باز آمدم تا بیابم، دردآشنای دلم را
باز آمدم تا ببینی، ویرانههای دلم را
از هرکه جز تو گسستم، صد بار در خود شکستم
فرصت بده تا بسازم از نو بنای دلم را
هستم اسیر تباهی، جاماندهام در سیاهی
از دست دادم الهی، بی تو بهای دلم را
تنها تو نعم الحبیبی، تنها تو نعم الطبیبی
تنها خودت میشناسی، درد و دوای دلم را
هرچند غرق گناهم اما تویی تکیهگاهم
دلخوش به اینم که این عشق دارد هوای دلم را