خوان گری(Juan Gris)، نقاش، طراح و حکاک اسپانیولی، در سال 1886 در مادرید به دنیا آمد. گری به واسطه برخورداری از استعدادی شگفتانگیز در طراحی، خیلی زود به عنوان تصویرگر، به استخدام روزنامههای مادرید درآمد.
شهرت فراگیر پیکاسو، خوانگری جوان را به سوی پاریس میکشاند. گری در سال 1906 وارد پاریس شد. پیکاسو او را به دوستانش آپولینر، ماکس ژکوپ و آندره سالمون معرفی میکند. دو سال بعد، گری با گانوپلر، فروشنده همیشگی آثار خود، آشنا میشود. اولین اثار رنگ روغن او که در سال 1911 خلق میشوند، آشکارا با نهضت کوبیسم در ارتباط میباشند. در همین دوره از فعالیتهای هنری گری است که وی تکنیک کلاژ را آغاز کرده و به حق که در این کار با خلق آثار درخشانی چون «طبیعت بیجان در ظرف میوه خوری»(1914) و «بطری آنیس دلمونو»(1914) خوش میدرخشد.
طبیعت بی جان در ظرف میوه خوری / (1914)
بطری آنیس دلمونو/ (1914)
خوان گری در سال 1914، مجموعهای از آثار نقاشی را خلق میکند که بهواسطه انعطافپذیری کمپوزسیون هندسی و غنای رنگهای به کار رفته در رنگبندی تابلوها، بسیار پویا توصیف شدهاند. از نقطهنظر تکنیکی، این نقاشیها، کارهایی را ارائه میدهند که به واقع ابتکاری هستند، بهعنوان مثال، هنرمند بدون آنکه واهمهای داشته باشد، برای سفت کردن خمیر نقاشی، رنگ و روغن را با ماسه و یا خاکستر درهم میآمیزد.
گلها / ۱۹۱۴
تمایل این هنرمند به استفاده از مواد گوناگون در نقاشی به دورهای بازمیگردد که وی کاغذهای تاخورده را در تابلوهای خود به کار میبرد. واقعیت این است که ما در آثار گری، شاهد نوعی ظرافت استثنایی هستیم که علاوه بر تفاصیل نامتعارف، شامل تکتک عناصر سازنده کمپوزسیون نیز میشود. هرچند که او تا اندازهای نیز تحتتأثیر مکتب کوبیسم قرار گرفته و دقایق خاص آن را در آثار خود به کار برده است ولی هیچگاه تا مرزهای هنر آبستره پیش نمیرود و کمترین علاقهای نیز به کار هنرمندان اکسپرسیونیست نشان نمیدهد.
از سال 1919 تا 1920، گری مقالهای درخصوص رابطه کوبیسم و هنرنژاد سیاه به رشته تحریر درمیآورد، به علاوه در همین دوره است که اولین نشانههای بیماریای، که او را در سال 1927 از پای در میآورد، آشکار میشود. بعدها هنر او تکاملی دوباره یافته و دوره چهار سالهای را آغاز میکند که مهمترین مشخصه آن حضور نوعی تجسم تغزلی میباشد، این دوره را «دوره شاعرانه» خواندهاند.
دلقک / ۱۹۱۸
دلقک / ۱۹۱۹
دلقک با گیتار / ۱۹۱۹
دلقک / ۱۹۲۰
گری در سال 1921 به دعوت دیاگیلو به مونت کارلو میرود و ماکتهایی برای دکور یک سلسله نمایش آندولسی میسازد. وخیم شدن بیماری، وی را از ادامه کار بر روی این پروژه باز میدارد، و پیکاسو مسئولیت انجام این سفارش را برعهده میگیرد. بدین ترتیب گری تا مدتها، یعنی تا زمانی که مجبور میشود در بیمارستان بستری شده و تحت عمل جراحی قرار بگیرد، تنها بر روی موضوع «دلقکها» کار میکند. وی طی این دو سال اخیر، تنها بهطور حاشیهای به نقاشی میپردازد و آثاری را خلق میکند که ساختار هندسی آنها تقریبا نامحسوس بوده و اولین و برجستهترین ویژگی آنها سادگی فراوانشان میباشد. تنها ویژگی مشترک میان این دوره و دورههای قبلی هنری وی، در شیوه استفاده از رنگها میباشد. اگرچه در خلق این آثار تا حدودی خلاقیت به چشم میخورد ولی کمپوزیسیون آنها در واقع چکیدهای از مجموعه تجربیاتی است که وی در گذشته به دست آورده است. تاریخنگاری هنر معاصر بر آن است که دوره کوتاه فعالیتهای خوان گری در زمینه هنر را نماینده کلاسیسم در بطن آوانگارد کوبیست بخواند. به نظر میرسد گری به خاطر سادگی و همچنین شیوه انتخاب رنگ در خلق آثار هنریاش، تا حدودی از کنوانسیونهای نظریه آوانگارد زمان خود به دور مانده است. میتوان چنین تصور کرد که اگر گری به مرگ زودهنگام از دنیا نمیرفت در مسیر تکاملی کار خود، بیشتر به سوی کلاسیسم متمایل میشد تا به سوی مکتب هنری دیگر، چرا که او بارها در طول عمر کوتاه خود هنر آبستره و همچنین دادائیسم را مورد نکوهش قرار داده و آنها را غیرقابل قبول خوانده بود.
دلقک / ۱۹۲۲
دلقک / تاریخ خلق اثر نامشخص