علی چهارمحالی، هنرمند نقاش خوزستانی، معتقد است: قبل از خلق هر اثر هنری منجمله آثار عاشورایی، باید آن را زندگی کرد و پیام اصلی واقعه عاشورا یعنی آزادگی و زیربار ظلم و ستم نرفتن را درک کرد و سرمشق کارها قرار داد.
این هنرمند نقاش که اثرش در دهمین دوره سوگواره هنر عاشورایی برگزیده شد، در گفتوگویی با خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری درباره اینکه همزمان با ایام محرم و برگزاری یازدهمین هنر عاشورایی، هنر تجسمی چقدر میتواند در انتقال پیام عاشورا موثر باشد، گفت: من فکر میکنم نه تنها هنر تجسمی بلکه به طور کلی هنر، نه تنها برای عاشورا بلکه برای هر مبحثی میتواند واسطه و رسانهای خوب و در عین حال تاثیرگذارتر از هر رسانه دیگری باشد. عاشورا هم موضوع گستردهای است. عاشورا به عربی معنی روز دهم محرم را میدهد که در آن روز اتفاق مهمی افتاد که این اتفاق پیام خیلی مهمی به همراه داشت و به نظرم پیام اصلی مهم است نه اینکه صرفا جنگی که صورت گرفت مورد توجه قرار بگیرد، بلکه باید به دنبال علت آن رویداد بود و آن را به زندگی بسط داد.
وی درباره اینکه چطور میتوان اثری خلق کرد که در عین هنری بودن، کاربردی هم باشد و مردم در آیینهایشان از آن ها استفاده کنند تا محدود به گالریها نباشد، بیان کرد: به نظرم درخصوص هر اثر هنری باید ابتدا آن را زندگی کرد، یعنی من نباید برای سوگواره هنر عاشورایی تصمیم بگیرم، بلکه باید از قبل آن را درک کرد. واقعه عاشورا هم همین طور است؛ باید به پیام اصلی آن رویداد یعنی آزادگی و زیر بار ظلم و ستم نرفتن توجه کرد و آن را سرمشق کارها قرار داد. به عنوان مثال چطور میشود یک کار خوب و همهگیر ارائه داد؟ برای این اتفاق ابتدا باید در آن زندگی کرد. به نظرم بخش دبیرخانه سوگواره هنر عاشورایی هم باید در این بخش متمرکز باشد و تبلیغاتی وسیع بر روی پیامهای اصلی عاشورا برنامهای طراحی کند.
چهارمحالی سپس در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر اینکه شاخصههای اصلی آثار عاشورایی چیست، خاطرنشان کرد: مهمترین شاخصه در این زمینه به نظرم این است که پیامهای عاشورایی را در آثارمان جای بدهیم و اینکه در گام بعدی آثارمان با هنر معاصر و حال حاضر هنر دنیا متناسب باشد؛ چراکه رسانههای جدید در حال حاضر زیاد شدهاند و نباید از آن ها غافل بود و تا حد ممکن باید از آن ها استفاده کرد و تاثیر بیشتری از آن ها گرفت.
این هنرمند نقاش همچنین درباره اینکه ماه محرم و واقعه عاشورا یک واقعه واحد و متعیین است، چگونه میتواند در یک اثر هنر تجسمی از کلیشهها دور شود، اظهار کرد: ما یک سری المانهایی در این زمینه داریم که یادآور یک سری چیزهاست. به عنوان مثال انواع علم و ... چیزهایی نیستند که یکدفعه شکل گرفته باشند. بنابراین اگر قرار است المانهای جدیدی درست کنیم تا از کلیشه دور باشد کمی زمان بر است و یک سیکل و دورهای را باید طی کند تا کامل جا بیفتد. پس اگر قرار است از کلیشهها دور شویم یکدفعه این اتفاق نمیافتد و حتما باید چیزهای برتری برای جایگزینی پیدا کنیم و سپس از آنها دور شویم.
وی در پایان نسبت به زمان ارسال آثار به سوگواره هنر عاشورایی ابراز نارضایتی کرد و گفت: فراخوان یازدهمین دوره از این سوگواره دیدم و متاسفانه مثل قبل زمان خیلی کمی برای ارسال آثار گذاشتهاند؛ در حالی که باید برای این رویداد فراخوانی همچون فجر طراحی کنند که از چند ماه قبل هم موضوع مشخص باشد و هم اینکه برنامهریزیهای دقیقی شکل بگیرد که اگر این اتفاق بیفتد مسلما کارهای حسابی و بهتری ارائه خواهند شد.