوان زیرمجموعهای از تئاتر انقلاب گفت: تئاتری که پس از انقلاب اسلامی روی صحنه نمایش در تماشاخانهها و تالارهای نمایش ایران رفته باشد، تئاتر انقلاب است. حتی اگر نمایشهایی با نمایشنامه خارجی باشد. چرا که آن نمایشنامه خارجی را نیز همان نیروهای ایرانی و انقلابی روی صحنه بردهاند. هنرمندان کشور ما جدای از نیروهای انقلابی ما نیستند. چرا که تفکر انقلابی دارند. پس هر گونه تئاتری را روی صحنه ببرند در چارچوب اصول انقلاب آن نمایش اجرا خواهد شد.
وی افزود: مرزبندیهای انجام شده برای تئاتر انقلابی و غیرانقلابی را نمیپذیرم. با اینکه با چنین مرزبندیهایی مخالف نیستم اما اینکه استفاده از واژه انقلابی موجب مهجور شدن تئاترهای دیگر شود که از نظر برخیها انقلابی نیست، پیامدهای مخربی را میتواند برای تئاتر کشور داشته باشد. به این ترتیب میتواند، به جای دوستی، هنرمندان را مقابل هم قرار دهد. این هنرمندان تئاتر از طریق هنر خود ارتزاق میکنند. حال اینکه مدیریتهای وقت فرهنگی کشور آن را مغایر با انقلاب میدانند، در حالیکه اصلا چنین شرایطی را ندارند و تنها میان هنرمندان تئاتر کشور اختلافافکنی میشود و این موضوع اصلا به نفع تئاتر و هنر انقلاب نیست. من خودم هیچگاه از این مرزبندی استفاده نمیکنم. همچنین نامی برای تئاتر تولیدی خودم انتخاب نمیکنم. چرا که حرف من امروز در تئاتر با یک موضوعی است که میتوان آن را انقلابی نامید. روز دیگری ممکن است نمایشی را اجرا کنم که از نظر برخیها انقلابی نباشد با اینکه هیچ مخالفتی با مفاهیم انقلاب نداشته باشد. اما به عنوان تئاتر انقلاب هم نمیپذیرند. گاهی از ما میپرسند که تئاترهای ارزشی چه وضعیتی دارند. بلافاصله پس از شنیدن چنین مطلبی این سوال برایم پیش میآید که مگر تئاترهای دیگر بیارزش هستند که ما به بعضی از تئاترهای اجرا شده «ارزشی» میگوییم. با این کار ما تنها مخاطبان تئاتر و قدرت ابزار مهم فرهنگی تئاتر را از دست میدهیم. چرا که خودمان موجب کینهتوزی میشویم. مخاطبان تئاتر باید تئاترهای مختلف با موضوعات مختلف را ببینند. اینکه برای تئاتر مرزبندیهای فکری ایجاد میکنیم باعث سردرگمی مخاطب میشود. من میخواهم مردم برای تماشای تئاتر من بیایند. همچنین برای تماشای تئاتر دیگر هنرمندان هم به تماشاخانههای تئاتر بروند.
وی که چندی پیش نمایش کمدی «ایستاده، منتظره، پیچیده، نیامده» با موضوع «اقتصاد مقاومتی» را در تماشاخانه مهر حوزه هنری روی صحنه برد، گفت: در آثاری که تولید کردهام تاکنون نمایشی را که دچار کلیشهها شده باشد روی صحنه نبردهام. چرا که درگیری کارگردان و نویسنده تئاتر با کلیشهها از رشد و پیشرفتهای خلاقیت هنری آنها جلوگیری میکند. از سوی دیگر نیز مخاطب تئاتر را نیز از دست خواهد داد. ما باید با هنر خود هر روز و هر لحظه مخاطب بیشتری را به تئاتر جذب کنیم. چرا که مخاطب امروز دارای قدرتهای تحلیلی بالایی است و به تماشای اجرایی حرفهای از تئاتر نیاز دارد. هنگامی که یک موضوع تکراری اما مهم را بخواهیم با تئاتر به مخاطب نشان دهیم، باید آن را دراماتیک بیان کنیم. در این صورت است که مخاطب متوجه میشود که اینگونه نیز میتواند به آن موضوع تکراری نگاه کند. هنرِ هنرمندان تئاتر باید همین باشد. به جای آنکه دیواری شویم مقابل دیدگان تماشاگر و میان مخاطبان تئاتر دستهبندی ایجاد کنیم، پنجرهای شویم تا مردم از آن پنجره دنیا را طور دیگری ببینند و آگاهی بیشتری دریافت کنند.
مهدوی ادامه داد: عنصر اولی که برای من و دیگر هنرمندان تئاتر باید مهم باشد، عنصر زیباییشناسی است. متن، حرف و هدف پس از عنصر زیباییشناسی قرار میگیرد. برای بیان یک موضوع مهم اجتماعی با یک هدف مشخص، ابتدا باید زیباییشناسی درستی را انجام دهیم. سپس متن نمایشی خوبی را برای اجرای تئاتر انتخاب و یا تولید کنیم. در پایان حرفی که میخواهیم به مردم ارائه دهیم مهم است. کار تئاتر حرف زدن نیست. نشان دادن است و نشان دادن نیازهای اجتماعی مردم تنها از طریق عناصر زیباییشناسی به دست خواهد آمد. عناصر زیباییشناسی که تکراری باشد، دیگر عناصر زیباییشناسی محسوب نمیشود. چرا که مخاطب بارها آن را دیده است. پس نمیتواند برایش جذابیتی داشته باشد. ما باید برای مخاطب خود نوآوری داشته باشیم. خلاقیت نمایشی را به کار بگیریم تا تماشاگر با خروج از سالن نمایش ذهنش درگیر داستان باشد و تحولی را درون افکار او بوجود آوریم. خوشبختانه در فضای عام این موضوع میان هنرمندان تئاتر از این مرحله عبور کردیم. با اینکه ممکن است هنرمندان تازهکار تئاتر دچار چنین کلیشههایی شوند. اما تقریبا نسلهایی که بیش از 20 سال به تئاتر پرداختهاند، این دوران را گذرانده و تجربه کردهاند.
وی درخصوص کلیشههای رایج در میان تئاترهای با موضوع انقلاب گفت: کلیشه تنها مختص ایران و تئاتر حرفهای نیست. در همه جای دنیا ممکن است که هنرمندان تئاتر دچار کلیشه شوند. حتی در کشوری مثل فرانسه که از تئاتر خوبی برخوردار است، کلیشهها حضور دارند. اما در بخش خاصی از تئاتر فرانسه که مردم برای تماشای همان کلیشهها پا در تماشاخانه میگذارند، کلیشهها نمایان است. در تئاتر آزاد ایران هم کلیشهها خودنمایی میکنند. مردم نیز برای تماشای همانها به سالن تئاتر میروند.
مهدوی در مورد چگونگی فعالیت نسل جدید در حوزه تئاترهای با موضوع انقلاب و دفاع مقدس گفت: من خود از نزدیک جبهههای جنگ تحمیلی را ندیدهام. چرا که متولد دهه50 هستم. اما پدرم پزشک بود. به همین دلیل هم هر چند وقت یک بار به مدت یکماه به جبهههای جنگ میرفت. به این ترتیب به محض پخش تصاویر جنگی از تلویزیون ترس تمام وجود مرا فرا میگرفت. آنچه در ذهن من از جنگ در کودکی نقش بسته بود همین دلهرهها و نگرانیها است. اما از آنجایی که ما اصالتا خوزستانی هستیم، خاطرات زیادی از جنگ را شنیدم. هم از پدرم و هم از دیگر اقوام نزدیک که در قلب جنگ حضور فعال داشتند. به این ترتیب گنجینه ذهنی من از جنگ مملو است. برای دیگران هم چنین است. آنهایی که دوران انقلاب و پیش از آن را ندیدهاند، به هر شکل ممکن درکی از آن دارند. حتی نسلهای دهه هفتاد هم توان درک انقلاب را دارند. چرا که ذهن کنجکاو دارند. مطالعه و حضور فعال در دنیای رسانه دارند. پس مجموع اینها ساختاری است که از انقلاب در ذهن یک نویسنده دهه هفتادی میتواند شکل بگیرد. نسلهای جوان تئاتر کشور برای پرداخت صحیح به موضوع انقلاب و اصول آن به مواد اولیه لازم نیاز دارند. باید این مواد به عنوان منابع دست اول در اختیار آنها قرار گیرد تا با خلاقیتهای نمایشی آنچه دریافت کرده است را به نمایش گذارد. مواد لازم به عنوان منبع مورد نیاز یک دهه هفتادی لزوما کتاب و اسناد نیست. اما اگر کتابی در ادبیات انقلاب تولید شود که همه مردم علاقهمند به مطالعه آن شوند، میتواند به روند رو به رشد تئاتر کشور کمک کند.
مهدوی با تاکید بر تامین نیازهای نسل جوان برای تولید و فعالیت در تئاتر گفت: نسل امروز هر چیزی را نمیپذیرد. پس باید برای ارائه یک مطلب مهم از عناصر زیباییشناسی و جذاب در هنر تئاتر بهره ببریم. یکی از این کارها استفاده از کمدی و طنز است. نسل جوان امروز کمحوصله شده است و با دنیای پرسرعت روز دنیا همگام است. پس باید خوراکی تهیه کنیم که برایش جذاب و لذتبخش باشد. این یکی از راههای اثرگذاری روی مخاطب است.
وی در مورد کمرنگ بودن اقتباس از آثار ادبی انقلاب و دفاع مقدس در تئاتر کشور گفت: اقتباس از ادبیات و رمان انقلاب و دفاع مقدس به منابع گسترده و ناب نیازمند است. این منابع هم به عنوان منابع مطالعاتی باید مورد توجه قرار گیرد و هم منابع مالی کار باید تامین شود. در همین حوزه هنری در دورهای که نمایش «من که دا نیستم» روی صحنه بود، تصمیم بر اقتباس از آثار ادبی گرفته شد. اما به دلیل عدم وجود منابع مالی و همچنین کمبود منابع مطالعاتی لازم این حرکت بسیار ارزشمند متوقف شد. حوزه هنری یکی از مراکز پیشرو در امور فرهنگی هنری کشور است اما از منابع مالی اندکی برخوردار است. شاید اگر توجه بیشتری به حوزه هنری در امور تئاتر شود تحولات قابل توجهی را در آینده برای تئاتر کشور شاهد باشیم.
مهدوی در پایان افزود: مدیران فرهنگی باید به هنرمندان اجازه شکوفایی نبوغ فکری را دهند. در غیر این صورت تئاتر ما آن هم در بُعد کلان خود با اهداف و آرمانهای انقلاب بزرگ ایران آنچنان که شایسته است رشد نخواهد کرد. تئاتر ایران برای رشد در ابعاد گوناگون پایههای نظم اجتماعی خود که همان انقلاب است به جریانسازی سالم و درست نیازمند است. ما تاکنون نتوانستهایم چنین جریانی را در تئاتر شاهد باشیم.
حمید نیلی، تهیه کننده تئاتر، نیز در این نشست صحبتهای خود را با بیان بررسی و آسیبشناسی زیرساختهای تهدیدی انقلاب آغاز کرد و گفت: شناخت تهدیدات انقلاب اسلامی مستلزم شناخت ارکان و اصول اساسی آن است. انقلاب اسلامی طرح نویی بود که ریشههای متعالی در اسلام داشت و انقلاب بیهدفی نبود که رهبران آن بدون درک و از سر تصادف و یا قدرتطلبی به فکر انقلاب افتاده باشند. بلکه رهبران و انقلابیون با درک کامل از ارکان و اصول اسلام و با هدایتهای آگاهانه جرقه انقلاب را زدند. مردم نیز کاملا متوجه بودند که انقلاب با چه ارکان و اهداف و آرمانهایی به منصه بروز و ظهور رسیده و باید از آن با تمام وجود پشتیبانی کنند. این در حالی است که پس از گذشت حدود 40سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران گفتمان انقلاب اسلامی در میان فرهنگ و هنر ما آنچنان که باید خود را نشان نداده است. اهمیت ارکان انقلاب در این است که پایداری و ناپایداری انقلاب اسلامی و ساخت درونی آن وابسته به ارکان انقلاب است و لذا هر نوع آسیب، ضعف، تهدید یا چالشی متوجه این ارکان باشد، در واقع به معنای تهدید هویت انقلاب بوده و یا پایداری و ثبات انقلاب را هدف قرار داده است. دشمنان انقلاب هم در پروسه خصومتورزی و دشمنی خود با انقلاب اسلامی، به این درک رسیدهاند که انقلاب اسلامی با چنین اهداف و آرمانهایی طرح نویی را در جهان درانداخته و در مقابل گفتمانهای عصر کنونی همانند لیبرالیسم، مارکسیسم، ناسیونالیسم و... قرار خواهد گرفت. درواقع، انقلاب اسلامی با هدف تحقق و حاکم کردن یک زندگی مبتنی بر ارزشهای دینی برای مردم به وقوع پیوست؛ ارزشهایی که هم دنیا و هم آخرت انسانها را میتواند شکوفا سازد.
نیلی در ادامه با تاکید بر پرداخت هنر تئاتر به گفتمان انقلاب گفت: باید در پی راهاندازی گفتمان انقلاب اسلامی ایران باشیم. آن گفتمانی که حضرت امام خمینی به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی آن را مطرح کرد. جریانسازی این امور اگر به نحوی درست و پابرجا شکل گیرد، بیشک تاثیرات جاودانی با خود همراه دارد. جریان گفتمان انقلاب هم شکل نخواهد گرفت مگر با تقویت فرهنگ انقلاب اسلامی که به دست هنرمندان ساخته خواهد شد. متاسفانه در حوزه فرهنگ و هنر بسیاری از سازمانهایی که موظف به رسیدگی به این کار هستند کمکار و یا بیکار هستند. چرا که دغدغهمندی لازم را نسبت به گفتمان انقلاب اسلامی ایران ندارند. گفتمان انقلاب اسلامی ایران به معنای برپایی و حفظ اصول یک جامعه اسلامی و برقراری آن در تمامی کشورهای دور و نزدیک دنیا با هدف ایجاد رابطه نزدیک میان جوامع مختلف بشری است. حال با این تعریف آیا سزاوار است که ما هنرمندان و اهالی فرهنگ کشور از اهداف والای انقلاب خود به خاطر هیچ و پوچ عقبنشینی کنیم؟
وی با خطاب قرار دادن هنرمندان تئاتر کشور گفت: یکی از وظایف مهم هنرمندان و مدیران فرهنگی کشور در رابطه با هنر انقلاب شناسایی تهدیدات و چالشهای از پیش برنامهریزی شده دشمنان است که در پی شکست دادن جامعه مردمی انقلاب اسلامی ایران است. یکی از چالشگران و مانعسازان گفتمان انقلاب اسلامی رقبای گفتمانی است که از سوی نظام سلطه پیگیری میشود. در واقع، نظام سلطه با گفتمان لیبرالی، گفتمان انقلاب اسلامی را پادگفتمان خود در عصر نوین تلقی و بنیادیترین تهدید علیه خود فرض کرده است. از این رو، نظام سلطه برای مقابله و چالشسازی علیه انقلاب اسلامی تهدیداتی را در سه سطح نظری، ساختاری و کارگزاری دنبال کرده است. پس ما باید آگاهانهتر از آنچه تاکنون پیش رفتهایم به فعالیتهای خود ادامه دهیم. هنرمندان انقلابی به هنرمندانی گفته میشود که هر لحظه بیدار و هشیار هستند تا تهدیدهای داخلی و خارجی را شناسایی و با هنر خود آنها را به مردم معرفی کنند. به عنوان مثال، یکی از این مسائل برقراری اقتصاد مقاومتی برای ایستادگی و پایداری استقلال مردمی است. اما چرا از سوی هنرمندان جدی گرفته نمیشود. چرا از سوی سازمانهایی که چندین برابر حوزه هنری بودجه فرهنگی را به خود اختصاص میدهند نه کاری صورت میپذیرد و نه حمایتی از تولید آثار با چنین اهدافی میکنند.
وی اضافه کرد: یکی دیگر از مهمترین مسائلی که تهدیدی برای عزت مردم ایران محسوب میشود موضوع کمآبی و منابع آن است. سوال اینجاست آنهایی که ادعای روشنفکری دارند و به مسائل خیلی دور از ذهن در تئاتر میپردازند، آیا موضوع کمآبی را نمیتوانند با هنر خود در حوزه تئاتر به نمایش گذارند. ارائه برنامهای هنرمندانه با اجرای تئاتر به مردم برای کنترل بحران آب کشور و تلنگری به مدیران مربوطه مهمتر است یا پرداختن به موضوع قشر خاصی از اروپا با تفکری پوچگرایانه که هیچ نتیجهای برای مردم نخواهد داشت.
نیلی در پایان گفت: آنهایی که میگویند اجرای تئاترهایی که با موضوع مورد تایید نظام است سفارشی و غیر هنری است، کمی هم به فکر آینده خود و مردم کشور خود باشند. موضوع کمآبی هیچ ربطی به دولتهای روی کار و نظام جمهوری اسلامی ندارد. یک واقعه طبیعی است که باید با کمک هم از بحران آن به سلامت عبور کنیم. این موضوع به میزان انسانیت هنرمندان مربوط است. مگر انقلاب اسلامی ایران چه میخواهد. انسانیت به خرج دهیم تا انقلاب را نیز زنده نگه داریم.