تجزیه و تحلیل ساختاری این قالیهای درباری نشان میدهد که هیچ طرحی مختص و ویژهی هیچ کارگاه هنری نیست. البته شماری از قطعات و تختهقالیها، در حالیکه دارای خصوصیات تکنیکی مشابهند، در برگیرنده الگوها و طرحهایی هستنند که تفاوت مشخصی دارند. همچنین قالیهایی هستند که دقیقاٌ از نظر طرح و نقش مایه مشابه هستند، ولی نمایگر هیچگونه شباهتی در ساختار تارو پود و در به کارگیری پنبه، پشم و ابریشم نیستند، اگر چه بیشترین ویژگی یعنی گره نامتقارن که به سمت چپ گشوده میشود، چه از جنس پشم یا ابریشم را داراست. در واقع برخی از این ترکیبات بافتههایی تخت را که مرغوبیت خارقالعادهای داشت تولید میکردند، که احتمالاً بر روی کاناپهها مورد استفاده قرارمیگرفت.
یک گلیم ابریشمی مرغوب، مربوط به اویل قرن هفدهم .م/ یازدهم ه. ق که ترکیبی است از کتهای سلطنتی سربازان لهستانی و اکنون در موزه رزیدنت در مونیخ نگهداری میشود. دقیقاٌ از طرح قالی لهستانی قدیمی پیروی میکند، در حالی که دیگری یعنی گلیم ابریشمی فیگدوردر مجموعه تیسن بورنمیزا در لاگائو دارای ویژگی ترکیب ترنج جفتی است.
اغتشاش و نابسامانی سیاسی در سرتاسر ایران دراوخر قرن هفدهم .م/ یازدهم ه.ق و اوایل قرن هجدهم .م/ دوازدهم ه.ق منجر به کاهش حمایت و پشتیبانی هنری دربار گردید. بافندگان و طراحان قاجاری از قالیهای قدیمی مربوط به دوران صفویان به منظور الهام و ایده استفاده داخلی یا خارجی انتخاب میکردند، اما ترکیبات، نقشمایهها و رنگها را مطابق سلیقهی هنری دوران خود به جهت استفاده داخلی یا خارجی انتخاب میکردند.
یا از بین رفتن مشکل استفاده از رنگهای شیمیایی وارداتی درنیمه دوم قرن نوزدهم .م/ سیزدهم ه.ق قالیهای این دوره از شهرهایی چون تهران، کاشان، اصفهان و کرمان از استاندارد تکنیکی بالایی در تولید برخوردار هستند، اما کاهش مشخصی در وضوح و حرکت وجود دارد و حجم زیادی از جزییات پیچیده به قصد تحت پوشش درآوردن ترکیبی که در آن رنگ، تنزل یافته است قابل مشاهده است.
در حالی که این تخته قالیها دارای جذابیت مختص به خود هستند. همان روز که تولید ادامه دار آنها بر این مطلب صحه میگذارد، بسیاری از صاحبنظران بر این عقیدهاند که دستاوردهای واقعی در طرحهای قالیهای اسلامی در قرون نوزدهم و بیستم .م/ سیزدهم و چهاردهم ه.ق قابل دستیابی درکارهای طبقهبندی شدهای همچون تولیدات قبیلهای و روستایی است. تفاوت تولیدات درباری با اینگونه محصولات، مشخص و بارز است. درحالیکه در این گونه قالیها وابستگیهای قابل مشاهدهای از نظر نوع ترکیب با مجموعه طرحهای تزیینی قالیهای قدیمی که دارای ترنج هستند وجود دارد. اما درارائه طرح، نوع نقشمایه و ترکیبات رنگی به عنوان مثال، قالی بلوچی دارای ترتیب رنگ قهوهای تیره، قرمزها و آبیهایی است که بصورتی هماهنگ در مجموعهای از ردیفهای باریک که با نقش مایههای کوچک پرشدهاند، قرارگرفتهاند. اما بافتههای قشقایی دربرگیرنده طرحهای پیچیده قوی و پرانرژی است که در رنگهای روان و شاد (پرجوش و خروش) ارائه شدهاند. بنابراین بررسی و مطالعه طرحهای قالی قبایل و روستاها درعصر حاضر از یک طرف و بها دادن و پشتیبانی مالی و معنوی از این هنر باستانی و در حال حاضر بومی کشور از طرف مسئولان امر میتواند در گسترش از طرف مسئولان امر میتواند در گسترش، رشد و تعالی کیفی آن موثر واقع شود.