ناصر سیفی با تاکید برآنکه اقتصاد هنر در ایران معنا ندارد از وجود بازار سیاه و دلالان در این عرصه خبر داد و گفت: این بازار توسط عدهای آدم سودجو و منفعت طلب که به جریانهای خارجی وابسته هستند، اداره می شود. در نهادهای فرهنگی و هنری که دولتی هستند نیز نگاههای آماری وجود دارد و برای آنها عمق آثاری که به نمایش گذاشته می شود مهم نیست.
ناصر سیفی، هنرمند نقاش در گفت و گو با سایت مرکز تجسمی حوزه هنری با اشاره به آنکه درحال حاضر هنرهای تجسمی اعم از نقاشی، طراحی، عکاسی و ... نتوانسته با فضای عمومی جامعه مرتبط شوند گفت: از آنجایی که بیشتر فضاهایی که آثار هنری در آن خلق میشوند، فضای روشنفکری است، از این رو با اوضاع و احوال جامعه مرتبط نیست.
او با یادآوری آنچه طی سه ده گذشته در حوزه هنرهای تجسمی شاهد بودهایم اظهار کرد: در زمان جنگ نیز شاهد آن بودیم که جز تعدادی از هنرمندان، عکاسان و نقاشانانی که در حوزه هنری فعال بودند، سایر هنرمندان با حال و هوای عموم جامعه مرتبط نبودند. اکنون نیز شاهد ظهور NGOهایی هستیم که با توجه به نگاههایی که خارج از مرزهای ما به هنر وجود دارد و باتوجه به خواسته خریداران غربی، خط و مشی برای هنر ما مشخص میکنند. این امر سبب میشود تا هنرمندان درگیر موضوعات و مسائل جامعه خود نشوند.
این هنرمند، کج سلیقگی و نبود عمق بینش در مدیران فرهنگی را یکی دیگر از عواملی دانست که هنرمندانی که در نهادهای فرهنگی فعال هستند هم نتوانسته با خواست جامعه همسو شوند و گفت: گویی بستر لازم برای هنرمندان فراهم نیست. در این میان برخی هنرمندان در مراسمهای خاص به خلق اثر میپردازند که این نیز فصلی و مقطعی است و کار اساسی و بنیادین در جهت نیازهای مردم انجام نمیشود. این درحالی است که در جامعه موضوعات و باورهایی وجود دارد که هنرمندان باید نسبت به آن عکسالعمل نشان دهند ،اما درهنر معاصر شاهد چنین چیزی نیستیم.
سیفی با تاکید برآنکه اقتصاد هنر در ایران معنا ندارد از وجود بازار سیاه و دلالان در این عرصه خبر داد و گفت: این بازار توسط عدهای آدم سودجو و منفعت طلب که به جریانهای خارجی وابسته هستند، اداره می شود. در نهادهای فرهنگی و هنری که دولتی هستند نیز نگاههای آماری وجود دارد و برای آنها عمق آثاری که به نمایش گذاشته می شود مهم نیست. فرصت و بستر لازم را نیز فراهم نمیکنند و ارائه بیلان کار برایشان اهمیت دارد. هرچند ممکن است کار خوب هم انجام شود اما در روزمرگی و امور تکراری، گم میشوند.
او با اعتقاد به آنکه دغدغه فرهنگی، بزرگ است و نهادی میتواند تاثیرگذار باشد که پیشنیازهای هنر از جامعه شناسی هنر و روانشناسی هنر گرفته تا تاریخ هنر و اسطورهها را بشناسد و آیینها و عقاید یک جامعه را بفهمد گفت: نهادهای فرهنگی میتوانند هنرمندان را پرورش دهند. در این میان، هنرمند به معنای واقعی خود، عالمی دارد که به ان میپردازد اما تعداد هنرمندان معاصر که دارای عالم خود باشند، کم است و گویا عالم آنها با عوالم دیگران گره خورده و صاحب نگاه مستقل و مولف نیستند که بخواهند حرفی بزنند.
در ادامه این گفت و گو، سیفی با اعلام آغاز طراحی چندین تابلوی جدید از برگزاری نمایشگاه آثارش طی 6 ماه آینده خبر داد و گفت: هرچند کارهایی که انجام میدهم شخصی هستند؛ اما مضامین اجتماعی را در بر میگیرند. آثاری که در این نمایشگاه به نمایش درخواهد، آمد نیمه انتزاعی هستند؛ به این معنا که خیلی مبهم نیستند و به نوعی میتوان گفت، کارهای جدیدی در معرض دید عموم گذاشته خواهد شد.