به گزارش روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری به نقل از ایرنا، کارکنان موزه ویکتوریا و آلبرت در مدتی که موزه به دلیل شیوع کرونا تعطیل بود، مجسمه مومی میکلآنژ با عنوان یک برده (A Slave) را به یک انبار زیرزمینی منتقل کردند و پس از چندماه یک اثرانگشت روی این مجسمه ظاهر شد که احتمال میرود به میکلآنژ تعلق داشته باشد.
پتا متوره (Peta Motture) از متصدیان ارشد موزه ویکتوریا و آلبرت در گفتوگو با روزنامه تایمز لندن گفت: مجسمههای مومی با بالا رفتن دما شروع به آب شدن میکنند. بنابراین معمولا با گرم شدن هوا نگرانیهایی درباره وضعیت این دست از آثار هنری ایجاد میشود به ویژه با توجه به این که نگارخانههای موزه به سمت جنوب قرار دارند، در فصل تابستان گرما در آنها طولانی و مداوم خواهد بود. به همین دلیل مجسمه میکلآنژ به انبار زیرزمینی و خنک موزه منتقل شد تا از گزند گرما در امان بماند.
با گذشت پنج ماه، کارکنان موزه متوجه ظهور یک اثرانگشت کوچک در بخش تحتانی مجسمه شدند. به گفته دانشمندان، تغییر سطح دما و رطوبت ساختار شیمیایی موم را تغییر داده و این اثرانگشت قدیمی را برجسته و آشکار کرده است.
از این کشف هیجانانگیز در قسمت اول از فصل جدید مجموعه مستند اسرار موزه (Secrets of the Museum) شبکه بیبیسی رونمایی شد.
متوره با انتشار یک بیانیه در این باره گفت: این که ردی از میکلآنژ تا به امروز در موم باقی مانده باشد، چشمانداز هیجانانگیزی است. این دست از نشانهها از ماهیت مادی فرآیند خلاقانه در کار یک هنرمند حکایت دارد. این همان جایی است که ذهن و دست به نوعی با هم تلاقی میکنند. کشف یک اثر انگشت از میکل آنژ را میتوان به مثابه ارتباطی مستقیم با این هنرمند در نظر گرفت.
میکلآنژ این تندیس مومی را به عنوان الگویی برای طراحی یک مجسمه مرمر بزرگتر ساخت که برای مقبره نیمهکاره پاپ ژولیوس دوم، از پاپهای کلیسای کاتولیک، سفارش داده شده بود. اگرچه میکلآنژ کار تراشیدن این مجسمه را که قرار بود به اندازه یک انسان واقعی باشد، شروع کرده بود اما هیچوقت این پروژه را تکمیل نکرد. این مجسمه نیمهکاره به عنوان یکی از چهار تندیس مجموعه زندانیان او، در حال حاضر در گالری آکادمی فلورانس نگهداری میشود.
براساس پست وبلاگی موزه ویکتوریا و آلبرت، پیکره مومی مذکور ۴۵۷ سال پس از مرگ میکلآنژ از روند کار خلاقانه این هنرمند پرده برمیدارد چون وی بیشتر آثار مومی که برای الگوی کارش میساخت را نابود کرده است. برخی از این مدلها به لطف هنرمندان هم عصر میکلآنژ از جمله جورجیو واساری، نقاش و نویسنده معروف ایتالیایی، به جا ماندند که مطالعات و نقاشیهای او را گردآوری کردند. واساری در کتاب زندگینامه هنرمندان اینطور مینویسد که میکلآنژ الگوهای مومی خود را به همان شکلی میساخت که تندیسها باید با اسکنه در مرمر تراشیده شوند، اول قسمتهای بالایی را میساخت و کم کم به قسمتهای پایینی میرسید.
موزه ویکتوریا و آلبرت میگوید در برخی موارد این پیکرههای مومی که به عنوان الگوی کار ساخته میشدند، به خودی خود نوعی اثر هنری هستند. ویکتوریا اوکلی مسئول مرمت و نگهداری از آثار هنری این موزه در گفتوگو با روزنامه تلگراف گفت: میکلآنژ اصلا قرار نبود مجسمه مومی یک برده را نگه دارد و احتمالا فکرش را هم نمیکرد تا قرنها پس از درگذشت او باقی بماند.
کارشناسان قرار است اثرانگشت کشف شده را مورد بررسیهای دقیقتر قرار دهند با این امید که بتوانند با تایید هویت صاحب آن، اصالت مجسمه مومی را نیز تایید کنند.
میکلانجلو بوئوناروتی، ملقب به میکلآنژ؛ نقاش، مجسمهساز و از نوابغ عصر طلایی رنسانس بود که در ۱۴۷۵ میلادی در ایتالیا چشم به جهان گشود. از او نقاشیها و پیکرههای ماندگاری همچون باخوس مست، موسی و داوود به یادگار مانده است که چشم هر بینندهای را مینوازد. این هنرمند ایتالیایی در ۱۲ سال آخر عمرش به طور انحصاری برای خانواده مدیچی کار کرد و سرانجام در ۱۵۶۴ میلادی در رم دار فانی را وداع گفت و در کلیسای سانتا کروچه شهر فلورانس به خاک سپرده شد.