ارزشهای جاودانه نقاشی ایرانی- اسلامی (بخش اول)

ارزشهای جاودانه نقاشی ایرانی- اسلامی (بخش اول)
اگرچه روند خلق آثارهنری ایران، متاٌثر از دیگر فرهنگ‌ها بوده، ولی غالباٌ در چارچوب ارزش‌ها، سنّت‌ها و مفاهیم درونی هنرمند شکل گرفته‌ است.
چهارشنبه ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۴:۵۴
کد خبر :  ۱۰۹۱۸۱

نقاشی ایرانی – اسلامی دارای سابقه‌ای طولانی بوده، بوده به گونه‌ای که قدمت بعضی از شاخصه‌های آن، به قبل از اسلام می‌رسد. این هنر در طول دوران مختلف به واسطه‌ی وضعیت جغرافی خاص ایران در برخورد با فرهنگ ها و تمدن‌های شرق و غرب، شاهد تحوّلاتی بوده‌ است. اگرچه روند خلق آثارهنری ایران، متاٌثر از دیگر فرهنگ‌ها بوده، ولی غالباٌ در چارچوب ارزش‌ها، سنّت‌ها و مفاهیم درونی هنرمند شکل گرفته‌ است. در این ارتباط، آداب برگرفته از دین در ایجاد حال و هوا و شکل گیری ابعاد روحی هنرمند، بسیار مؤثر بوده‌ است. نقاشی ایرانی، همواره کمال مطلوب را بر واقعیت و از طرفی دیگر سادگی و انتزاع  را بر طبیعت‌گرایی ترجیح داده‌است. در نقاشی ایرانی – اسلامی، هنرمندان تمایل داشته‌اند آن چیزی را که می‌خواستند نمایش دهند تا آن چیزی که دیده می‌شود.

عدّه‌ای از مستشرقین چنین ابراز می‌دارند که نقاشی ایران از قرن دهم هجری به مجرد برخورد با هنر فرنگی رایج زمانه ناگهان  مانند حباب ترکید! با نگاهی بر پیشینه تاریخ نقاشی و کلاٌ هنر ایران، این موضوع کاملاً مشهود است که این اتفاق، اوّلین برخورد هنر ایران با یک هنر بیگانه نبوده، تجربیات گذشته هنر ایران، این کشور اغلب شاهد تماس و حتی برخورد با فرهنگ و تمدن‌های بزرگ شرق و غرب بوده‌است. در این دوران، اگر زمانی هم شاهد استیلای حکومت‌های بیگانه بوده و بالطبع ارزش‌های هنر ایران برای مدت کوتاهی دچار رکود گشته، ولی با گذشت زمان نه چندان طولانی، دوباره شاهد شکوفایی شاخصه‌های هنر ایران بوده‌ایم. به طور مثال: با انقراض حکومت هخامنشیان (331-559 ق.م) و استقرار سلوکیان و پارتیان، هر چند در ابتدا شاهد حضور فرهنگ و هنر یونانی هستیم، ولی شاخصه‌های هنر ایران از بین نرفت. بلکه مجدداً با شکوه و عظمت باور نکردنی در هنر ساسانی متجلّی شد. با ظهوراسلام درایران، هنرایران در سایه‌ی فرهنگ اسلامی نه تنها بسیاری از ویژگی‌های خود را حفظ کرد، بلکه دین اسلام باعث تحوّلی نوین در هنر ایران قرون چهارم و پنجم هجری در دوران آل بویه و سامانیان شد.

نقاشی ایران در قرن هفتم هجری با هجوم مغول‌ها نیز دچار تغییرات و تحولات شد. تاٌثیرات نقاشی چینی از یک طرف و از طرف دیگر تاٌثیر نقاشی روم شرقی، بر روی آن بسیار مشهود است. حضور چشم‌اندازها، صخره‌ها و ابرهای چینی، از مشخه‌های

نقاشی‌های دوره‌ی ایلخانان مغول (765- 663 ه) است. در آثار نقاشی که از این دوره برجای مانده، عناصر چینی نسبت به عناصر نقاشی ایرانی غلبه دارد. عناصر چینی در اواخر دوران ایلخانان خصوصاٌ در دوره‌ی جلایری‌ها (836- 740 ه) صیغه‌ای کاملاً ایرانی به خود گرفت. در واقع در این دوره شاهد عصر طلایی در نقاشی ایرانی هستیم.

 

 

 

 

 

 

 

ارسال نظر