گرسنگی فرهنگی در موسیقی خیابانی ارومیه / نفوذ موسیقی محلی ترکیه

گرسنگی فرهنگی در موسیقی خیابانی ارومیه / نفوذ موسیقی محلی ترکیه
وقتی در خیابانهای ارومیه گردش می کنیم و یا مسافرانی از دور و نزدیک در خیابانهای این شهر حضور دارند و موسیقی خیابانی را می بینند و می شنوند احساس می‌کنند که در خیابانهای یکی از شهرهای ترکیه هستند!
يکشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۴۵
کد خبر :  ۱۵۷۷۱۱

گرسنگی فرهنگی در موسیقی خیابانی ارومیه / نفوذ موسیقی محلی ترکیه

به قلم : داریوش علیزاده

وقتی  در خیابانهای ارومیه گردش می کنیم و یا مسافرانی از دور و نزدیک در خیابانهای این شهر حضور دارند و موسیقی خیابانی را می بینند و می شنوند  احساس می‌کنند که در خیابانهای یکی از شهرهای ترکیه هستند!

به نام خدا

در جهان امروز موضوع موسیقی به عنوان یکی از مهم‌ترین داشته‌های بشر شناسنامه فرهنگی و اجتماعی هر ملت و کشوری یر هیچ کس پوشیده نیست و همه دولتها در جهان همواره در تلاش هستند که با تولید و انتشار آهنگ های مختلف موسیقی بر  بخشی از اهداف خود در معرفی فرهنگ بومی و گاها استعمار فرهنگی سایر ملت ها برنامه هایی هدفمند را اجرا کنند.

 امروزه انواع موسیقی به روش های مختلف و آسان تر از دوران گذشته در دسترس عموم مردم با علاقه مندی های گوناگون است و مخاطبان با حضور در فضاهای مجازی ، کنسرت ها،  کافه ها ، وسایل نقلیه عمومی ، خصوصی و خانه‌های خود انواع موسیقی دلخواه را گوش می دهند که در این میان اجرای « موسیقی خیابانی » نیز یکی از کانال های ارتباطی مردم با هنر موسیقی است که شاخص های خاص خودش را دارد و در بسیاری از کشورهای جهان با ضریبی متفاوت از جمله ایران و شهرستان ارومیه به عنوان یک حرفه پولساز که بسیاری از هنرمندان از آن طریق امرار معاش می‌کنند مطرح است.

 شهرستان ارومیه از دوران قدیم تا به امروز مکانی با زندگی اقوام و ادیان مختلف با آداب و رسوم  متفاوت بوده است که هرکدام شاخص‌های ویژه‌ای را دارند که در این میان  موسیقی هر قوم مهمترین این شاخص‌ها است و شهرستان ارومیه در خصوص موسیقی محلی و تنوع آن به سبب «  قومیت ها و اشتراکات مرزی با کشورهای همسایه»  یکی از غنی‌ترین مکان های ایران در این خصوص می باشد که اصولا نمود بارز آن را بایستی در « موسیقی خیابانی ارومیه » شاهد باشیم که متاسفانه اینطور نیست و این سوال همواره در ذهن دوستداران موسیقی است که چرا هنرمندان موسیقی خیابانی در ارومیه همواره از « موسیقی محلی کشور ترکیه » استفاده می‌کنند و خواسته و ناخواسته فرهنگ کشور ترکیه را در ارومیه تبلیغ می کنند؟؛  تا جایی که وقتی  در خیابانهای ارومیه گردش می کنیم و یا مسافرانی از دور و نزدیک در خیابانهای این شهر حضور دارند احساس می‌کنند که در خیابانها یکی از شهرهای ترکیه هستند!

در نخستین مرحله از بررسی این موضوع بایستی نظری بر عملکرد نظام فرهنگی دولت ترکیه از چند دهه گذشته تا به امروز در عرصه موسیقی؛  به ویژه موسیقی محلی داشته باشیم و آن گونه که از شواهد پیداست دولت ترکیه با درک اهمیت حفظ و صیانت از فرهنگ بومی خود و تبلیغ شاخص‌های مهم فرهنگی از جمله موسیقی در جهان،  برنامه های بلند مدت و کوتاه مدتی را با مدیریتی  موفق به اجرا گذاشته است که «  پژوهش در عرصه موسیقی محلی در نواحی مختلف این کشور و استخراج موسیقی های فولکلور و تبدیل آنها به آهنگ هایی به روز شده بر اساس نیاز جامعه کنونی توسط اساتید خبره و صاحب سبک در کنار معرفی این موسیقی از زبان خوانندگان مشهور با ساز بندی مناسب و صحنه سازی های مردم پسند در قالب کلیپ های حرفه ای و انتشار آنها در آلبوم های مختلف موسیقی در  رسانه های دیداری و شنیداری و فضاهای رسانهای موجود»  ضمن تبدیل هنرموسیقی به تجارتی پرسود ،  با توجه به«  اشتراکات فرهنگی،  دینی و زبانی»  مردم ارومیه با  آن سوی مرز ؛ موسیقی ترکیه تبدیل  به بخشی از فرهنگ بومی مردم این بخش از ایران  در شمال غرب آن شده است.

 از نگاهی دیگر با بررسی موضوع نفوذ فرهنگی دولت ترکیه با استفاده از هنر موسیقی و تبدیل موسیقی های بومی خیابانی ارومیه به این موسیقی بایستی « عملکرد نظام فرهنگی ایران » را نیز از چند دهه گذشته زیر ذره بین قرار دهیم تا این موضوع برای همگان تفهیم شود که آیا مدیریت فرهنگی کشور در عرصه موسیقی های محلی در آذربایجان و شهرستان ارومیه عملکرد موفقی داشته است؟

 آنگونه که پیداست « نبود زیرساخت‌های شناسایی موسیقی های محلی و تبدیل و تطبیق آنها بر اساس نیاز جامعه امروز، نبود تولیدات حرفه‌ای در عرصه موسیقی فولکلور آذربایجان،  عدم پرورش کارشناسان خبره در عرصه پژوهش و تولید و آهنگسازی، عدم حمایت از هنرمندان بومی و شناخته شده و مهمتر از همه نبود برنامه مشخص در راستای معرفی داشته‌های بومی در عرصه موسیقی محلی از طریق رسانه‌های رسمی»  نتیجه‌ای جز این نخواهد داشت که مردم از داشته‌های فرهنگی خود غافل شده و جهت پر کردن جای خالی نیازهای فرهنگی در اذهان خود و رفع « گرسنگی فرهنگی » به آنچه که دسترسی آسان دارند رجوع کرده و نیازهای خود را برطرف نمایند. (  آنچه که دیده بیند دل کند یاد(

 نتیجه می گیریم که مقصر اصلی در این خصوص نه خود مردم عادی و نه هنرمند نیازمند ؛ بلکه مشکل اصلی خود دولت است که نتوانسته موسیقیهای بومی این دیار را با برنامه ای هدفمند «  حفظ ، بازسازی و معرفی کرده »  و به واسطه آن بخشی از  نیازهای فرهنگی جامعه را پوشش داده و از آنها حمایت کند و در این صورت تداعی ذهن گردش در خیابانهای ترکیه برای کسانی که در خیابانهای ارومیه هستند دور از ذهن نیست .

داریوش علیزاده – کارشناس موسیقی / ارومیه - خرداد 1401 شمسی

 

ارسال نظر