نگاهی گذرا به طنز در عصر مشروطیت

نگاهی گذرا به طنز در عصر مشروطیت
یادداشتی از ابوالفضل زرویی نصرآباد
يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۹:۱۰
کد خبر :  ۱۳۲۱۶۸

 

شاید بتوان گفت انقلاب‌ها و دگرگونی‌های سیاسی بر ساختار ادبیات، فرهنگ و هنر، تأثیر فراوان دارند. حتی شاید بتوان مدعی شد که پیدا آمدن مکاتب مختلف فلسفی و هنری نیز، به نوعی متأثر از ساختار و فضای سیاسی ملت های مبدع این مکاتب هستند.

 

طنز هم به‌عنوان یک گونه (ژانر) هنری و ادبی در ادوار مختلف تاریخ، از رویدادهای سیاسی و اجتماعی زمان خود تأثیر پذیرفته است. نمی‌توان تأثیر حمله مغول و تبعات آن را بر طنز شیرین و دلنشین سعدی نادیده گرفت و رندی‌های حافظ و طنازی های عبید زاکانی را وامدار شرایط سخت سلطه مغولان و ایلخانان ندانست.

حق ‌آن است که طنز و آزادی بیان، نسبت معکوس دارند. هرجا آزادی‌های مدنی به شهروندان اجازه داده است که بی‌واهمه به نقد عملکرد قدرت سیاسی و اجتماعی بپردازند، طنز و شوخ‌طبعی، جای خود را به انتقادات تلخ و تند داده است و هرگاه حاکمان خودشیفته مانع طرح مشکلات از زبان مردم شده‌اند، طنزپردازان بار انتقال انتقادات شهروندان را بر دوش کشیده‌اند. صد البته بوده است ادواری از تاریخ که برخی طنزآوران در شرایط آزاد، پا به میدان گذاشته ‌اند ولی از آنجا که جامعه، جسارتی بیش از منتقدان عادی از آنان توقع داشته، قلم طنزپردازان، بعضاً به هزل و هجو گراییده است. (نگاه کنید به بسیاری از مطالب و طرح های نشریات طنز و فکاهی در میانه سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ هجری شمسی.)

 

انقلاب مشروطیت، هم از نظر شکلی و هم از نظر ماهوی، یکی از عجیب ‌ترین و قابل تأمل‌‌ترین رخدادهای تاریخ ایران است. برای شناخت برخی از ابعاد این رویداد بزرگ، بزرگ‌‌ترها ما را به خواندن منابع ارزشمند تاریخ این دوره، امر می‌‌کردند. برخی از آن منابع، عبارت بودند از: تاریخ مشروطه ایران نوشته احمد کسروی، تاریخ بیداری ایرانیان نوشته ناظم ‌الاسلام کرمانی، خاطرات و خطرات نوشته مهدیقلی‌خان هدایت و…

 

و هزار البته، نه من آن کمال و وجهه را دارم که تاریخ مشروطه بگویم و نه این مقاله آن قدر مجال و پهنه دارد که لااقل در حد رونویسی از آثار آن بزرگواران بتوان داد معنی داد. اصل مطلب و جان معنی شاید این باشد که سفرکردگان به ممالک راقیه آن روزگار، از طریق مشاهده و ساکنان ممالک محروسه (یعنی ایرانیان داخل کشور) از طریق مطالعه جراید و نشریات، دانستند که در بلاد مترقی، گرفتن تصمیمات اساسی، صدور احکام، اخذ مالیات و… تنها به نظر پادشاه و حکام ولایات باز بسته نیست بلکه در آن ولایات، قانون و عدالتخانه حکمفرماست و در، بر پاشنه‌ای دیگر می ‌چرخد. هم از این رو بود که به یکباره، عارف و عامی، همصدا شدند که: ما هم آزادی و قانون و عدالتخانه می‌‌خواهیم.

تحقق این خواسته به آسانی صورت نپذیرفت ولی در نهایت مظفرالدین شاه قاجار در واپسین ساعات عمر به خواست رعایا تن داد و فرمان مشروطیت را امضا کرد. این پایان ماجرا نبود چرا که اختلافات داخلی و زیر بار نرفتن حکام که مشروطه مانع بسط قدرت و اعمال سلیقه شخصی ایشان می‌شد، موجب شد تا مشروطه غنچه‌سوز شود و خیرخواهان و دلسوزان، شعار «رحمه‌الـله علی‌مشروطه» سر دهند.

 

آشنایی با مفاهیم جدیدی چون قانون، دموکراسی، اراده ملی، آزادی و… موجب افزایش سطح توقع مردم آن روزگار شد و از آنجا که مشروطه نوپا هنوز آن قدر جان نگرفته بود که مردم با استناد و تکیه بر آن، بتوانند خواست‌ها و انتقادهایشان را به حکام- که کماکان لب می‌‌دوختند و به توپ می‌‌بستند و طناب می ‌انداختند و…- منتقل کنند، اهالی فرهنگ و ارباب جراید، خاصه طنزآوران این مهم را بر عهده گرفتند. گستره فعالیت طنزپردازان از سالهای آغازین ورود صنعت چاپ و انتشار جراید تا سال‌ها پس از صدور فرمان مشروطیت را دربر‌می‌‌گیرد و منظور ما از «طنز عصر مشروطه»، مشمول این گستره زمانی است و اگر از حق نگذریم، ادبیات طنز و کاریکاتور روزگار ما – لااقل در بخش ژورنالیستی – کماکان تحت تأثیر و دنباله‌رو شیوه نگاه و نوع زبان طنز عصر مشروطه است.

 

طنز مشروطه هم از جهت سیاق بیانی و هم از حیث موضوع و مبانی واجد خصایصی است که پرداختن به تمامی این ویژگی ها نیازمند مجال و حال دیگری است ولی به اختصار می‌‌توان برخی از این شاخص‌ها را برشمرد.

 

۱- واژگان طنز در دوره‌ای که ما آن را عصر مشروطه می‌‌نامیم، به تبع سایر شقوق ادبی، دستخوش تحولات بسیار نسبت به دوره‌های پیش است.

نمی‌‌توان برای عموم نویسندگان این عصر، نسخه‌ای واحد پیچید چرا که بسته به گرایشات فکری و سیاسی، لغات به‌ کار رفته در آثار طنزپردازان این دوره، معجون و آمیزه‌ای است از فارسی، عربی، فرانسوی، روسی (خاصه پس از انقلاب اکتبر و شکل‌گیری ادبیات کارگری)، ترکی (به ویژه بعد از ورود نشریه طنز ملانصرالدین به مدیریت جلیل محمدقلی‌زاده– متولد به سال ۱۸۶۹ و متوفی به سال ۱۹۳۲ میلادی-). در آثار هر نویسنده، بسته به تأثیرپذیری‌‌اش از مرام فکری یا علقه ادبی، میزان و نسبت به‌کارگیری این لغات متفاوت است.

 

۲- همان طور که یحیی آرین‌پور به درستی در جلد دوم کتاب ارجمندش (از صبا تا نیما) اشاره کرده است، تا پیش از عصر مشروطه – یا به تعبیر او: عصر آزادی – جز در موارد معدود، «کمتر به آثار طنزآمیز که هدف آنها اصلاح و تربیت باشد، برمی‌‌خوریم.»

( اظهارنظر آرین‌پور درباره طنز عصر مشروطه و اصولاً تعریف او از طنز بسیار خواندنی و آموزنده است. او هفتاد صفحه ازکتاب خود را به موضوع طنزنویسی در دوره مشروطه اختصاص داده است و گزاف نیست اگر بگوییم تا به امروز کسی به اندازه او- کمی و کیفی – به طنز عصر مشروطه نپرداخته است.)

 

عصر مشروطه را می‌توان سرآغاز رویکرد جدی طنزپردازان به مسائل سیاسی و اجتماعی قلمداد کرد. تا پیش از این دوره، کمتر می‌توان از طنزهای سیاسی و اجتماعی سراغ گرفت.

 

۳- طنز دوران اغتشاش و خفقان، برخلاف طنز عصر ثبات، پرخاشگر و برانداز است و از همین رو، لحن و شیوه بیان در آن، به هجو گرایش دارد. پس بی‌دلیل نیست اگر در طنز روزگار مشروطه، طعن و گزندگی بسیار می‌‌بینیم.

 

۴- آثار طنز تا پیش از عصر مشروطه، عمدتاً و غالباً منظوم بودند. اگر نوشته‌های میرزافتحعلی آخوندزاده، طالبوف و ترجمه‌های درخشان میرزا حبیب اصفهانی (از جمله کتابهای حاجی بابای اصفهانی و سرگذشت ژیل بلاس سانتیلانی) را بتوان از زیرساختهای ادب مشروطه دانست، باید اذعان کرد که عصر مشروطه، یکی از ادوار مهم شکوفایی نثر طنزآمیز است. به‌عنوان نمونه مشخص، باید از علی‌اکبر دهخدا نام برد که با نام مستعار «دخو» در نشریه «صوراسرافیل» ستون طنزآمیز «چرند و پرند» را می‌نوشت. دهخدا در طنز شیوه‌ای را بنیان گذاشت که تا امروز پیروان و علاقه‌مندان بسیار داشته است و دارد.

 

۵- طنز عصر مشروطه، علاوه بر دغدغه‌های همیشگی، نظیر فقر و مشکلات معیشتی، بیشتر رنگ و بوی آزادیخواهانه و استبدادستیزانه دارد و بیانگر مطالبات مشروطه‌خواهان است. از همین روست که ما در طنز این دوره با یک فرهنگ‌واژه جدید سیاسی روبه‌روییم. به دیگر عبارت، طنز مشروطه به کارگیری اصطلاحات سیاسی را جایز می ‌شمارد.

 

کاش ممکن بود تا با ارائه نمونه‌هایی از طنز این دوره، خواننده بزرگوار این مقاله را بیشتر با خود همراه کنم. مع‌الوصف علاقه‌مندان را برای آشنایی بیشتر با زیرساخت‌های فکری و نمونه‌های عینی طنز مشروطه به این منابع ارجاع می‌دهم: کلیات نسیم شمال سروده سید اشرف ‌الدین حسینی، دیوان میرزاده عشقی، دیوان عارف قزوینی، دیوان فرخی یزدی، دیوان ایرج میرزا، چرند و پرند نوشته علی‌ اکبر دهخدا، سوسمار الدوله نوشته رحیم رضازاده ملک، تمثیلات نوشته میرزا فتحعلی‌خان آخوندزاده به ترجمه محمدجعفر قراجه‌داغی، دیوان ابوالقاسم لاهوتی، خاطرات حاج سیاح محلاتی، خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی و…     /«حدیث قند»

ارسال نظر