طبیعت بیجان/1350/ رنگروغن و سیمان روی تخته سه لا/ ۶۰×۶۰ سانتیمتر
پروانه اعتمادی نقاشی را نزد بهمن محصص آغاز کرد و تنها شاگرد مستقیم این هنرمند محسوب میشود. اعتمادی وارد دانشکدهٔ هنرهای زیبای تهران شد، اما دو سال بعد تحصیل را نیمهکاره رها کرد. به گفته خود ش سلیقهاش را از بهمن محصص به یادگار برده و جسارتش را از جلال آلاحمد. صریح است اما صراحت تنها، وجهی از شخصیت اوست. او صورتبندی رایج از شناخت را به چالش میکشد و مفاهیم دیرآشنا را با مدلولهای تازه بیان میکند. همین موضوع، اظهارنظرهایش را با واکنشهای مثبت و منفی روبهرو میکند. پروانه اعتمادی با نقاشیهای طبیعت بیجان و بهطور خاصتر نقاشیهای سیمانی در دههٔ ۱۳۵۰ شناخته میشود. نخستین نمایشگاه خود را در سال ۱۳۴۸ در تالار قندریز برگزار کرد. نام این هنرمند به همراه چهار هنرمند ایرانی دیگر در فهرست ٥٠٠ هنرمند برگزیده جهان به چشم می خورد.
اعتمادی خود میگوید: «به کشیدن طبیعتبیجان روی آوردم که ساخت تابلو در لایه دیگر، زیر فیگورها و موتیفها، جا گرفته بود. تابلو در عین حال شکلی آشنا داشت که بیننده را میایستاند تا با آن ارتباطی بیشتر داشته باشد، بیآنکه در ارتباطجویی از اصول مورد قبولم که بازی با شکلها و تناسبات خط و رنگ بود، عدول کرده باشم»
پروانه اعتمادی، نقاش مدرن موفقی است. کارهای او سهل و ممتنع است و این در عالم نقاشان مدرن امتیاز کمی نیست. بهرغم آن تقسیمبندی کاذب که افراد یا هنرمند پیشتازند یا موفق و مشهور. پروانه اعتمادی این قضیه کهنه را که : عالم نقاشهای زن با دنیای نقاشان مرد متفاوت است، باطل اعلام میکند و با حضور موثر خود، این خرافه را که زنان نقاش بزرگی نداریم، ندیده میگیرد چراکه باور دارد: یا کسی هنرمند هست یا نیست، اگرهست ربطی به زن و مرد بودن او ندارد و اگر هنرمند نیست این دستاویزهای دلخوشکننده او را از ناتوانی و سوءتفاهم در این عرصه، نجات نخواهد داد. برای رسیدن به عمق کارهای این نقاش باید که تمامی کارهای او با هم دیده شود و ارتباط بنیانی آنها که چندان هم ساده و روشن نیست به تأمل درک شود.
بدون عنوان/ 1356/ پاستل روی مقوا/ ۷۳×۱۰۷ سانتیمتر
در اثر حاضر خطوط راست و منحنی و ریتم عمودی و افقی آنها شکلی هندسی میسازند که کمپوزیسیون نقاشی بر توالی ریتمیک این خطوط استوارند. گلدان گل، پارچ ، پارچه و میز، در صدد تقسیم کادر به فرمهایی هستند که بیننده را به تماشای همه تصویر مشغول میکند و ورای مضمون ساده و دمدستی تابلو، او را درگیر روابط فرمها و شکلهای پویا میسازد. این تلاش نقاش، با انتخاب رنگها و بافتهای حاصل از ضربهقلمهای پاستل، تکمیل میشود. رنگهای محدود که بر روی زمینه تیره، خاموشتر به نظر میرسند، در هماهنگی با یکدیگر، فضایی خوشایند را موجب شدهاند. ترکیب رنگهای نارنجی و سفید و سبز سدری یادآور رنگبندی اشیا و لباسهای پاپ هستند که در دهه پنجاه شمسی نیز در ایران متداول شده بود.
بدون عنوان/ 1343/ رنگروغن و سیمان روی فیبر / ۶۰×۶۲ سانتیمتر
2/ پروانه اعتمادی در این اثر، طبیعت بیجان را همچون تصویرسازیهای لطیف کودکانه، در نهایت خلوص و شاعرانگی بیتکلف به نمایش میگذارد. این خیال رنگین همانند سنگوارهای ساکن و آرام که قرنها از پیدایش آن میگذرد، بر بستر لطیف طبیعت میدرخشد. گویی سنگوارهای باستانی، که البته از عنصر حیاتبخش رنگ بهره میبرد، در اثر حاضر به پرده درآمده است. نقشی کهن از دستهگلی رویایی که به روشنی ساختار ذهنی نقاش را نشان میدهد. رنگها بر اساس توالی تونالیته، از سرد به گرم چیده شدهاند، به طوری که خیرگی نگاه بیننده را به مرکز تصویر، یعنی جایی که طیف رنگهای قرمز و نارنجی متراکم هستند، هدایت میکنند. علاوه بر رنگ، عنصر خط نیز نقشی مهم در بیان تجسمی اثر دارد. خطوط تیره، کنارهای و گاه عمق یافته که به کمک بافت اثر شکل گرفتهاند، برجستگی خاصی به رنگهای تیره و روشن، به مثابه گلهای روییده بر بوم هنرمند، بخشیدهاند.
تعدادی از آثار این هنرمند را در گالری ببینید.