کلمه طنز از کلمه لاتین satur به معنای پُر گرفته شده ولی قرار دادن lanx در کنار آن که به معنی متفرقه یا مخلوط است عبارت lanx satura را ساخت که در لغت به معنای یک ظرف کامل از انواع میوهها است.
کلمه satura توسط کوینتیلیان به کار رفته و از نظر او، طنز یک شکل ادبی سختگیرانه است که فقط برای نشان دادن طنز در آیات هگزامتر ( ژانری ادبی کاملاً رومی) مورد استفاده قرار میگرفت. اما این اصطلاح به زودی تغییر کرد. وی یونانیان را هجو و در مورد کارهای آنها اظهار نظر میکرد. اما در حال حاضر، معتقد هستند اولین منتقدی که اصطلاح طنز را به معنای گسترده و مدرن به کار برد، آپولیوس بود و منشا طنز را هم کمدی قدیمی ارسطوفان میدانند. اولین منتقدی که اصطلاح طنز را به معنای وسیعتر و مدرن به کار برد، آپولیوس بود.
در قرن هفدهم میلادی نیز برخلاف تصور آن زمان، آیساک کازوبون "فیلسوف" اولین کسی بود که با ریشهشناسی طنز از Satyr مخالفت کرد. ضمنا، رابرت الیوت در مورد این موضوع مینویسد: «همان طور که یک محقق مدرن اشاره کردهاست به محض این که یک اسم وارد حوزه استعاره میشود، پسوند را برای گسترش فرا میخواند و satura که فاقد اشکال لفظی، قید یا صفتی بود بلافاصله با تصاحب واژه یونانی ""satyros به صورت satyr و مشتقات آن گسترش یافت. اما نتیجه عجیب این است که "طنز" در انگلیسی از Satura لاتین آمده است. ولی طنز و دیگر گونههای شوخطبعی ریشه یونانی دارند. اصلاحات بعدی نیز ریشه لاتین کلمه طنز را به satyra تغییر داد اما در انگلستان، تا قرن شانزدهم آن را satyre مینوشتند.»
به طور کلی، قوانین طنز به گونهای است که باید کارهایی بیش از خنداندن شما انجام دهد زیرا خنده مولفه اساسی طنز نیست. ضمنا انواع گوناگون شوخطبعی حتی وقتی از ابزارهای کنایهآمیز، طنز و بورلسک استفاده میکنند و به موضوعهایی مانند سیاست، دین یا هنر میپردازند لزوماً طنزآمیز نیستند و حتی طنزهای سبک نیز حالت جدی دارند. علاوه بر آن، برگزارکنندگان جایزه Ig Nobel آن موضوع را این طور توصیف میکنند: «ابتدا مردم را میخندانند و سپس آنها را به فکر فرو میبرند.»
نمونههای مدرن طنز را میتوان در نمایش های مشهوری مانند نمایش روزانه، گزارش کولبرت، شنبه شب زنده و حتی سیمپسونها یافت.
سه نوع متداول طنز وجود دارند که هر کدام دارای ویژگیهای متمایز مخصوص به خود هستند و حتی از نظر میزان سختگیری با یکدیگر تفاوتهایی دارند.
از بین سه نوع طنز، طنز هوراتیکه به نام هوراس "طنزپرداز رومی" نامگذاری شدهاست و نسبت به موضوعی که به آن میپردازد ملایمترین و دلسوزانهترین نوع بیان را دارد و هدف آن فقط خنداندن مردم است. طنزگویان هوراتی از طریق شوخطبعی سبک به موضوعاتی که به نظر آنها بیشتر احمقانه است، میپردازند. این نوع طنز، بندرت شامل حملات شخصی میشود و هدف آن ترویج اخلاق و آموزش، انجام اعمال هوشمندانه و آگاه بودن است.
نمونه هایی از طنز هوراتیان عبارتند از:
ماجراهای هاکلبری فین، مارک تواین
روح های مرده، نیکولای گوگول
دیکشنری شیطان، آمبروز بیرس
انگلیسی متولد واقعی، دانیل دفو
راهی که اکنون زندگی میکنیم، آنتونی ترولوپ
سیمپسونها، متیو گرونینگ
نامههای پیچ گوشتی، کلایو استپلز لوئیس
مدینه فاضله، توماس بیشتر
تجاوز به قفل، الکساندر پاپ
مأموریت طنز نوجوانان که از بند خندهدار بودن کاملاً آزاد شده اغلب شامل حمله به افراد، دولتها و سازمانها برای افشای ریاکاری و تخلفات اخلاقی است. به همین دلیل، نویسندگان باید از کنایه برای انتقال درست مفاهیم استفاده کنند زیرا طنزگویان نوجوان، اقدامهای سوژه مورد نظر خود را اشتباه یا احمقانه نمیدانند بلکه آنها را یک کار شرورانه میپندارند و نسبت به آنها بدبین هستند. بنابراین سبک آنها کمتر شامل شوخطبعی سنتی و بیشتر شامل کنایههای شدید است. پس، این نوع از طنز جزو جسورانهترین و انقلابیترین حالت طنز به شمار میآید که با تلخی فراوان همراه هست و در این نوع از طنز است که میتوانیم اعتراض نویسنده و درخواست او برای تغییر را ببینیم.
نمونههایی از طنز نوجوانان عبارتند از:
ساعت نارنجی
1984
مزرعه حیوانات
فارنهایت 451
طنز منیپایی Menippean)) به جای افراد خاص، نگرشها و دیدگاههای ذهنی را هدف قرار میدهند. هرچند طنزگویان منیپایی به سختی طنزگویان نوجوان نیستند اما معمولاً رفتارهای ناپسند مانند نژادپرستی، تبعیض جنسی یا استکبار را هدف قرار میدهند. پس، هر دیدگاه یا نگرشی که انسان را شایسته تمسخر کند میتواند هدف طنز Menippean باشد.
نمونههایی از طنز Menippean عبارتند از:
ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب
گهواره گربه
راهنمای سواری مجانی به کهکشان
فینگانس بیدار شوید
در ادامه، چندین نمونه معروف از طنز در فیلم و ادبیات آورده شدهاست. لازم به ذکر است که این نویسندگان برای سرگرمی و روشنگری مخاطبان از ترکیبی از طنز، کنایه و شوخطبعی استفاده کردند. در نهایت نیز به بررسی دیگر گونههای شوخ طبعی از نظر کارکردهای اجتماعی و روانشناختی میپردازیم.
دکتر استرنج لاو استنلی کوبریک
«آقایان، شما نمیتوانید اینجا بجنگید! اینجا اتاق جنگ است!»
نگرانی رئیس جمهور مافلی درباره ناآرامیهای اتاق جنگ، یکی از پُر استنادترین نقلقولها از فیلم (و در تاریخ فیلم)، ارتباط بین طنز و کنایه را نشان میدهد. دکتر استرنج لاو طنز را به کار میگیرد تا مخاطبان را سرگرم کند و در عین حال تفسیر جدیتری در مورد جنگ و سیاست ارائه میدهد.
مزرعه حیوانات جورج اورول
«موجودات بیرون از یک خوک به یک انسان دیگر از یک انسان به یک خوک دیگر از یک خوک به یک انسان دیگر نگاه میکردند. اما قبلاً غیرممکن بود که بگوییم کدام یک است».
در مزرعه حیوانات جورج اورول، حیوانات مزرعه علیه کشاورز انسانی خود قیام میکنند تا جامعه خود را از استبداد نجات دهند. با این حال، طولی نکشید که خوکها زمام امور را به دست گرفتند و همان رفتار ناعادلانهای را که حیوانات سعی در جایگزینی آن داشتند، تولید کردند و یک رژیم توتالیتر را به وجود آوردند.
رمان اورول تجزیه ایدئولوژیها و سوء استفاده از قدرت را طنز میکند که در زمان نوشتن تعبیری از حمله به استالینیستی و روسیه استالینی است.
ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب Lewis Carroll
پادشاه گفت: «بگذارید هیئت منصفه حکم خود را در نظر بگیرد» در آن روز برای بیستمین بار.
ملکه گفت: «نه ، نه!» ابتدا مجازات، پس از آن حکم صادر کنید.
بسیاری از تئوریها در مورد معنای واقعی، پشت سرگذشتهای آلیس در سرزمین عجایب وجود دارد اما دیدن طنز برخی از قسمتهای کارول کار سختی نیست. به عنوان مثال صحنه فوق را میتوان به عنوان طنز در سیستم عدالت ویکتوریا تفسیر کرد.
طنز، ژانری گسترده هست که شامل چندین رویکرد مختلف است و اغلب برای دستیابی به تغییرات سیاسی یا اجتماعی یا جلوگیری از آن مورد استفاده قرار میگیرد که پرداختن به این موضوع، به عنوان اعتراض یا افشاگری عمل میکند یا گاهی اوقات جدی است و یا وقتی برای سرگرم کردن چیزی یا کسی استفاده میشود خندهدار است. برخی از طنزها صراحت سیاسی دارند در حالی که سایر نمونههای طنز در ادبیات، فیلم، تلویزیون و رسانههای آنلاین موضوعهای متنوعی دارند. البته، یک طنزپرداز ممکن است کار خود را به سمت یک فرد، یک کشور کامل یا کل جهان هدایت کند و طنز سیاسی از رایجترین و مهمترین آنها است. نمونههایی از طنز سیاسی عبارتند از:
کارتونهای سیاسی، از کارهای قرن نوزدهم توماس نست و پانچ گرفته تا کارهای مدرن در نیویورکر و XKCD از طنز برای حمله به طیف وسیعی از مسائل سیاسی و اجتماعی استفاده میکنند. به عنوان مثال، جوزف هلر شکستهای تشکیلات نظامی و سیاسی اواسط قرن بیستم را بیرحمانه نقد کرد و به طنز درآورد که رمان Catch-22 از مشهورترین آنها بود.
ضمنا کمدینهای استندآپ، از ویل راجرز در دهه 1930 و لنی بروس در دهه 60 تا جان مولانی و حسن منهاج موقعیتهای سیاسی و یا شیوههای آنها در دورههای مربوط به خود را در نظر گرفتند و نگرانیهای جدی را گاهی با شوخطبعیهای بیرحمانه برطرف کردند. علاوه بر آن، مفسران سیاسی مدرن مانند استیون کولبرت و ترور نوح در برنامههای گفتگوی آخر شب خود با اخبار روزانه بازی میکنند. به خصوص در Colbert’s The Colbert Report که در آن او تقلید مسخرهآمیز یک کارشناس اخبار محافظه کار را به تصویر میکشد و آن یک مستر کلاس در طنز است.
طنز در ادبیات
از زمان وجود ادبیات، طنز بخشی از آن بودهاست. قدیمیترین متونی که در دسترس خوانندگان مدرن قرار دارد و حاوی بخشهای طنزآمیز است تقریباً از سال 2100 قبل از میلاد به حماسه گیلگمش برمیگردد. مثالهای دیگر عبارتند از:
ارسطوفان و پلوتوس در نمایشنامههای خود فرهنگ یونان باستان و سیاست روم را به تمسخر گرفتند و کاتولوس طنزهای شرورانه را با شعر عاشقانه خود در هم آمیخت.
جاناتان سوئیفت در سفرهای گالیور طنزآمیزترین اثر قرن هفدهم اروپا را نوشت.
مارک تواین ابتدا از دیدگاه خود در زندگی در Mississippi، سپس از دیدگاههای افراد بیگناه مانند تام سایر و هاکلبری فین استفاده کرد تا نگاهی کنایهآمیز به آمریکای رو به توسعه همراه با رفتارهای ریاکارانه در قرن نوزدهم داشته باشد.
رمانهای چارلز دیکنز اغلب حاوی طنزی جدی و همزمان خندهدار است و هدف اصلی آن حمله به نهادهای بریتانیایی ویکتوریا است.
بسیاری از رمانهای چاک پالانیوک مانند Choke و Fight Club نیز طنزهایی شرورانه در مورد زندگی مدرن طبقه متوسط هستند.
داگلاس آدامز و تری پراتشت هم از حقههای داستانهای علمی و خیالی استفاده کردند تا زندگی مدرن را از تمام جنبههای آن تبدیل به طنز کنند.
طنز در فیلم و تلویزیون
طنزهای تخصصی در فیلمها و تلویزیون بسیار رایج است. انواع کمدی نیز همیشه در بین مخاطبان سینما و تلویزیون محبوب بوده است و طنز نیز میتواند هنگام مشاهده روی صفحه نمایش، احساسی سریع و واقعیتری را برای مخاطبان ایجاد کند.
فیلمهای کلاسیک مانند دکتر استرنج لاو و کارهای مدرن مانند Birdman و Get Out همه با موضوعی معاصر مانند جنگ هستهای در دهه 1950 و فرهنگ افراد مشهور و نژادپرستی در 2010-s با نگاهی طنزآمیز روبرو میشوند.
مجموعه تلویزیونی Charlie Brooker’s Black Mirror که با عنوان خود سازگار است برداشتی تاریک از طنز است و روایتهای طنزآمیز درباره وابستگی مدرن به فناوری را به داستانهایی از دیستوپی علمی-تخیلی و وحشت به صورت آشکار تبدیل میکند.
بررسی دیگر گونههای شوخ طبعی از نظر کارکردهای اجتماعی و روانشناختی
به طور کلی، طنز و کنایه به عنوان موثرترین منبع برای درک جامعه و قدیمیترین شکل مطالعه اجتماعی معرفی شدند. آنها از طریق طنز و شوخطبعی دقیقترین بینش و عمیقترین ارزشها و سلیقههای گوناگون را در ساختارهای جامعه آشکار میکنند. ضمنا برخی از نویسندگان، طنز را برتر از رشتههای غیرطنز و غیرهنری مانند تاریخ یا مردمشناسی دانستند. به عنوان مثال در یک نمونه برجسته از یونان باستان، افلاطون هنگامی که یکی از دوستانش کتابی را برای درک جامعه آتن درخواست کرد او آن شخص را به نمایشنامههای ارسطو ارجاع داد.
طنز از نظر تاریخی، نیازهای عمومی برای انکار و تمسخر چهرههای برجسته در سیاست، اقتصاد، دین و سایر قلمروهای برجسته قدرت را برآورده میکند. طنز به دلیل ماهیت و نقش اجتماعی خود، در بسیاری از جوامع از مجوز آزادی ویژهای برای تمسخر افراد و نهادهای برجسته برخوردار بودهاست. عملکرد طنز، رفع تنش اجتماعی هست. به عنوان مثال دلقکها با بیان گرایشهای ضد اجتماعی یک دریچه ایمنی را نشان میدهند که تعادل و سلامتی را در میان افکار عمومی برقرار میکنند تا شرایط جامعه توسط افراد سرکوبگر به خطر نیفتد. پس، تحمل یا عدم تحمل طنز سیاسی از مهمترین مشخصههای رعایت آزادیهای مدنی و حقوق بشر در یک جامعه است به عنوان مثال در رژیمهای توتالیتر، هرگونه انتقاد از یک سیستم سیاسی و به ویژه طنز به سرعت سرکوب میشود. یک نمونه رایج آن، اتحاد جماهیر شوروی است که در آن مخالفانی مانند الکساندر سولژنیتسین و آندره ساخاروف تحت فشار شدید دولت بودند. در حالی که طنز زندگی روزمره در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مجاز بود. از برجستهترین طنزپردازان آن دوران میتوان به آرکادی رایکین اشاره کرد. در آن زمان، طنز سیاسی به شکل حکایاتی وجود داشت که رهبران سیاسی اتحاد جماهیر شوروی به ویژه برژنف را به خاطر تنگ نظری و عشق به جوایز و تزئینات مسخره میکردند. علاوه بر آن، کارل کراوس نیز در تاریخ طنز، نمونهای برجسته از نقش طنزپرداز به عنوان مقابله با افکار عمومی قرار دادهاست. در حقیقت هنر طنز به دوران روم باستان برمیگردد. در ادبیات، طنز نوعی ژانر است که طنز و کنایه را برای انتقاد از حماقت و کاستی های افراد یا گروه هایی از مردم به کار میبرد. از نظر تاریخی، این روش به ویژه هر زمان که در سیاست و برای سیاستمداران اعمال شود موفقیتآمیز بوده است.
علاقمندان به ادبیات جهان برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانند مطالب ما را درسایت دفتر طنز حوزه هنری ملاحظه فرمایند.
تالیف و ترجمه: یاسمن حسینی
دفتر طنز حوزه هنری
منابع: