طنز و دیگر گونه‌های شوخ‌طبعی، قسمت ششم

طنز و دیگر گونه‌های شوخ‌طبعی، قسمت ششم
یادداشتی از مجتبی احمدی
پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۲:۱۸
کد خبر :  ۱۳۲۹۲۳

گفتیم که در این مقال برآنیم تا گونه‌های شوخ‌طبعی، یعنی «طنز» و همسایه‌های خنده‌رویش «هزل»، «هجو» و «فکاهه» را بررسی کنیم و از این رهگذر، با در کنار هم قرار دادن تعریف‌ها، ویژگی‌ها، تفاوت‌ها، هدف‌ها و کارکردهای این گونه‌ها، به آنچه از مفهوم «طنز» در نظر داریم، نزدیک شویم. در یادداشت اول، از «طنز» گفتیم، در یادداشت دوم، به «هزل»، «هجو» و «فکاهه» پرداختیم، در یادداشت سوم، از «ویژگی‌های طنز» نوشتیم، در یادداشت چهارم، از «تفاوتِ گونه‌های شوخ‌طبعی» گفتیم، در یادداشت پنجم، طرح و بررسی گذرای برخی از «روش‌های طنزپردازی» را آغاز کردیم و در این یادداشت، به برخی دیگر از این روش‌ها می‌پردازیم.

 

 

روش‌های طنزپردازی، بخش دوم

 

ایهام

طنزپردازان گاهی به خاطر شرایط و موقعیت خاصی که ممکن است نوع طنز و انتقادشان از آن برخوردار باشد، از دوپهلو سخن گفتن و بیانی همراه با ایهام استفاده می‌کنند. البته بهره‌گرفتن از این عنصر می‌تواند صرفاً به‌دلیل زیباتر و شاعرانه‌تر شدن طنز هم باشد.

 

«در این روش، کلمات (یا عبارات و جملات) موهمِ معانی مختلف‌اند (حداقل و معمولاً دو معنی) و ممکن است با آن معانی مختلف، با کلمات دیگر کلام، رابطه ایجاد کنند. روش ایهام، مهم‌ترین مبحث بدیع است...

لطف ایهام در این است که شاعر با ذهن خواننده بازی می‌کند، به این معنی که ذهن را به عمد متوجه یکی از معانی می‌کند و معنی دیگر را که ظریف‌تر و هنری‌تر و شاعرانه‌تر است، تحت‌الشعاع معنی اول قرار می‌دهد و از دسترس ذهن‌های عادی دور می‌کند. در این صورت، هرگاه خواننده متوجه آن شود به لذت کشف می‌رسد.» (شمیسا، 1383: 131،132)

 

در «نگاهی تازه به بدیع» به گونۀ خاصی از ایهام که در ایجاد طنز کاربرد دارد نیز اشاره شده است: «ایهام دوگانه‌خوانی، به این معنی است که جمله یا عبارتی را بتوان به دو گونه خواند و لذا دو گونه معنی کرد. قدما به آن شبه ایهام و توجیه می‌گفتند... ایهام دوگانه‌خوانی، یکی از طرق ایجاد طنز است:

 

تن آدمی شریف است به جان آدمیت

نه همین لباس زیباست نشان آدمیت (سعدی)

 

می‌توان آن را سؤالی خواند:

 

تن آدمی شریف است به جان آدمیت؟

نه! همین لباس زیباست نشان آدمیت».

(شمیسا، 1383: 134)

 

ابهام

 

در کنار ایهام، به «ابهام» نیز باید اشاره کرد که یکی از عناصر مهم در شعر امروز است و البته با اصطلاح تعقید لفظی و معنوی قدما فرق دارد. ابهام نیز، همان دوپهلوگویی را با خود دارد و گاه می‌توان دو معنی کاملاً متضاد را از آن برداشت کرد که همین امر، منجر به ایجاد طنز می‌شود.

 

نویسندۀ کتاب «دربارۀ طنز»، ابهام را یکی از زیرمجموعه‌های «دومعنایی یا چندمعنایی» و «ازجمله مهم‌ترین مؤلفه‌های شوخ‌طبعی» قلمداد می‌کند و می‌نویسد: «ازجمله مهم‌ترین واژگانی که در گفتمان متعارف و ادبی به دومعنایی یا چندمعنایی اشاره دارند، عبارت‌اند از: ابهام (ambiguity)، جناس و بازی‌های کلامی  (pun)، کنایه (irony) و طعنه  (Sarcasm). درواقع، دومعنایی، حاصل نوعی ناهماهنگی کلامی میان دو موقعیت است که از آن به عدم تجانس زبانی (Verbal Incongruity) یاد می‌کنیم.» (حری، 1387: 43)

 

کنایۀ طنزآمیز

 

دکتر حسن جوادی در کتاب «تاریخ طنز در ادبیات فارسی»، از کنایۀ طنزآمیز به‌عنوان یکی از ابزارهای طنزپردازی یاد می‌کند: «وسیلۀ دیگری که در طنز به‌کار می‌رود، در انگلیسیIrony   و در فرانسه  Ironie خوانده می‌شود و در آن بازی با کلمات و ظرافت لفظی مهم است... به‌طور کلی، به استفاده از کلمات با نیتی طنزآمیز گفته می‌شود که درست عکس آنچه بر زبان آمده، برساند... یکی از خصوصیات «آیرنی» یا «کنایۀ طنزآمیز»، معصومیت ظاهری و یا عدم اطلاع قهرمان است از وقایع...». جوادی «کنایاتی که حافظ در شعر خود با شوخی و ظرافت بی‌نظیری می‌زند» را از این مقوله برمی‌شمارد و آن را یادآور تعریف یک منتقد آمریکایی از «آیرنی» می‌داند که گفته: «آیرنی، توهینی است که به صورت تعارف یا خوش‌آمدگویی بیان شده باشد» و ادامه می‌دهد: « بیتی از حافظ شاید این مطلب را بهتر نشان دهد:

 

شیخ ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت

آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد

 

از طعنه یا کنایۀ طنزآمیز به صورت‌های مختلف می‌توان استفاده کرد.» (جوادی، 1384: 38،40)

 

برخی، کنایۀ طنزآمیز را «شگردی سبک‌شناختی یا آرایه‌ای ادبی که در آن، معنای واقعی کلمات از معنای مجازی آن‌ها متمایز و با آن‌ها متضاد است» می‌دانند. (حری، 1387: 68)

 

دکتر جلیل تجلیل نیز هنگامی که اقسام کنایه را برمی‌شمارد، از «تعریض» می‌گوید که می‌توان آن را با «کنایۀ طنزآمیز» مورد نظر، مترادف دانست: «تعریض، همان گوشه زدن به کنایه و کلامی است که الفاظی که در آن عرضه شده، معنی دیگری از آن اراده شده که متضمن تنبیه یا طنزی است...». (تجلیل، 1376: 86،87)

 

در کنایۀ طنزآمیز یا تعریض هم مانند ایهام، معمولاً شرایط و موقعیت خاصی که ممکن است طنز و انتقاد، از آن برخوردار باشد طنزپردازان را بر آن می‌دارد که پوشیده سخن گفتن و با گوشه و کنایه بیان‌کردن را برگزینند، و این نکته البته بر ظرافت لحن و بیان طنزپرداز می‌افزاید.

 

در یادداشت آینده، به برخی دیگر از روش‌های طنزپردازی و شیوه‌های مؤثر در ساخت طنز، اشاره خواهیم کرد.

ادامه دارد

 

منابع:

- تجلیل، جلیل، معانی و بیان، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ هشتم، تهران، 1376.

- جوادی، حسن، تاریخ طنز در ادبیات فارسی، انتشارات کاروان، چاپ اول، تهران، 1384.

- حری، ابوالفضل، دربارۀ طنز، انتشارات سوره مهر، چاپ اول، تهران، 1387.

- شمیسا، سیروس، نگاهی تازه به بدیع، انتشارات فردوس، چاپ چهاردهم، تهران، 1383.

ارسال نظر