به گزارش روابط عمومی مرکز تجسمی حوزه هنری به نقل از ایرنا، کاوه گلستان فرزند ابراهیم گلستان از عکاسان پیشرو در حوزه عکاسی مطبوعاتی بود که پس از گذشت ۱۷ سال از کشته شدنش در جنگ عراق، همچنان تاثیراتش در عکاسی خبری و مستند ایران مشاهده میشود.
بدون تردید گلستان را می توان به عنوان مهمترین و تاثیرگذارترین عکاس دهه پنجاه در ایران برشمرد به نحوی که خوانش فضای اجتماعی ایران در آن دوره با کنار هم قرار دادن مجموعه عکسهای اوست که میسر می شود.
حقیقت تنها معیار کاوه گلستان است که در این تعریف بی پرده و بدون تعارف از عکس، تکلیف خود را با مخاطب روشن میکند.من میخواهم صحنههایی را به تو نشان دهم که مثل سیلی به صورتت بخورد و امنیت تو را خدشهدار کند و به خطر بیندازد. میتوانی نگاه نکنی، میتوانی خاموش کنی، میتوانی هویت خود را پنهان کنی، مثل قاتلها، اما نمیتوانی جلوی حقیقت را بگیری، هیچ کس نمیتواند.
هنگامه گلستان همسر کاوه درباره رویکردهای سیاسی عکسهای کاوه معتقد است که اواخر دوره شاه تضاد طبقاتی بسیار زیاد شده بود و یکی از کارهای کاوه، نشان دادن خانههای لوکس در کنار زاغهنشینهای تهران بود.
یادم است یکسری عکس چاپ کرده بود که زندگی حاشیه نشین ها خیلی وحشتناک بود و بدون آب آشامیدنی و در وضعیت بسیار بدی بودند. وقتی عکس های این آلونک ها چاپ شد، هویدا نخست وزیر بود. هویدا گفت که این عکس ها، قدیمی است و از عکس های آرشیوی این تصاویر را چاپ کردند و چنین چیزی در تهران وجود ندارد.
گلستان سال ۱۳۵۶ با نخستین حرکتهای انقلاب، جنبش اعتراضی علیه شاه را به مردم دنیا منتقل کرد. به پالایشگاه نفت آبادان رفت، عکس او از چند کارگر که شیر فلکه نفت را به نشانه اعتصاب و همبستگی با مردم میبندند، نماد قاطعیت مردم در برابر علیه رژیم پهلوی شد.
کاوه درباره عکس های انقلاب گفته است: عکس بود که خون شهید را بهعنوان پیام معنوی انقلاب اسلامی، به سراسر ایران منتقل کرد. تصاویر شهدای به خون غلتیده انقلاب که دست به دست میگشت،خشم عمومی را نسبت به رژیم شاه افزایش داد.
کاوه به دلیل آشکار کردن سرنوشت دهشتناک کودکانی که در یک یتیمخانه در شرایط بیرحمانهای نگهداری میشدند به زندان محکوم و برای مدتی از کار روزنامه نگاری محروم شد.
گلستان را می توان از میان عکس هایش کشف کرد. عکاسی که دغدغه حقیقت دارد. دارای ذهنی کل گراست که می تواند با پیوند زدن وقایع پیرامون خود پازلی از حقیقت دوران خود را برابر چشمان مخاطب تکمیل کند.
عکسهای او از قلعه شهر نوی تهران، کارگرهای ساختمانی و معلولان آسایشگاه روانی یافتآباد که در سه مجموعه «شهر نو»، «کارگران» و «مجنون» شناخته شده است شمایل دقیقی از شرایط جامعه در آن دوران است که می توان با کنار هم قرار دادن این مجموعه عکس ها وضعیت مدرن شدن جامعه ایران دهه ۵۰ را تحلیل کرد.
عکس های کاوه از جنگ تحمیلی در رسانه های جهان بازتاب گسترده ای داشت. خود کاوه درباره تجربهاش از جنگ حکومت بعثی عراق علیه ایران گفته است: «گاهی اوقات احساس میکردم لاشخورم؛ چون با هلیکوپتر به هر جا که کشتوکشتار بود میرفتیم؛ عکس میگرفتیم و جنازه جمع میکردیم. در طول جنگ دستمالی داشتم که همیشه همراهم بود. این دستمال را بارها شستهام؛ به آن گلاب زدهام، اما کماکان بوی مرگ میدهد. احساس میکنم دیگر هیچ چیز مرا نمیترساند. هیچ چیز حیرتزدهام نمیکند. من نهایت آن را دیدهام...»
هرچند گلستان در روزهای جنگ تحمیلی و پس از آن عکس های ماندگاری را ثبت کرد اما همچنان در سایه مجموعه های قدرتمند «شهر نو»، «کارگران» و «مجنون» تحلیل و تفسیر می شود.
هنگامه گلستان درباره شیوه مواجهه کاوه با موضوعات معتقد است که کاوه روی هم رفته یک عکاس سنتشکن بود. همیشه دربارهی سوژهای که کار میکرد سعی داشت زاویهها و حسهایی را کشف کند و بیرون بکشد که کاملا نو بود. مقصود از زاویه در شیوهی گرفتن و زاویه عکس نیست، در نشان دادن زاویه دیدی است که شاید کسی دیگر هیچوقت با این دید به موضوع نگاه نکرده بود. به طور کلی زاویهی دید کاوه در هر موردی مخصوص شخص خودش بود. هیچ دیدگاه پیچیده، عجیب و غریبی نداشت و گاهی آنقدر ساده و عین حقیقت بود که به فکر میافتادی چرا قبلا به این موضوع اینطوری نگاه نکردهای و این شاید منطقیترین راه نگاه کردن به یک سوژه است.
گلستان را می توان جدی ترین عکاس مستند هم نسلان خودش نامید که می توانست معنا را فارغ از رویداد در عکس هایش نمایان کند.
وی کار حرفه ای عکاسی را در ۱۳۵۰-۱۳۵۱ با اولین ماموریت مطبوعاتی اش که تهیه عکس و گزارش جنگ در ایرلند شمالی بود شروع کرد و پس از آن با مهمترین و بزرگترین رسانه های جهان کار کرد و همچنین در آموزش توانست شاگردان توانمندی وارد فضای عکاسی مطبوعاتی کشور کند.
کاوه گلستان در ۱۷ تیرماه سال ۱۳۲۹ در آبادان متولد شد و در ۱۳ فروردینماه ۱۳۸۲ هنگام انجام مأموریت تصویربرداری برای شبکه خبری بیبیسی در خط مقدم جنگ در ۱۳۰ کیلومتری کرکوک در منطقه سلیمانیه بر اثر انفجار مین کشته شد.