رومی ها مثل یونانی ها از ژرف نمایی شهودی برای خلق تصویری سه بعدی بر سطوح صاف استفاده می کردند. آن ها شیوه خاصی برای خلق دورنما نداشتند و فقط آن را حس می کردند.
نقاشی های دیواری رومی ها، نسخه هایی رومی از اساطیر یونانی را نشان می دهد، مثل دیوارنگاره ی ازدواج "ونوس و مارس" که در خانه ی فرونتو در پمپی پیدا شد.
رومی ها واقع گرایی را به سطح بالاتری بردند.
دیوارنگاره ی فلورا مربوط به شهر باستانی استابیا، قریب به 1700 سال زیر خاکستر حاصل از فوران کوه آتشفشانی وزوو که در سال 79 میلادی اتفاق افتاد، مدفون بود. این دیوارنگاره در حفاری های بین سال های 1749 و 1754 کشف شده است.
دیوارنگاره ی فلورا مربوط به شهر باستانی استابیا، در حدود شش و نیم کیلومتری پمپی، شاید شاعرانه ترین نقاشی رومی است. چون فلورا، ایزدبانوی گل، به آرامی صورتش را از بیننده برمی گرداند. می توانید فقط زیبایی او را تصور یا حس کنید که برمنظره ای منعکس شده و آن را مزین کرده است. فلورا با کاشتن گل در همه جا و آوردن رنگ به جهان، شایسته ستایش است.
اُوید، شاعر رومی، می گوید فلورا «ما را آگاه می کند تا از زیبایی زندگی که شکوفا می شود استفاده کنیم.» آن را بچینیم همان طور که او گل های تازه را در دیوارنگاره می چیند و در سبدش جمع می کند. در این نقاشی شاعرانه، اتفاق کمی رخ می دهد؛ در واقع به چیزی برای رخ دادن نیاز نیست.
زیبایی ملایم و روح بخش منظره، حرکت شاعرانه ی ایزدبانوی پابرهنه درردایی که با باد تکان می خورد و حرکات و اشارات دلپذیر او کافی است. دیوارنگاره مثل همیشه و حتی در وضعیت آسیب دیده اش زیبا و احساس برانگیز است.
روم با تمام قدرت و اقتدار شکوهمندش، حتما جنبه ملایمی هم داشته است.