حسن اسحاقی، شاعر آئینی
متولد سال 1367 کرج/ کارشناسی ارشد مدیریت فرهنگی
پیش از سال 1385 غمی برای من به وجود آمد و چیزی را گم کردم که مادی بود و پس از آن نوشتن را آغاز کردم. از قدیم روح شاعری داشتم و انشاهام خیل خوب بود و برای نوشته هایم تشویق میشدم. از سال 1385 نوشتن شعر موزون را آغاز کردم و در سال 86 در کتابخانه امیرکبیر کرج با شعر آئینی آشنا شدم و از آن پس شعر برایم جدی تر شد. طبق تعریف استادان حوزه شعر، به هر شعری که به خوبیها دعوت کند و از بدیها باز دارد شعر آئینی میگویند.
شعر از قدیم یکی از اصلیترین رسانهها بوده که به وسیله آن، آنچه را که لازم بوده به مردم منتقل میکردند؛ چه از نسلی به نسل بعد و چه سینه به سینه. فرهنگ و اطلاعات مورد نیاز یک جامعه از طریق شعر منتشر میشد که تأثیرگذار هم بوده است.
زمانی که رسانه و تکنولوژیها تا این حد پیشرفت نکرده بودند و در عصر ارتباطات و اطلاعات قرار نداشتیم، شعر به تنهایی نوشته و خوانده میشد و دیگرانی برای دیگرانی می خواندند اما امروز رسانهها پیشرفت بسیاری کردهاند و جاذبههای مختلفی از جمله موسیقی و سینما و ... دارند.
جدای از کار روی محتوا، عده ای معتقد هستند که شعر تنها باید رسالت داشته باشد اما عدهای بر این باورند که شعر هم باید برای هدف شاعر یا جامعه شاعر رسالت داشته باشد و هم ایفای نقش کرده و به سمت تحقق این هدف حرکت کند.
به جز این موارد، به نظر من شعر باید در قالبهای نوین و خوبی نیز ارائه شود؛ به طور مثال رسانهها در قالب موسیقی و شعرخوانی کار کنند. موزیک ویدیوهای منتشر شده نیز شعرخوانی و دکلمه خوانی کرده و تصویر و موسیقی نیز شعر را همراهی میکنند و اثرگذاری را افزایش میدهند و از طرفی مطابق ذائقه مخاطب امروز شعر را ارائه می دهند.
باید به سمتی حرکت کنیم که بتوانیم از ظرفیتهای شعر برای تاثیرگذاری بیشتر آن بهره ببریم. فرهنگ اصیل ما فرهنگ ایرانی و اسلامی است که به حدی در هم تنیده هستند که نمیتوان آنها را از یکدیگر جدا کرد اما اکنون شاهد بحران هویت هستیم.
امروزه دشمنان با سیستم قدرتمند خود و صرف هزینه با تمام وجود تلاش میکنند این فرهنگ اصیل را از جوانان و نسلهای بعدی ما بگیرند بنابر این ما دچار فقدان هویت فرهنگی میشویم یعنی جوان امروز گاهاً تعلق خاطری به فرهنگ خود ندارد و سبکی را برای زندگی انتخاب می کند که در مسیر فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی نیست.
شعر مانند بسیاری از هنرهای دیگر که زبان بُرندهای دارند میتواند ایفای نقش کند به شرطی که بتوانیم جوان امروز را مخاطب قرار دهیم و توجه او را به شعر جلب کنیم و محتوایی را که فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی را هدیه میدهد به صورت غیرمستقیم و هنرمندانه در شعر بگنجانیم تا بتواند اثرگذاری ماندگاری داشته باشد و این یعنی کمک شعر به هویت بخشی فرهنگی.
هنر به نوعی زبان مردم است و شاعر نیز یک نفر از میان مردم میباشد که باید درد و دغدغه مردم روزگار خود را منعکس کند. یکی از کارکردهای شعر این است که بیخیال و راکد و بی تفاوت نباشد و نسبت به محیط اطراف واکنش نشان دهند.
پایان نامه من در مورد نقش شعر آئینی در هویت بخشی فرهنگی است. به صورت پایلوت روی هیات بیت المهدی کرج که آقای نوازنی مداح آن است کار کردم. این هیات مخاطب عامی دارد که به طور خاص با شعر در ارتباط هستند. برخی هیاتها به این سبک کار کرده اند یعنی روی شعر هم سرمایه گذاری انجام داده اند.
من در حوزه کودک نیز به صورت خاص کار و بررسی میکنم و تمام پیام رسانهای ذهن را مورد بررسی قرار میدهم زیرا ذهن خواستگاه باورهاست؛ وقتی باورها ایجاد شوند کودک حتی از همان سن کودکی تصمیم می گیرد بر اساس آن باورها رفتار کند. موارد بسیاری میتوانند پیام را به ذهن کودک منتقل کنند و با تکرار در ذهن او تبدیل به باور شوند.
شعرها دارای محتوا هستند و کودکان آنها را به صورت آهنگین می خوانند؛ اشعاری که در مهدهای کودک یا منازل برای کودکان خوانده می شود و حتی لالایی ها می توانند فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی را به زبان کودکانه و هنرمندانه برای کودک بیان کنند تا وی بهترین باورها را داشته باشد و براساس آن ها در زندگی تصمیم گیرد. این موضوع از اهمیت بسیاری برخوردار است که آنطور که باید روی آن کار نشده و مورد توجه قرار نگرفته است.
گفتگو: ایمان اردیزاده