به گزارش روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری به نقل از فارس، طی هفت سال اخیر، «۲۰ فروردین» سالروز شهادت سیدمرتضی آوینی روز هنر انقلاب اسلامی و به تبع روزهای پس از آن، هفته انقلاب اسلامی نامگذاری شده است. البته امسال هفته هنر انقلاب از ۱۸ تا ۲۵ فروردینماه از سوی حوزه هنری با برپایی مجموعه رویدادهایی در سراسر کشور برگزار میشود. یکی از مهمترین برنامههای هفته هنر انقلاب که با شعار «هنر متعهد به حقیقت» آغاز میشود، معرفی چهره سال هنر انقلاب اسلامی است.
به همین بهانه، با عبدالحمید قدیریان؛ نقاش و طراح صحنه ۶۱ ساله کشورمان که به دلیل مواجهه هنرمندانه با رویدادهای روز جامعه، حضور مستمر و ارائه آثار و نظرات هنری در حوزههای مختلف رسانهای، برپایی نمایشگاه عاشورایی «همپای نور» با ارائه ۲۵ اثر نقاشی به عنوان نامزد چهره سال هنر انقلاب در سال ۹۹ معرفی شده است، گفتوگو کردیم.
وی در این گفتوگو با نگاهی به هنر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به بررسی «هنر انقلاب» و تعاریف موجود از این هنر پرداخت. او معتقد است اگر دنبال ویژگیهای هنرمند انقلاب هستیم، باید در وهله اول منظورمان را از انقلابیبودن مشخص کنیم و سپس به این پرسش پاسخ دهیم که جنس انقلاب اسلامی ایران با دیگر انقلابها یکی است یا خیر؟
هنرمند انقلابی کشورمان درمورد ویژگیهای «هنرمند انقلاب اسلامی» اظهار داشت: اگر دنبال ویژگیهای هنرمند انقلاب هستیم، باید در وهله اول منظورمان را از انقلابیبودن مشخص کنیم و سپس به این پرسش پاسخ دهیم که جنس انقلاب اسلامی ایران با دیگر انقلابها یکی است یا خیر؟ به فرموده امام خمینی(ره)، انقلاب ما یک انقلاب الهی و حرکتی است برای اصلاح جوامع. بنابراین، هنرمند انقلابی را میتوان هنرمندی دانست که بیش از دیگران به آیههایی که خداوند در پیرامونش ایجاد میکند، دقت دارد و سعی میکند بفهمد برنامه خدا برای آینده چیست؟ وقتی این را متوجه شد، میتواند مسیر رو به جلو و آینده انقلاب را فهم کرده و در جهت برنامههای خدا کار کند.
- هنر انقلاب یا هنر متعهد از دیدگاه شما چه ویژگیهایی دارد؟
این سوال خیلی سوال گستردهای است، واقعیتش این است که ما بعد از ۴۳ سال داریم راجع به این سوال صحبت میکنیم، خب این انقلاب مثل هر مفهوم دیگهای ابعاد مختلفی دارد، بستگی دارد از کدام منظر به آن نگاه کنیم، یعنی یک موقع شما هنر انقلاب را یک هنر سیاسی میدانید یا به معنی یک انقلاب اجتماعی یا فرهنگی میدانید، هر کدام از این منظرها قاعدتاً هنر خودش را دارد و نمود فرهنگی خودش را پیدا خواهد کرد، از نظر ما، این انقلاب، انقلاب فرهنگیست، یعنی پایه و اساسش بر اساس اراده الهی و در حیطه تعاریف شیعی رخ داده است.
اما ما در این چند سالِ بعد از انقلاب تعاریف مشخصی از هنر تبیین نکردیم و همچنان سردرگمیهایی احساس میشود؛ این انقلاب یک انقلاب الهی است، صاحب دارد و باید هم به صاحبش تحویل داده شود، بنابراین پایه و اساس این انقلاب باید قرآن و بر اساس قرآن باشد و بر اساس قرآن مسیریابی شود.
- با این وجود، به نظر شما آیا امروزه به هنری با گونه (ژانر) مستقل در حوزه هنر انقلاب رسیدهایم؟
ببینید اینجا یک سوال پیش میآید که چرا ما در این ۴۳ سال با همه این متفکران که داریم و زیاد هم هستند ولی به نتیجهای نرسیدیم؟ برای اینکه هر کدام از اینها از منظر و سلیقه خودشان همه مفاهیم را تعریف کردند. در صورتی که ما باید بیاییم دورخیزی بکنیم و مفاهیم هنر انقلاب را بر مبنای قرآن تعریف کنیم. اگر در گام اول انقلاب این اتفاق میافتاد، الان به یک تعاریف ساختاری و دقیق از مفاهیم انقلاب و مفاهیم هنر انقلاب هم میرسیدیم؛ بنابراین ما به این انقلاب فرهنگی نگاههای غیرفرهنگی داریم. واقعیتش این است که ما بسیار بسیار نگاه هنریمان با اصل انقلاب که خدا ایجاد کرده است، فاصله دارد. بنابراین به نظر من باید شروع کنیم و بدون اینکه آدمها برای ما ملاک باشند و قرآن را ملاک قرار دهیم. من شخصاً معتقدم که ما الان هنر انقلاب به معنای اصل داستان را نداریم و به سمت آن هم نرفتیم.
اگر بخواهیم در چهارچوب بینالمللی کار کنیم و آن انقلاب جهانی را شروع کنیم طبیعتا یک عقبه محکم نیاز داریم؛ این عقبه محکم به معنی داشتن یک سری محفوظات که در کتاب قرآن وجود دارد نیست. ما نیاز به مفاهیم قرآنی داریم که از آن استفاده کنیم. مشکل اصلی ما این است که از قرآن فاصله داریم و از آن استفاده نمیکنیم. ما همچنان در یک ابهام حرکت میکنیم.
- به هرحال از انقلاب تا به امروز فعالیتهای هنری بسیاری در سطح کشور صورت گرفته است، آیا شما هیچ کدام از این آثار را هنر انقلابی و هنرمندان آن را هنرمندان انقلابی نمیدانید؟
اگر منظورتان هنری است که بعد از انقلاب بوجود آمده است، من اسم این هنر را هنر انقلاب نمیگذارم، چون سطح هنر انقلاب بسیار بالا و رفیع است. مثلاً مسلمانانی هستند که هنری را خلق کردهاند ما به آنها هنر اسلامی میگوییم، در صورتی که این هنر مسلمانان است، نه هنر اسلامی.
در هنر انقلاب هم همین است، هنری که ما بعد از انقلاب تولید کردیم، هنر یک سری از بچههای انقلابی است، این هنر انقلاب نیست. هنر باید برگرفته از آیههای تفکر اصیل انقلاب باشد. مثلا در دوران جنگ آثار هنرمندان انقلاب بسیار با مردم و جوانان همراه بود و مردم استقبال میکردند؛ در هر مغازهای که میرفتید چند اثر نقاشی و پوسترهای انقلابی که عموماً مربوط به حوزه هنری هم بود دیده میشد. ولی وقتی که فضاهای فکری و جناحی مختلف ایجاد شدند، بین تفکرات جامعه و تفکرات انقلاب فاصله انداختند. تفکرات لیبرالیسم غرب را در دانشگاهها تدریس کردند و معیار جوانان ما با تفکر و ذائقه غرب رشد کرد. وقتی این اتفاق افتاد یک شکاف بین هنرمندان انقلاب و جامعه پیش آمد و وقتی جوانان حرکتهای انحرافی بسیاری شخصیتها و گروهها را دیدند گرایششان به این هنر کمتر شد.
- با این وجود در مواردی میبینم که مردم از هنرمندان انقلابی و آثارشان استقبال خوبی میکنند. به نظر شما این نشان از اقبال عمومی مردم به این هنر است یا اینکه تنها در معدود مواردی اینگونه است؟
در واقع باید بگوییم که هنر انقلاب چقدر با خود انقلاب و با مفهومسازی انقلاب همراه شده است؟
ما در وقایع مختلف دیدیم که مردم با انقلاب همراهند، یعنی وقتی که فضای جامعه، به جایی میرسد که نیاز به حمایت مردم دارد، ما همیشه دیدیم که مردم در صحنه بودهاند و از انقلاب دفاع کردند. این بدان معنی است که اگر کسی همراه انقلاب باشد و همجنس انقلاب باشد، مردم با او همراهی خواهند کرد. مردم این را در تشییع پیکر سردار سلیمانی ثابت کردند.
- به نظر شما یک اثر هنری انقلابی چه ویژگیهایی دارد؟
مفهوم انقلاب اسلامی ایران با نگاه امام خمینی(ره) یک مفهوم قومی، قبیلهای و کشوری نیست، یک مفهوم بینالمللی است. اگر خودمان را به عناصری محدود کنیم که در انقلاب اسلامی وجود دارد، در اصل مفهوم انقلاب را محدود کردهایم. مفاهیم و عناصر موجود در اثر هنری انقلاب باید به گونهای باشد که همه جهانیان بتوانند از آن استفاده کنند و دست خدا را در روزمره زندگی و تحولات روحی و اجتماعی پیرامون خود ببینید.
- آیا هنر انقلابی به عنوان هنر مطالبهگر، موفق شده است که مطالبات مردم را بازتاب دهد و کنار مردم بایستد؟
هنر یک فن و زبان است، یک مادهای را میگیریم و در آن هنر خرج میکنیم تا با اضافهشدن حُسن، به یک اثر هنری تبدیل شود. بنابراین هنر، ایجاد حسن است. بنابراین خود هنر صرف نمیتواند صفاتی همچون انقلابی، شیطانی یا و... داشته باشد، بلکه آبشخور آن است که این توصیفها شاملش میشود.
هنر مطالبهگر، یک نگاه سیاسی اجتماعی به هنر است؛ از این منظر بله.کارهای خوبی هم انجام شده است. چه در بحثهای سینمایی، چه در بحث پوسترها و بیلبوردها و ... کارهایی شده است اما این هنر انقلابی نیست.
باید ببینید ما تعریفمان از هنر انقلاب چیست؟ اگر تعریفمان یک تعریف فرهنگی باشد، ما متأسفانه در زمینه نگاه فرهنگی و الهی خوب کار نکردیم یا در واقع بگویم کم کار کردیم، ولی در مقولات ظلمستیزی، بحثهای اجتماعی و سیاسی خیلی جاها خوب کار کردیم.