روایت یک فتح در دیدار با سرهنگ « محمد صفری»

 به گزارش روابط عمومی حوزه هنری خراسان شمالی، در این دیدار یک ساعته سرهنگ «محمد صفری» به نقل خاطراتی از عملیات  بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر پرداخت.

بر اساس این گزارش، سرهنگ «محمد صفری» که از سال 60 به جبهه اعزام و مسئولیت‌های گوناگونی، همچون فرمانده گروهان، معاون گردان، فرمانده گردان رسول ا... (ص)، فرمانده تیپ محوری سلمان لشکر ۵ نصر، برعهده داشت و در عملیات‌هایی همچون مسلم بن عقیل، بدر، والفجر مقدماتی، یک، سه و هشت، کربلای یک، چهار و پنج، بیت المقدس 2 و 3، شرکت کرده است، از این که آزادسازی خرمشهر از آرزوهای مردم ایران بود، سخن گفت و به اهمیت خرمشهر و خوزستان برای عراقی‌ها اشاره و اضافه کرد: تا جایی که عراقی‌ها اسامی خیابان‌های خوزستان را به نام‌های عربی تغییر داده و نام‌گذاری کرده بودند.

سرهنگ صفری به مقاومت 35 روزه مردم خرمشهر با دشمن با دست خالی و بدون اسلحه هم در این دیدار اشاره کرد و با توجه به سیاست بنی صدر و مخالفت او با سپاه و بسیج از این که هیچ‌گونه سلاحی در اختیار مردم قرار نمی‌داد، سخن گفت.

 او به نامه سردار شمعخانی که فرمانده سپاه خوزستان بود و سخنانش مبنی بر این که سپاه یک نهاد رسمی است و چرا اسلحه و مهمات در اختیار این نهاد قرار نمی‌دهند، اشاره کرد و اظهار داشت: با وجود این شرایط سخت، مردم تا پای جان برای آزادسازی خرمشهر ایستادگی کردند.

این رزمنده دفاع مقدس هم‌چنین به بخشی از مصاحبه شهید «محمدجهان آرا» پرداخت و از این که اگر چه مردم دست خالی با دشمن می‌جنگند، اما خدا را دارند و در این مسیر تنها نیستند، سخن به میان آورد.

وی عملیات فتح خرمشهر را بزرگ و آن را معادل یک سوم کل مناطقی که عراق گرفته بود، دانست و افزود: در این عملیات 20 هزار عراقی اسیر شدند.

«میرفخرایی» همسر سرهنگ «محمد صفری» هم به بیان خاطراتی از حضور داوطلبانه اش به عنوان امدادگر در بیمارستان «جندی شاپور» اهواز پرداخت و ادامه داد: از طریق تریبون نماز جمعه نسبت به اعزام جمعی از بانوان  به جبهه به عنوان  مددکار آگاهی پیدا کردم و به واسطه آموزش‌هایی که در جهاد دیده بودم، داوطلب حضور شدم.

وی هم‌چنین به  فعالیتش در بخش مجروحان ضربه مغزی و موج انفجاری اشاره کرد و از نفوذ ستون پنجمی‌ها و منافقان که کار را برای کادر بیمارستان سخت کرده بود، گفت تا جایی که به واسطه مجروحیت سردار اعلایی فرمانده نیروی دریایی به  بیمارستان ورود پیدا کرده و قصد جان وی را کرده بودند.

«میرفخرایی» از سختی‌های زندگی با وجود فرزندانش در شرایطی که امنیت چندان در شهرها به واسطه حضور منافقان برقرار نبود، هم برایمان گفت و از این که چگونه سرهنگ «محمد صفری» به او در نامه نگاری‌ها قوت قلب می‌داد و دلش را قرص می‌کرد و می‌گفت: خداوند آگاه و ناظر بر اعمال ماست و از شما حفاظت می‌کند، آن هم وقتی ما در راه اسلام می‌جنگیم.

بر اساس این گزارش، در پایان این دیدار تابلوی خوشنویسی شده از اشعار بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی از سوی مجموعه  حوزه هنری خراسان شمالی به همراه قاب عکسی از دوران دلاورمردی‌های این رزمنده در جبهه به سرهنگ «صفری» تقدیم شد.