کتابی که قصد معرفی آن را داریم، خنده و اندیشه را با هم قاطی کرده و دست بر قضا عنوان کتاب هم «خندیشه» است. مجموعهای از شعرهای طنز اعضای دفتر طنز حوزۀ هنری استان فارس که در 114 صفحۀ منتشر شدهاست. البته در مقدمۀ کتاب تاکید شده که این شعرهای طنزآمیز را شاعرانشان در سال 1395 خورشیدی سرودهاند. از بین شاعران و طنزنویسان پیشکسوتی که نمونۀ کارهایشان در این کتاب جمع شده میتوان به این بزرگواران اشاره کرد: دکتر کاووس حسنلی، استاد احد ده بزرگی، دکتر غلامرضا کافی، استاد هوشنگ شاهنده، ابوالقاسم صلح جو، رحیم پیمان و ...
از بین جوانترها هم 23 نفر حضور دارند که میشود آثار همۀ آنها را خواند و خندید و تشویق کرد. اسم جوانها را نمیآوریم تا خودتان به سراغ کتاب بروید. در میان این همه شعر، متنی طنزآمیز هم از بابک طیبی، نویسندۀ توانمند استان فارس خودنمایی میکند.
این کتاب با حمایت حوزۀ هنری فارس و توسط انتشارات رخشید به چاپ رسیدهاست.
خندیشه به طنزنویسان فارس از دیرباز تا امروز، از جمله سعدی، حافظ و... تا خود شما تقدیم شده است.
این کتاب به کوشش عبدالرضا قیصری گردآوری و تدوین شده است. نامبرده که مسئول دفتر طنز حوزۀ هنری استان فارس است؛ محافل طنزخوانی «خندیشه» را با همراهی طنزنویسان استان فارس از سال 95 راهاندازی کرده است. قیصری غیر از حضور موفق در جشنوارههای طنز مکتوب و کسب مقامهای متعدد در داستان و شعر طنز، در فضای پژوهش طنز نیز حرفهایی برای گفتن دارد و در این رابطه میتوان به کتاب پژوهشی «خندههای عمل نکرده» اشاره کرد. قیصری در این کتاب به بررسی طنز و شوخ طبعی در خاطرات دفاع مقدس پرداخته است که پیش از این پایاننامۀ کارشناسی ارشد او بوده است.
قیصری که تدریس درس «طنز و طنزنویسی در ادبیات فارسی» را در دانشگاه شیراز بر عهده داشته است؛ کارگاه طنزی را در مردادماه 97 در شیراز برگزار خواهد کرد.
پشت جلد کتاب خندیشه این دو بیت نوشته شده است:
این کتابی که توی دست شماست
آتش و اخم و خنده و شیشه است
شعرهای گزیدۀ طنزی
از گروه مخوف «خندیشه» است!
نمونهای از اشعار این کتاب:
اثر مهدی خضری
بچه آهو را شبی صیاد میگیرد، نکن
این مخاطب آخرش غمباد میگیرد نکن
ای که با شعرت به شلوار قلم آتش زدی
دامنت را لحظههای شاد میگیرد نکن
شعر تو هر چند بنز و شعر ما نیسان ولی ...
بنز را در شهر ما زامیاد میگیرد نکن
هی فرنگیوار زیر کتف شادیها نزن
غصه با ما کُشتی آزاد میگیرد نکن
گاهگاهی با فکاهی خنده بر لبها بیار
گر چه صاحبْ انجمن ایراد میگیرد نکن
ای که در شعرت تماماً وصف شیرین میکنی
گوشهایت را شبی فرهاد میگیرد نکن
«دوش با من گفت پنهان» بچه بقال محل:
شوی لیلی دارد استشهاد میگیرد نکن
غصۀ حور و پریها غصۀ ما نیز هست
پیرزن را هم ونِ ارشاد میگیرد نکن
خضری از این شعرهای بندِ تُنبانی نگو
بچهای پیری جوانی یاد میگیرد نکن!
دفتر طنز حوزه هنری