به گزارش روابط عمومی حوزه هنری خراسان شمالی، «مرجانی» به تعریف ژانر و گونه پرداخت و با اشاره به این که هنر انقلاب از دو جهت قابل بررسی است، گفت: به لحاظ فرم نمی توان آن را دارای ژانری مستقل دانست زیرا متاثر از سبک و شیوه های بیانی رایج است، اما هنر انقلاب از لحاظ فرم می تواند متاثر از همه ژانرها باشد.
وی ادامه داد: آنچیزی که هنر انقلاب را متمایز می کند، موضوع و محتواست که خواه ناخواه از استقلال هویتی برخوردار است.
وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان این که شاکله هویت به لحاظ موضوع و محتوا در هنرمند انقلاب شکل می گیرد به گونه ای که هر یک از انسان ها زیست جهان خاصی دارند که شامل اشیا، اشخاص، ارزش ها و نمادها می شود، تصریح کرد: بنابراین باید دید در زیست جهان هنرمند انقلاب چه تحول بنیادینی از وضیعت موجود به مطلوب شکل گرفته است و این تحول بنیادین بینش، نگرش و منش هنرمند را تحت تاثیر خود قرار می دهد.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ ادامه داد: بینش هنرمند انقلاب مبتنی بر محوریت و تقدم قرار دادن ایده و آرمان بر مسائل روزمره زندگی است که عمده ترین ایده و آرمان در بینش یک هنرمند، مشاهده کثرت در وحدت و وحدت درکثرت است.
از نگاه او نگرش هنرمند انقلاب نگرش آیتی و نشانه ای به پدیده های پیرامون است به گونه ای که هر پدیده جلوه ای از وجه الجمال خداوند است و بنابر قاعده المجاز قنطره الحقیقه هنرمند سعی دارد از ظاهر اشیاء به باطن و ملکوت آن پل بزند (تحول در حوزه نگرش)
اما به باور این پژوهشگر فرهنگ در حوزه منش نیز، هنرمند انقلاب سعی می کند تخلق به اخلاق ا... پیدا کند؛ یعنی به منسه ظهور و بروز رساندن صفات جمال و جلال در عالم شهادت و در زندگی دنیا.
وی ادامه داد: بنابراین حوزه و گستره نگرش هنرمند انقلاب، به اندازه گستره فیزیک تا متافیزیک است و از طرفی زبان هنرمند بیشتر صبغه رمز آلود به خود می گیرد؛ یعنی زبانی تمثیلی، کنایی، استعاری.
«مرجانی» در بخش دیگری از سخنانش با بیان این که انقلاب حرکت جوشنده ای است که از دل نیازها، آمال و آرزوهای توده مردم ظهور و بروز پیدا می کند، تصریح کرد: پویا بودن و پویا شدن هنر انقلاب در بعد محتوایی باید عهده دار مطالبه و یا بیان نیاز و آمال و آرزوهای مردم باشد.
وی از این که خوشبختانه در بسیاری از جریان های ادبی و هنری شاهد چنین رویکردها و دغدغه هایی از سوی هنرمندان بوده ایم، افزود: اما از سویی در بعد فرم و شکل خواه، ناخواه باید اشراف کاملی به ژانرها داشته باشیم و از ابزارهای کارآمدی هم چون فضای مجازی و چند رسانه ای که می توانند حرکت و پویایی هنر انقلاب را تسریع و تقویت کنند، استفاده کنیم.
وی خاطرنشان کرد: درحوزه برگزاری جشنواره ها سرمایه گذاری خوبی انجام گرفته است هر چند نیاز به تحولات بیشتری در این زمینه است، اما به عنوان مثال جشنواره مستند سازی عمار، جشنواره فیلم و تئاتر و موسیقی فجر و جشنواره بین المللی هنر برای صلح و ... می تواند نشانه های خوبی برای تداوم پویایی هنر انقلاب باشد.
این شاعر و پژوهشگر در پاسخ به این که چه موضوعاتی در آفرینش هنر متعهد مغفول مانده است، گفت: باید اولویت های نظام و هنر انقلابی را برای تحول رو به جلو رصد کنیم و به نظر می رسد این اولویت ها شامل توجه به حفظ و صیانت از جامعه نخبگانی اعم از دانشگاهی، حوزوی و اقشار، توجه به مسائل و نیازهای جوانان، تلنگر به حوزه مدیرت کلان و لایه های زیرین مدیریتی و مسئولانی است که فاقد معیار شایسته سالار برای تصدی پست هستند.
وی ریشه یابی و بررسی علل فقر، فساد و فحشا و تحول فکری، فرهنگی و تمدنی در ایران اسلام را از دیگر موارد مطرح کرد.
«مرجانی» عمده ترین مانع و چالش ها را مربوط به عدم آگاهی در سطح نگرش و بینش عنوان کرد و افزود: عدم آگاهی اقشار هنری درباره مختصات و مولفه های هنر متعهد و عدم اطلاع از کارکرد رویکرد هنر متعهد در ایجاد سبک زندگی سالم توام با سعادت و صلح و آرامش برای مردم و جامعه بشری از چالش های پیش روست و در واقع هنوز هنرمندان آموزه های لازم را اقتباس نکردند.
وی راه برون رفت از این موانع را ایجاد موسسه های پژوهشی و تحقیقی با رویکرد هنر انقلاب دانست و اظهارکرد: ایجاد نهادهای آموزشی، تبلیغی و ترویجی، روی کار آمدن مدیران لایق، حمایت همه جانبه از جامعه هنرمندانی که دغدغه ارزش ها را دارند و حفاظت از سرمایه های نمادین در عرصه هنر متعهد و انقلابی در زمره راهکارها برای برون رفت است.
وی با اشاره به این که بیان هنری اگر معطوف به روشنگری و ایجاد گفتمان و بیان مطالبات واقعی و نیازهای اساسی و مادی و معنوی مردم باشد، مورد توجه و حمایت مردم قرار می گیرد، اظهار داشت: هنر انقلاب در سال های اخیر بنا بر علل و دلایل ذکر شده مورد بی توجهی و بی مهری متولیان قرار گرفته است و حتی در سیر نزولی و رو به افول به خود گرفته است.
وی هنر انقلاب را به عنوان هنری مطالبه گر ندانست و به تشریح دلایل آن پرداخت و عدم وجود ساختار لازم در تحول هنری و رسیدن به شاخصه های هنر طراز انقلاب، عدم وجود زیرساخت های لازم برای تحول هنری و ضعیف شدن اراده فردی و جمعی برای تحقق مطالبات در میان جامعه هنری و متولیان امر را از دلایل اثرگذار در این زمینه برشمرد.