کتاب «یکی به نعل، یکی به میخ» به قلم نجمه زارع بَنادکوکی و به همت انتشارات سورۀ مهر و دفتر طنز حوزه هنری، در 312 صفحه منتشر شده است و در دسترس علاقهمندان است.
«اهل اصطلاح میدانند که اگر فاکتور دیپلماسی را در حالت بالانس به پتانسیل متصل کنند، چیزی حاصل میشود که اسمش را میگذارند: استراتژی...!!»
نوشتۀ بالا یک شوخی با اشتباهات دستورِ زبان فارسیِ یکی از مسئولان ارشد وزارت امور خارجه است. مسئول ارشدی در حد و حدودِ معاون وزیر امور خارجۀ وقت. در حال حاضر از این دست شوخیها با سیاستمداران و اشتباهاتشان در فضای مطبوعاتی و خبری زیاد است. حدس بزنید در چه سالی این شوخی در یک روزنامۀ کثیرالانتشار منتشر شده و نویسندۀ آن کیست؟
اگر با فضای مطبوعات در سالهای دهۀ شصت آشنا باشید، شاید نویسنده را به خاطر بیاورید. راهنماییتان میکنم: این متن در سال 1369 نوشته شده است. احتمالا کمی بیشتر متعجب شدید. حتما از خودتان میپرسید مگر در آن سالها میشد از یک مسئول سیاسی انتقاد کرد. آن هم یک مسئول ارشد از نوعِ امور خارجه! آن هم در قالب شوخی! آن هم در روزنامۀ کثیرالانتشار!
کیومرث صابری فومنی (گلآقا) درست در همان سالهایی طنز نوشت و انتقادی نوشت و سیاسی نوشت که انتقاد از نوع طنز و گونه سیاسیاش را کمتر کسی جرات داشت بنویسد. آن سالها که همۀ مسئولان با اتکا بر تریبونهای یک طرفه، فقط میگفتند و نمیشنیدند. صابری فومنی با تکیه بر استعداد و دانش خود در استفاده از کلمات، توانست مسیری باریک در جهتِ معکوس، کنارِ این مسیرِ یک طرفه بسازد و آن را اندکی دوطرفه کند. در نشریات گلآقا نیز نسلی از طنزپرداران و طنزنگاران را تربیت کرد که اکنون بدنۀ اصلی طنّازان رسمی و نیمچه رسمی این مرز و بوم را تشکیل میدهند. از شهرام شکیبا و رضا رفیع گرفته تا بزرگمهر حسینپور و حتی جوانترهایی چون شهاب جعفرنژاد و ...
فارغ از تأثیر بیرونی طنزهایی که صابری فومنی نوشت، نباید از تکنیکهای خلق طنز توسط او غافل شد. تکنیکهایی که اگر صابری بر آنها مسلط نبود، نمیتوانست طی سالیان دراز، نوشتههایش را به ذائقۀ متغیر مخاطبان ایرانی بنشاند. تا چندی پیش ادبیات طنز در ایران جایگاهی نداشت و کسی مسئولیت این ژانرِ آواره و دربهدر را نمیپذیرفت. دربهدری و آوارگی این گونۀ ادبی، خاصه با خلق و خوی انتقاد ناپذیرِ ما ایرانیان بیشتر هم میشد. زیرا ما ایرانیان، در زمان احراز مسئولیت، هیچ انتقاد و منتقدی را برنمیتابیم و همه را با اَنگ مخالف و دشمن میتارانیم. همین موضوع سبب شده بود که تکنیکها و روشهای خلق طنز در ادبیات فارسی مهجور بماند و معدود نوشتههای این گونۀ ادبی نیز به دلیل همین کمبود مصالح، به سرعت به وادی تکرار و ابتذال سقوط کنند. بخصوص که همان معدود نوشتهها هم به طور معمول حالت ابهام به خود میگرفتند و بیشتر، حالتِ انتقاد از صفات منفی انسان به معنای عام را داشتند.
«یکی به نعل، یکی به میخ» نوشته شده تا بخش کوچکی از خلا نوشتههای تحلیلیِ ژانرِ طنز، به خصوص طنز معاصر را پوشش دهد. این کتاب به بررسی جزء به جزء شگردهای صابری در خلق طنز میپردازد و میکوشد تا با تفکیک شگردها و ارجاع آنها به آرایههای شناخته شدۀ ادبی، چگونگی بهرهگیری از آنها برای خلق نوشتههای طنز را بکاود. در ارزشمندی این کتاب و قدرت تحلیلِ آن، همین بس که صابری آشنایی عمیقی با ادبیات کلاسیک و معاصر ایران داشت و نوشتههایش به هر دو نوع نزدیک بود. به همین دلیل مخاطبِ کتاب، بعد از مطالعه قادر خواهد بود با زیرساختهای مؤثر در نگارش یک نوشتۀ طنز، اعم از کلاسیک و معاصر آشنا شده و از آنها در نوشتهها و یا مطالعات آتی خود بهره ببرد.
چند نکته دربارۀ «یکی به نعل، یکی به میخ»
نجمه زارع بنادکوکی نگارنده کتاب، سعی کرده تا تمام آرایهها، تکنیکها و شگردهای مؤثر در نگارش یک متن طنز را مورد بررسی قرار دهد. هر چند که حصول موفقیت تا حدودی نسبی است. از شگردهای بسیار قدیمی و کهن مانند اغراق گرفته تا شگردهای معاصر چون نقیضهپردازی. در این میان، شگردهایی که از ادبیات مغربزمین به ادبیات فارسی راه یافتهاند نیز کنکاش شدهاند. حتی از شگردهای مهجور و کم استفادهتر همچون بُرهان خُلف نیز غفلت نشده است. نکتۀ دیگر تفکیک نوشتههای صابری از نظر موضوع و موتیف است که در این کتاب لحاظ شده. موضوعاتی چون سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و... حتی زیر مجموعههای این موضوعات نیز بررسی شدهاند. زیرمجموعههایی چون سیاست داخلی و خارجی از موضوع عمدهای چون سیاست.
کتاب دو فصل دارد. فصل نخست سعی دارد اجزای جزئیتر را برشمرده و تاثیر آن را در نوشتهها نشان دهد. اجزائی چون واژههای مورد استفاده صابری و نحوه ساخت یا استفاده از آنها، شگردهای طنز پردازی مانند آیرنی و تقلید و تناقض و... همچنین قالبهای نگارشی که مورد استفاده واقع شدهاند مانند قالب نامۀ اداری و یا گفتگو و یا حتی برگزاری سمینار و مواردی دیگر.
فصل دوم به موارد کلیتر میپردازد و هماهنگی بخشهای جزئی را در ساخت کلی متن بررسی میکند. مواردی چون شخصیتها، موضوعات و مضامینِ نوشتهها در این فصل مورد بررسی قرار گرفتهاند.
«یکی به نعل، یکی به میخ» به قلم نجمه زارع بَنادکوکی و به همت انتشارات سورۀ مهر و دفتر طنز حوزه هنری، در 312 صفحه منتشر شده است و در دسترس علاقهمندان است.
دفتر طنز حوزه هنری