در ادامه بخش دوم گفتگوی سید مسعود شجاعی طباطبایی را پیرامون اقدام به انتشار طرحهای توهینآمیز علیه پیامبر گرامی اسلام(ص) در نشریه فرانسوی را میخوانید:
-موارد دیگری هم بوده که فرانسه با کاریکاتورهایی درمورد موضوعاتی غیر از مسئلهی هولوکاست هم تند برخورد کرده باشد؟
کشور فرانسه خودش را مدعی آزادی بیان در دنیا میداند، یعنی مدعی اوّل در این حوزه. امّا این آزادی بیان فقط در بعضی از رفتارها مثل اسلامستیزی خودش را نشان میدهد. اسلامستیزی یکی از اتفاقاتی است که به شکل جدی در رسانههایشان کار میشود. بحث ایرانستیزی هم در برنامهی کاریشان به شکل جدی مطرح هست. ولی دربارهی سانسور در فرانسه ما شاهد اتفاقات خیلی جدی بودیم. مثلاً وقتی فرانسه بهعنوان کشور استعمارکننده، الجزایر را تحت استعمار خودش قرار داد، کاریکاتوریستهای زیادی نسبت به این اتفاق واکنش نشان دادند که همهی اینها بهنوعی سانسور شد و بسیاری از هنرمندان مطرح کشور فرانسه به این سانسورها بهشدت معترض بودند. بسیاری از این سانسورها مربوط به الجزایر، مراکش و کشورهایی بود که زیر نفوذ و سیطرهی رژیم فرانسه هستند.
همچنین اگر شما کاریکاتوری کار کنید که بهنوعی دولتهای همپیمان با فرانسه را زیر سؤال ببرد، با آن برخورد میکنند. فقط هولوکاست خط قرمزشان نیست. بهعنوان مثال کاریکاتوری از آنتونیو آنتونس، هنرمند پرتغالی در نشریهی نیویورک تایمز منتشر شد. در این طرح کاریکاتوریست میخواست تسلّط رژیم صهیونیستی بر آمریکا را نشان دهد. یعنی ترامپ را به شکل یک آدم کور با عینک دودی کشیده بود که یک سگ راهنما داشت که آن، نتانیاهو بود. این طرح باعث خشم اینها شد. خود ترامپ وارد عمل شد و اعلام کرد که از این به بعد این نشریه نباید ستون کاریکاتور داشته باشد! تا این حد برخوردهای اینها عجیب، غیرمنتظره، بامزه و طنزآمیز است. این نحوهی برخورد خودش کاریکاتور است. خیلی از کاریکاتوریستهای دنیا به این قضیه واکنش نشان دادند که مگر میشود ستون کاریکاتور یک نشریه را به بهانهی یک کاریکاتور ضد صهیونیستی یا ضدآمریکایی ببندید. ولی به همین سادگی جلوی انتشار کاریکاتور در یک نشریه را گرفتند.
ترامپ بهشدت با رسانهها، حتی رسانههای همسو مخالف است. هر رسانهای اگر ذرهای به بعضی از صحبتها و توئیتهایش تعرض کند، بهشدت برخورد میکند. به همین خاطر رسانههای خارجی بهخصوص آمریکایی خیلی میانهی خوبی با او ندارند. ولی جرأت ابراز و بیان هم ندارند. مثلاً نشریهی مُد نزدیک به هفتاد سال سابقهی انتشار در آمریکا داشت. این نشریه یک شخصیت خیالی به نام «آلفرد ای نیومن» داشت که دندان وسط نداشت. آخرین طرحی که روی جلد این نشریه کار شد، این بود که تعدادی خبرنگار میکروفونهایشان را جلوی تریبون ترامپ گذاشته بودند، منتها تنها کسی که توانسته بود با ترامپ برخورد کند، آلفرد ای نیومن بود که میکروفنش را در چشم ترامپ کرده بود. برخورد ترامپ هم خیلی ساده بود؛ نشریه را بست! نشریهای که نزدیک به هفت دهه از انتشارش میگذشت و افتخار آمریکاییها بود که میگفتند یک نشریهی قدیمی در این حوزه داریم.
اساساً با خیلی از کاریکاتوریستهایشان برخوردهای تندی دارند. مثلاً آقای دیوید لیواین، در سن ۸۱ سالگی یک کاریکاتوری کار کرد و یکی از شخصیتهای سیاسی رژیم صهیونیستی را زیر سؤال برد. بلافاصله ایشان را اخراج کردند. ایشان یکی از بهترین چهرههای حوزهی کاریکاتور در دنیا بهحساب میآید.
آقای ناجی العلی از مهاجرینی بود که در سال ۱۹۴۸ بعد از به رسمیت نشناختن رژیم اسرائیل، آواره شد. ایشان یکی از پرکارترین کاریکاتوریستها در جهان عرب بهحساب میآمد، ولی نتوانستند کاریکاتورهایش را تحمل کنند و سرانجام موساد در لندن با شلیک گلوله ترورش کرد و به شهادت رسید. و البته این اتفاقات ادامه دارد.
یک کاریکاتوریست دیگری به نام آقای کارلوس لاتوف در آمریکای لاتین هست که نه مسلمان است و نه ارتباطی دارد با مسائلی که ما الان به شکل جدی در منطقه خصوصاً با رژیم صهیونیستی داریم. دوازده سال پیش ایشان به سرزمینهای اشغالی برای بازدید میرود و در عین حال یک بازدیدی هم از منطقهی غزه میکند. وقتی این دوگانگی را مشاهده میکند، دست بهکار میشود و علیه رژیم صهیونیستی شروع بهکار کردن میکند. اینقدر کارهای ایشان مؤثر و تأثیرگذار است که جریان ایجاد میکند. برخورد رژیم صهیونیستی هم خیلی بامزه است. حزب لیکود ایشان را در لیست مرگ قرار میدهد. یعنی بهراحتی در دنیای معاصر، یک کاریکاتوریست را صرفاً به جرم کشیدن کاریکاتور در لیست مرگ قرار میدهند. این کار فانتزی و مسخرهای است، ولی اتفاق افتاد. در لیست مرگ قرارگرفتن ایشان دقیقاً زمانی بود که ما مسابقهی هولوکاست اوّل را برپا کرده بودیم و خیلی از هنرمندان برزیلی برای حمایت از آقای کارلوس لاتوف اعلام میکنند که اسامی ما را هم در آن لیست اضافه کنید و ما هم کنار ایشان هستیم. در مسابقهی اوّل هولوکاست، خطشکنان اصلی ما برزیلیها بودند. ما بیشترین و جدیترین حملات کاریکاتوری را از طرف هنرمندان کاریکاتوریست برزیلی در مورد هجمهی رژیم صهیونیستی داشتیم.
-چند سال پیش وقتی یک کاریکاتور موهن علیه پیامبر در مجلهی شارلی ابدو چاپ شد، داعش به دفتر این مجله حمله کرد و افراد را به رگبار بست. بمبگذاری در حاشیهی مسابقات ورزشی در استادیوم انجام شد و با ماشین به مردم حمله کردند. بعدها معلوم شد همهی این اقدامات مجموعهای از یک پازل بود که میخواست بهانهای برای اسلامهراسی و پیشبرد طرح خاورمیانهی جدید و ورود جدی اروپا در قضایای منطقه غرب آسیا باشد. رهبر انقلاب هم در پیام اخیرشان فرمودند با اینکه کار این مجله بسیار بد است، ولی حواستان باشد مسئلهی اصلی فراموش نشود. به خصوص اینکه عکسالعمل سریع رئیسجمهور فرانسه نشان میدهد که این هم ممکن است قطعهای از پازل یک طرح بزرگتر باشد. به نظر شما آن مسئله اصلی که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند چیست؟
دقیقاً یک قطعه از پازل است. به نظر من مورد هجمه قرارگرفتن تعدادی از کاریکاتوریستهای نشریهی شارلی ابدو، ساخته و پرداختهی کسانی بود که بعداً مشخص شد خودشان از کسانی هستند که از داعش حمایت جدی کردند.
دفعهی دومی که ما مسابقهی هولوکاست را برگزار کردیم، یک طرح توهینآمیزی بر روی جلد نشریهی شارلی ابدو قرار گرفت. علتش هم این بود که یک حمله صورت گرفته بود و تعدادی از کسانی که در این نشریه قلم میزدند، مورد ترور قرار گرفتند که خود این ترور جای صحبت و سؤال دارد که چه کسانی عامل این قضیه بودند. کسانی عامل این قضیه بودند که خودشان از طرف دولت فرانسه و دولتهای غربی خصوصاً آمریکا حمایت میشدند. این اتفاق خیلی عجیبی بود. از این جهت که به یکباره تمام سران کشورهای غربی کنار همدیگر دستبهدست هم دادند و یک راهپیمایی خیلی مضحکی را شبیه به سیرک برگزار کردند. درحالیکه ما اتفاقات خیلی تلختری را در سراسر دنیا شاهدیم. همین الان در یمن بهطور متوسط در هرپنج دقیقه یک بچه یمنی در اثر بمباران یا سوءتغذیه به شهادت میرسد. ولی اینها بهدنبال یک اتفاق خاص بودند. این خاصیت رسانههای غربی است که میتوانند خیلی سریع یک اتفاق کوچک را تبدیل به یک اتفاق خیلی بزرگ کنند و یک کارناوال راه بیندازند و یک اتفاق را بزرگنمایی کنند تا حدی که بتوانند به امیال خودشان دست پیدا کنند.
زمانی که بوش ایران را محور شرارت اعلام کرد، بلافاصله سندیکای بزرگ «cagle» بهطور متمرکز و مشخص علیه ایران موضع گرفت و مجموعهای را تحت عنوان جنگ با ایران ارائه کرد. این سندیکا با تمام دنیا در ارتباط است و کاریکاتوریستها در آنجا آثارشان را ارائه میکنند. آنها به تمام دنیا این آثار را میفرستند و در نشریات مختلف حتی در پاکستان کارهایشان به چاپ میرسد. فقط یک حقالزحمهای پرداخت میکنند. درواقع میخواستند آزمایش کنند که چطور میشود موقعیت را ارزیابی کرد تا بعد از عراق یک هجمهای علیه ایران داشته باشند. در این اتفاقات اخیر هم، وقتی طرحهای ضد پیامبر (ص) را کار میکنند، درواقع دارند آزمایش میکنند تا ببینند الان فضا چه جوری است و چگونه میتوانند از این فضا بهره ببرند. یعنی این نوع بهرهگیری به چه شکل است.
بنابراین کاریکاتور از دید آنها یک سلاح است و از دید ما هم یک سلاح است که جواب بدهیم. چون کاریکاتور یک زبان واکنش سریع بینالمللی است. خیلی سریع میتواند با مردم دنیا ارتباط برقرار کند و خیلی هم تأثیرگذار است. وقتی کاریکاتوری علیه پیامبر ما کار میکنند، ما هم اصل آزادی بیانشان را زیر سؤال میبریم؛ بحث هولوکاست را به چالش میکشیم؛ دیوانه میشوند؛ دیوانگیشان بهحدی زیاد میشود که به پرتوپلاگویی منجر میشود. مثلاً منشه امیر، گویندهی رادیو فارسی رژیم اسرائیل در رادیو اعلام میکند که برگزارکنندگان مسابقهی هولوکاست آدمخوارند. مشخص است که اینها بسیار عصبیاند و حرفهای بیربط میزنند. البته این رفتار هیستریک برای ما بسیار خوشحالکننده بود.
واقعاً برای بنده باعث خوشحالی و یک نشان درخشان است که ۲۲ کشور بنده را ممنوعالورود کردند. خود نتانیاهو از من شکایت کرد و آقای کوفی عنان واکنش نشان داد. هرچقدر اینها تقلا میکنند، نتیجهی عکس میگیرند. یک زمانی فقط آقای ناجی العلی در مقابل هیمنهی رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا و دولتهای غربی ایستاد، امّا حالا اینها با صدها هنرمند کاریکاتوریست نهتنها از کشورهای اسلامی بلکه از تمام کشورهای دنیا مواجهاند و این برایشان خیلی سخت و ناگوار است. برای همین هم هست که بهشدت هراس دارند از اینکه ما یک اتفاق دیگر را بر علیهشان شروع نکنیم.
البته چون اینها دوباره اقدام به انتشار طرحهای توهینآمیز علیه پیامبر کردند، ما هم امروز یا فردا انشااللّه فراخوان سوم مسابقهی هولوکاست را منتشر خواهیم کرد. یک تودهنی اساسی هم به رژیم صهیونیستی و هم به دولت فرانسه و دولتهای غربی میزنیم و میگوییم این آزادی بیانی که شما ادعا میکنید دروغ است. دولتهای غربی خیلی خبیثاند. مطمئنم ما شروع کنیم بلافاصله تمام رسانههای غربی این خبر را تحریف میکنند، یعنی فراخوان را تحریف میکنند. بلافاصله بعد از عنوان هولوکاست میزنند هولوکاست دینا، یعنی نفی هولوکاست. در صورتی که ما اصلاً بهدنبال نفی و اثبات هولوکاست نیستیم. ما بهدنبال این هستیم که بگوییم اگر هولوکاستی هم بر فرض وجود داشته باشد، چرا تاوانش را مردم فلسطین باید بدهند؟