میخائیل ژوانتسکی مرد شماره یک اودسا در ادبیات دوران مدرن در طنزپردازی، نمایشنامهنویسی جدی و تراژیک بود. تلاشهای او افسانه زنده اودسا، نام تجاری اودسا و شکوه طنز را تقویت کرد. ژوانتسکی با ترکیب نقشههای کارناوال و غنای زبان بابل با کنایه و دقت در جزئیات ایلف و پتروف، پدرسالار طنز اودسا به شمار میآمد.
میخائیل ژوانتسکی در 6 اوت 1934 در شهر اودسای اتحاد جماهیر شوروی اوکراین در خانواده پزشکان (امانوئل مویزویویچ و رایسا یاکوولونا) متولد شد. وی در سال 1956 از موسسه مهندسین دریایی اودسا با مدرک مهندس مکانیک تجهیزات حملونقل بنادر فارغ التحصیل شد و در بندر تجاری اودسا به عنوان مکانیک شروع به کار کرد. او در آنجا نوشتن هجو در یک تئاتر محلی را آغاز نمود. وی معتقد بود: «شانس یک کمدین برای کسب درآمد در هر محصول معیوب و برنامهای که حزب کمونیست تاکنون انجام داده، ساخته شدهاست.»
او بسیار باهوش و کنجکاو بود و هنگام برقراری ارتباط و کار با افراد مختلف در بندر متوجه موقعیتها، ویژگیهای گفتار و لحن صداها شد که سپس بازتاب آنها در مینیاتورهای محبوب وی شنیده شدند. او اوقات فراغتش را در یک تئاتر آماتور و یک نمایش متنوع "Parnas-2" سپری نمود. او در آنجا با رومن کارتسف و ویکتور ایلچنکو ملاقات کرد و آنها در مدت زمان کوتاهی به مجریان مشهوری تبدیل شدند. او از سال 1960 شروع به اجرای مونولوگهایی کرد که زندگی روزمره را در اتحاد جماهیر شوروی دگرگون میکردند.
آرکادی ایساکوویچ و رایکین بت بازیگران و نویسندگان جوان اودسا بودند. رایکین افراد مستعد را برای تئاتر جوانان به کار میگرفت و کارتسف به همراه ایلچنکو خیلی زود دعوت به همکاری با این هنرمند مشهور را دریافت کردند. در سال 1964، ژوانتسکی نیز به لنینگراد نزد رایکین رفت و زادگاهش را ترک کرد.
از ابتدای همکاری آنها، طرحها و مونولوگهای معروفشان به سرعت جزئی از فولکلور شهری شد. اما بعد از آن ژوانتسکی برنامه متنوعی با عنوان چراغ راهنمایی را برای رایکین ایجاد کرد که به یکی از بهترین نمایشهای تئاتر وی تبدیل شد. ولی پس از سپری شدن مدت زمان کوتاهی، این دو نابغه با این که روابط خوبی با همدیگر داشتند در سال 1969 از هم جدا شدند. اما او به همکاری خود با کارتسف و ایلچنکو ادامه داد و در مجموع، حدود 300 مونولوگ و صحنه برای آنها نوشت. در این زمان، ژوانتسکی کار انفرادی خود را روی صحنه آغاز کرد و مخاطبان به سرعت شیفته سبک شوخطبعی او شدند. آثار ژوانتسکی در هنگام خوانده شدن از قدرت فوقالعاده قلم نویسنده حکایت میکردند. او با نگاه خود ارتباط ویژهای با مخاطبانش برقرار میکرد و کنایههای درخشان در هر عبارت نشاندهنده ذهن خلاق راوی بودند که باعث میشدند هر کلمه، تحسین مخاطبان را به همراه داشته باشد. وی سپس با حضور در برنامه تلویزیونی طنز شوروی به نام "در اطراف خنده"، محبوبیت بیشتری پیدا کرد.
او در سال 1978 به اتحادیه نویسندگان شوروی پیوست و چندین کتاب طنز و هجو تالیف کرد. نویسندگی و اجرای حرفهای ژوانتسکی علاوه بر جوایز و سفارشات بیشمار، عناوین افتخاری متعددی را نیز برای وی به ارمغان آورد. برخی از عناوین افتخاری که به ژوانتسکی اعطا شد عبارتند از:
ژوانتسکی یکی از ساکنان قدیمی مسکو بود اما او زادگاه خود "اودسا" را هرگز فراموش نکرد و به طور منظم به جشنواره های ادبی و سایر شهرها میآمد و در تابستان در کلبه قدیمی خود در Arcadia استراحت میکرد.
او نویسنده، طنزپرداز و مجری شوروی و روسی بود که به خاطر نمایشهایش که بیشتر آنها به بررسی جنبههای مختلف شوروی و زندگی روزمره پس از شوروی میپرداختند به شهرت رسید. او استاد کلمات سوزاننده و ظریف اما دارای بیان طنزآمیز با ارزش واقعی بود. در کارهای او شوخیهای مبتذلی که هم اکنون در برنامههای تلویزیونی از آن برای خنداندن لحظهای مخاطبان استفاده میشود اصلا وجود نداشت. میخائیل ژوانتسکی بهترین کمدین استندآپ و نویسنده طنز روسیه بود. وی نویسنده و مجری کارهای هجو بود که از اعتبار ملی برخوردار شد.
گنادی خازانوف، "کمدین مشهور روسی" معتتقد است که: "برای اکثر افراد متفکر، او نماد طنز در روسیه است".
ژوانتسکی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با شوخ طبعی سوزاننده اما سبک، محبوبیت خود را تا حدی حفظ کرد و در عصر جدید نیز هنرمند مطرحی بود. مونولوگ معروف او به نام Turnstiles "در حاشیه خزنده آزادی" با این که در سال 1982 نوشته شده بود اما اولین بار در سال 2000 اجرا شد.
در سالهای اخیر، ژوانتسکی با پخش "مجموعه بهترین آثار تلویزیونی همه ژوانتسکی" به طور فعال در تلویزیون کار کرد. وی همچنین در سراسر روسیه و خارج از کشور برنامه اجرا میکرد و نویسنده کتابهای "سال برای دو نفر"، "جلسات در خیابانها"و"اودسای من" و همچنین بنیانگذار تئاتر مینیاتورهای مسکو و رئیس جشنواره بینالمللی فیلم اودسا "دوک طلایی" بود.
ژوانتسکی همیشه مجبور بود که خود را با واقعیت های جدید و متغیر سازگار کند. او بعضی اوقات آن قدر مردم را میخنداند که در نهایت از شدت خنده، گریه میکردند.
جذابیت کارهای او به حدی بود که وقتی NTV "بزرگترین ایستگاه تلویزیونی خصوصی روسیه" یک سریال 16 قسمتی از ژوانتسکی را پخش کرد و به او نشان داد که وی در حال خواندن مجموعه کارهای سی سال گذشته است اما، همین برنامه در بالاترین رتبه قرار گرفت.
ژوانتسکی میگوید: "شوخ طبعی واقعی شامل طنزی عمیق، گزنده، خندهدار و غمانگیز هست که باعث خنده روسها معمولاً به خودشان میشود که نایاب شدهاست".
پس، اصل هجو وی نیز بر این اساس استوار بود که او گام به گام، طرح به طرح، دائرهالمعارفی از پوچ بودن شوروی ایجاد کرد که سرانجام ناخواسته معلوم شد که تاریخ واقعی دولت شوروی است.
علاوه بر اینها محبوبیت نمایشهای او به حدی بودند که هم در روسیه و هم در خارج از کشور مخاطبان فراوانی داشتند. وی رابطه خوبی با تماشاگران داشت به حدی که بعضی اوقات، اگر مخاطبان پاسخی نمیدادند او دوباره شوخی را میخواند و میگفت:"گوش کن، واقعاً خیلی خندهدار است".
ژوانتسکی چنان شناخته شده بود که بوریس یلتسین به عنوان رئیس جمهور او را ستایش میکرد و همیشه یادداشت تبریک تولد برای او میفرستاد.
در نهایت، او در شش نوامبر سال 2020 در سن هشتاد و شش سالگی در مسکو چشم از جهان فرو بست و نام و آثارش تا ابد جاودانه شدند.
برای آشنایی بیشتر با طنزپردازان روسی و طنز و شوخ طبعی در ادبیات روسیه میتوانید این سلسله مطالب را در سایت دفتر طنز حوزه هنری بخوانید.
تالیف و ترجمه: یاسمن حسینی، دفتر طنز حوزه هنری
منابع:
Mikhail Zhvanetsky, https://en.wikipedia.org/wiki/Mikhail_Zhvanetsky
Renowned Russian Satirist Zhvanetsky Dies at Age 86, https://www.themoscowtimes.com/2020/11/6/renowned-russian-satirist-zhvanetsky-dies-at-age-86-a71978
The patriarch of the Odessa humour, http://odessa360.net/en/mikhail-zhvanetsky-en/
Prominent Russians: Mikhail Zhvanetsky, https://russiapedia.rt.com/prominent-russians/entertainment/mikhail-zhvanetsky/