به گزارش روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری به نقل از ایسنا، سالهاست که مردم برای تماشای آثار نقاشان امپرسیونیست در موزهها صف میبندند یا برای خرید آثار نقاشان شناختهشدهتر این سبک در حراجیها به رقابت میپردازند. اما سوال اینجاست که امپرسیونیسم که حتی در این روزگار طرفدار دارد، چطور شکل گرفت؟
اثری از پیر آگوست رنوار
پیش از امپرسیونیسم
«اوژن دولاکروا» نقاش فرانسوی یکی از هنرمندانی بود که امپرسیونیستها را تحت تاثیر قرار داد. او یکی از نخستین هنرمندانی بود که دریافت زمانی که رنگها بیآنکه آمیخته شوند به صورت ضربههای جداگانه به کار برده شوند میتوانند پویایی لحظهی به تصویرکشیده شده را بهتر به نمایش بگذارند.
این هنرمند در کنار استفاده از رنگهای متضاد معتقد بود طرح یک نقاشی باید با زندگی مدرن مرتبط باشد.
با اینکه برخی از آثار «دولاکروا» در زمره شاهکارهای سبک رمانتیسم قرار میگرفت، این موضوع باعث نشد تا این هنرمند به یکی از پیشگامان امپرسیونیسم تبدیل نشود.
اثری از ادگار دگا
شباهتهایی از اصول و قواعد امپرسیونیسم در یکی از تابلوهای نقاشی سال ۱۸۳۰ این هنرمند دیده میشود، اما تفاوت عمده این اثر با آثار امپرسیونسیم آن است که طرح آثار امپرسیونیستها تخیلی نیست و هدف از نقاشی در این سبک به تصویر کشیدن حقیقت و داستانهای واقعی است؛ به عبارتی دیگر نقاشان امپرسیونیست قصد داشتند زندگی جاری در آن لحظه را بار دیگر بر روی بوم نقاشی پیاده کنند.
«گوستاو کوربه» دیگر نقاش فرانسوی نیز تاثیراتی بر امپرسیونیستها داشت. او «اوژن دولاکروا» را ستایش میکرد، اما دوست داشت اشیاء معمولی و چیزهای واقعی را به تصویر بکشد. او رئالیسم را صریح و ناکامل میخواست.
هنرمندی که میراث «کوربه» و «دولاکروا» را به بهترین نحو ممکن به جای آورد، «ادوارد مانه» بود. «مانه» به نخستین «هنرمند زندگی مدرن» تبدیل شد و الهام بخش گروهی از هنرمندان جوانی شد که توسط آکادمی (هنرهای زیبای فرانسه) رد شده بودند. این هنرمندان در نخستین جنبش هنر مدرن واقعی یعنی همان «امپرسیونیسم» به یکدیگر پیوستند.
«مانه» با اینکه چنین قصدی نداشت، اما به یاغی آکادمی تبدیل شد و رهبری گروهی از هنرمندان مخالف آکادمی را برعهده گرفت.
اثری از کلود مونه
سیر تکاملی جنبش امپرسیونیسم و ویژگیهای آن
مرکز این جنبش جدید هنری پاریس در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی بود. پس از آنکه این گروه نتوانستند تایید آکادمی را به دست آورند، در سال ۱۸۶۳ رویدادی در مخالفت با آکادمی و برای هنرمندان «امپرسیونیست» ترتیب دادند. (اگر چه در آن زمان با این عنوان شناخته نمیشدند)
این نمایشگاه با عنوان «نمایشگاه پذیرفتهنشدگان» برگزار شد. این نمایشگاه بازدیدکنندگان عادی را تحت تاثیر قرار نداد، اما برای هنرمندان جوان امپرسیونیست ایدههای جدیدی به دنبال داشت.
بعدها ۳۰ هنرمند برای نخستین نمایشگاه امپرسیونیستها که «جامعه ناشناس هنرمندان، مجسمهسازان و دیگران» نام داشت گرد هم آمدند. این نمایشگاه در تاریخ پانزدهم آوریل ۱۸۷۴ در پاریس برگزار شد.
نقدهایی که بر این نمایشگاه صورت گرفت خوشایند نبودند. «لوئیس لروی» منتقد هنری، نقدی ویرانکننده از این نمایشگاه در نشریه «Le Charivari» به چاپ رساند. او همچنین در قالب نقد خود، سهوا نام این جنبش جدید را انتخاب کرد و ویژگیهای اصلی این جنبش را نیز شرح داد.
اثری از کلود مونه
امپرسیونیستهای مهم
از هنرمندان امپرسیونیست مهم به «ادوار مانه»، «کلود مونه»، «کامی پیسارو»، «پیر اگوست رنوآر»، «آلفرد سیسلی»، «ادگار دگا» میتوان اشاره کرد.
اثری از کامی پیسارو
اصول و قواعد امپرسیونیسم
از مهمترین ویژگیهای امپرسیونیسم به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
- تصویری حقیقی از صحنههای مدرن زندگی، به کار بردن رنگهای طبیعی و با نشاط
- به تصویر کشیدن زودگذر بودن یک لحظه، حرکت، احساسات و تحت تاثیر قراردادن مخاطب
- اولویت به تصویر کشیدن حرکات نور نسبت به رعایت حقیقی بودن و جزئیات تصویر و طراحی دقیق
- نقاشی کردن در فضای باز به منظور بهتر به تصویر کشیدن بازی نور
- به کار بردن ضربات شکسته به نحوی که رنگها با یکدیگر آمیخته نشوند
اثری از کلود مونه
با گذر زمان امپرسیونیسم محبوبیت بیشتری پیدا کرد تا اینکه در نهایت به نخستین جنبش هنری جهان مدرن تبدیل شد.
پس از نمایشگاه سال ۱۸۷۴، هفت نمایشگاه دیگر در طول ۱۲ سال برگزار شد. پس از سال ۱۸۸۶، امپرسیونیستها به دلیل تفاوتهای ایدئولوژی از هم جدا شدند و دیگر از گروه این هنرمندان خبری نبود. اما خود هنرمندان به صورت انفرادی به فعالیت ادامه دادند؛ به طور موفقیتآمیز نقاشیهای جدید خلق کردند و به عنوان یک امپرسیونسیت باقی ماندند( دست کم این موضوع درباره اغلب این هنرمندان صدق میکند.) آنها فقط همچون زوجی که از یکدیگر جدا شده بودند، فعالیتهایشان را به صورت انفرادی از سر گرفته بودند.
امپرسیونیسم به یکی از مهمترین ترندهای هنری و بنیاد هنر مدرن تبدیل شد. این جنبش به تولد ایدههای همچون «بازی رنگ» و سادگی به تصویر کشیدن اشیا منجر شد. تکامل این جنبش، هنر قرن بیستم را تغییر داد.